راستش امروز طنزم نمی‌آید و می‌خواهم چند واقعیت را پیش شما اعتراف کنم. ناپدری این خواننده معروف "رپ" را من کشته‌ام و انداخته‌ام گردن این طفل معصوم و اصلا از خودم خجالت نمی‌کشم.
پول‌های مربوط به بابک زنجانی پیش من است و الکی به این بنده خدا گیر داده‌اند. توی لحاف تشکم قایم کرده‌ام.
ماجرای شهردار شدن پسران و ژن‌های خوب نمایندگان مجلس و استانداران صحت ندارد و من فک و فامیل خودم را به این پست‌ها و سمت‌های حساس منصوب کرده‌ام.
این شرایط استخدامی آموزش و پرورش را هم از خودم جعل کرده‌ام و نوشته‌ام که ملت بخندند و دلشان خوش باشد وگرنه هر کور و کچلی که دلش خواست می‌تواند در این آزمون استخدامی پذیرفته شود.
شایعه‌پراکنی یک کانال تلگرامی علیه آقای فلانی هم کار من است. منظوری نداشتم فقط خواستم کمی هیجان داشته باشد. نه اینکه زندگی‌اش یک نواخت شده بود.
من بودم که تجمع‌کنندگان در "پردیس" را تحریک کردم. حکم اعدام یکی دیگر را دادم و گفتم آن یکی را شلاق بزنند. همه اینها کار من است و بیخودی پای دیگران را وسط نکشید.
تمام عکس‌های آن آقای کشتی‌گیر "فتوشاپ" است و خودم همه آن‌ها را ساخته‌ام. آن بنده خدا تا حالا با برادر خودش هم عکس سلفی نگرفته است.
راستی تا یادم نرفته این را هم بگویم آن مرغی که انجیر می‌خورد و نوکش کج بود ... آره همان مرغ معروف ... آن هم تقصیر من است.