فرانسه از جمله کشورهای اروپایی است که ادعای برتری در اروپا و جهان را دارد چنانکه امانوئل ماكرون وقتي در انتخابات پيروز شد به عنوان جوانترين رئيس جمهور فرانسه لقب گرفت. وي سعي داشت زيرمجموعه فكري و عملي هيچ يك از احزاب پيشين فرانسه نباشد اگرچه گرايشات سوسياليستي در او هويدا بود. با اين وجود نه از سياستهاي محافظهكاران حمايت ميكرد و نه اينكه از سوسياليستها پيروي داشت. اما خود حزبي را به نام فرانسه به پيش تاسيس كرد و در كمترين زمان ممكن بيشترين آرای مردمي را كسب كرد و در مرحله دوم انتخابات توانست ماري لوپن، نماينده راديكال و ملي گراي فرانسه را پشت سربگذارد.
مردم فرانسه به اين دليل به او راي دادند كه از سياستهاي دولتمردان پيشين خود خسته و نااميد شده بودند چون نمايندگان هيچ كدام از احزاب فرانسه نتوانسته بودند خواستههاي شهروندان را برآورده كنند بخصوص كه نظام سرمايهداري در دوران بحران اقتصادي به سر ميبرد و كار چنداني از دست دولتمردان برنيامد. در چنين شرايطي ماكرون به سمت اقتصاد آزاد پيش رفت اما از آنجا كه خود پيشتر علقههاي سوسياليستي داشت سعي كرد اين بخش را نيز فراموش نكند و راه ميانه را ناديده نگرفت. از طرفي ديگر چون رقيب انتخاباتي وي يك تندروي ضد اتحاديه اروپا، ضد مهاجران، ضد اسلام و ... قرار داشت توانست بر موج مخالفت با تندروي كرسي رياست را به دست بگيرد. ماكرون در كوتاه مدت كرسيهاي پارلمان را به دست آورد تا در رويكردي يك دست و با خيالي آسودهتر برنامههاي خود را دنبال كند. طي مدت اخير كه وي رياست را به دست دارد چند نقش او بيشتر مورد توجه است. ابتدا اينكه با همه پرسي خروج انگليس از اتحاديه اروپا كه البته هنوز وضعيت نامشخصي دارد، فرانسه سعي كرده است كه به لحاظ رهبري در اتحاديه نقش پررنگتري را ايفا كند. از دير زمان بين فرانسه و آلمان در نقشآفريني اتحاديه اروپا رقابت وجود داشته است. گرايش رهبري در اتحاديه اروپا يا دست كم رفتار سياسي مستقلانه كه بتواند اتحاديه اروپا و همچنين ديگر كشورهاي جهان را تحت تاثير قرار بدهد، مختص ماكرون نيست، زيرا پيش از اين ژنرال دوگل توانسته بود چنين نقشي را بازي كند. حال ماكرون با تقليد از دوگل سعي دارد تا غرور ملي فرانسويها را بازگرداند. نمونههايي از اينگونه نقشآفريني ماكرون تا كنون نمود بيروني پيدا كرده است كه مهمترين آن نقشآفريني در حل بحران لبنان و سعوديها بود. زماني كه سعوديها، نخست وزير لبنان را گروگان گرفته بودند و وي را مجبور به اتخاذ مواضع خاص ميكردند و تمامي راههاي خروج از اين بحران را بسته بودند، ماكرون، حريري را به شكل علني به فرانسه دعوت كرد تا معضل ممنوع الخروجي وي را از رياض حل كند.
در تازهترين اقدام ماكرون در پي بحران شكل گرفته در منطقه عفرين سوريه وزير امور خارجه خود را مامور كرده تا با همتاي تركيهاي خود وارد مذاكرات دوسويه در خصوص اين بحران شود. از آنجا كه فرانسه در سوريه منافع پيشيني و تاريخي داشته، در حال حاضر سعي دارد ميزان نقش و نفوذ خود را در آن بازآفريني كند.
نویسنده: فرامرز اصغری