جبهه وفادار به گفتمان انقلابی در انتخابات پیش رو تجربه پند آموزی را پشت سر گذاشت که میتواند
زمینه ساز یک دگرگونی عمیق در این جبهه شود. وقتی سخن از "جبهه" میکنیم،مراد همه آن بخش هایی از نیروی سیاسی و اجتماعی است که برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی تلاش دارند و آن اهداف را یک جهت نما میدانند.این بخش از نیروی سیاسی و اجتماعی را "جبهه"می نامیم به دلیل این که تئوری و عمل انقلابی نیازمند مرز بندی مشخص در عرصه نظر و سپهر سیاست داخلی و خارجی است.
جبهه وفادار به گفتمان انقلابی یک فرض پذیرفته شده دارد و میداند که هم در درون جبهه خود و هم در پیش برد اهداف انقلاب با چالش هایی مواجه است بنابراین به دنبال پذیرش این فرض در مرحله ای قرار گرفته است که میتواند به تغییر تاکتیک هایش چه در عرصه سیاست و چه در عرصههای اجتماعی منجر شود.
اول این که در ارتباط جبهه با بدنه اجتماعی اختلال هایی به وجود آمده است.تجربه انتخابات پیش رو نشان داد که این جبهه با وجود وزن تاثیرگذار و عمده ای که در بدنه اجتماعی دارد اما در بخش هایی دچار مشکل شده است.
اگر چه نیروهای انقلابی از کانالهای ارتباطی سنتی برای ارتباط با توده مردم برخوردارند اما به دلیل عدم تمرکز بر این کانالهای ارتباطی و عدم بهبود گفتمان ارتباطی با مردم،
تاثیر گذاریشان بر بدنه اجتماعی کاهش یافته است.پرداختن بیش از حد به موضوعات سیاسی نوعی غفلت را در حوزه اجتماعی به وجود آورده است.هنگامی که کارکرد نهادهای تاثیرگذاری مانند مساجد به برپایی نمازهای جماعات تقلیل مییابد و پس از آن برای ساعاتی طولانی در این مساجد قفل میماند نباید منتظر تقویت رابطه جبهه انقلابی با بدنه اجتماعی باشیم.مساجد باید به کارکردهای مهمی که در گذشته داشتند بازگردند.مساجد هم باید کتابخانه باشند،هم سینماهای سیار و کوچک،محل برگزاری تئاتر،درمانگاههای خیریه کوچک،مسافرخانههای خیریه کوچک و...مساجد باید در محور و کانون فعالیت محلات قرار گیرند.باید تا میتوان به هر نحوی مردم را مساجد کشاند؛ باید بگذاریم سکولارها، بی تفاوت ها،و نسلهای مختلف به هر نحوی و با هر نیازی در مساجد تردد کنند.
این نکته هم حائز اهمیت بسیار است.جبهه وفادار به گفتمان انقلاب باید از تبلیغ مستقیم چهره ها، اهداف و امثال آن در این مکانها بپرهیزد.تبلیغ مستقیم تنها باید روی ارزش ها،اهداف انقلابی و شرح دستاوردها و گزارشهای انقلابی باشد.هنگامی که اهداف انقلابی در ذهن مخاطبان تثبیت شدند خواهی، نخواهی نتایج مطلوب این جبهه در معرفی چهرهها به دست میآید.
علاوه بر این جبهه باید از کانالهای ارتباطی مدرن به خوبی بهره ببرد.چه خوشمان بیاید چه نیاید رقبای سیاسی توانسته اند عملکرد بهتری در این بخش داشته باشند.آنها در عرصه رسانه فعال تر از جبهه وفادار به گفتمان انقلابی بوده اند.در عرصه مطبوعات در گذشته زودتر از این جبهه قدم بر داشتند و اگر چه اکنون تضعیف شده اند اما با این وجود هنوز وزنه ای بسیار مهم و تاثیر گذار در عرصه رسانه هستند.علاوه بر این دهها شبکه ماهواره ای به مدد جبهه استکبار پشتیبان رقیبان داخلی هستند و خدمات رسانه ای گسترده ای را به آنها میدهند.در عرصه شبکههای اجتماعی هم صدها فعال داوطلب و غیر داوطلب در حال بازنشر خبرها،تحلیلها و امثال آن هستند.
جبهه وفادار به گفتمان انقلابی باید به بازسازی سیاست رسانه ای خود بپردازد.این بازسازی ابتدا باید مبتنی بر افزایش اعتماد در مخاطبان نسبت به صحت خبرها و تحلیلها باشد و علاوه بر آن باید مبتنی بر اصول حرفه ای به عنوان یک مرجع پیشرو در عرصه خبر و تحلیل باشد.
جبهه وفادار به گفتمان انقلابی با مشکلات مشابهی در بخش انتشار کتاب مواجه است.اگر سری به میدان انقلاب به عنوان مرکز اصلی نشر کتاب در کشور بزنید میبینید که از صدها اثر نفیسی که در راستای اهداف انقلاب تولید میشود خبری در این مراکز نیست.مافیای شکل گرفته در میدان و خیابان انقلاب به تبلیغ آثاری با اهداف لیبرالیستی و سکولار روی آورده است و توانسته است به این وسیله سکولاریسم و لیبرالیسم را لباس وجاهت علمی بپوشاند.این انحصار در تولید و توزیع کتاب باید شکسته شود.
این نکته را هم باید بدون تعارف و رو در بایستی گفت که سرانه مطالعه کتاب در جبهه وفادار به گفتمان انقلابی در مقایسه با آنچه نیاز دارد پایین است.سال هاست که سطح گفتمان انقلابی شاهد تحرک جدی و فراگیری نبوده و این به دلیل فقر مطالعاتی گریبانگیر است. فرهنگ کتابخوانی باید به عنوان یک عمل گروهی به شدت در بدنه جبهه وفادار به گفتمان انقلابی ترویج شود و در سنین مختلف از آن استفاده شود.
علاوه بر این در حوزه نشریات ضرورت مجلات تخصصی برای تولید تئوری کاملا احساس میشود.
جبهه وفادار به گفتمان انقلابی به این فرض تثبیت شده رسیده است که مهم ترین چالش انقلاب در دو حوزه اقتصاد و فرهنگ است.اما واقعیت این است که برای مواجهه با این دو معضل با مشکل جدی در تولید تئوری مواجه است. پس از حدود ۴ دهه حکومت داری هنوز تعریف ما از اقتصاد اسلامی به شکل کاربردی مشخص نیست.
بلافاصله با گفتن اقتصاد اسلامی نباید ذهنها به سمت کلاف سر درگم ربا برود،ربا یکی از مشکلات اقتصادی ماست،ما باید در اقتصاد اسلامی به بازتعریف نسبتها با عدالت اجتماعی به عنوان یک مطالبه عمیق اجتماعی بپردازیم.با وجود تلاش گسترده ای که طرفاران اقتصاد لیبرالی برای جا انداختن اقتصاد آزاد دارند هنوز عدالت اجتماعی از بخش مهمی از جامعه دلبری میکند و از اهداف والای انقلاب ما بوده است.عدالت در غذا،عدالت در بهداشت،عدالت در آموزش و پرورش و...پرداختن به تجربه کشورهای دیگر میتواند در این زمینه بسیار راهگشا باشد.به طور مثال کوبا تجربیات
فوق العاده گرانبهایی در حوزه عدالت بهداشت و غذا دارد،بررسی این تجربیات میتواند تدوین یک برنامه عملی فراگیر کمک فراوانی کند.
نشریات تخصصی جبهه وفادار به گفتمان انقلابی میتوانند به تولید تئوریهای کاربردی در این بخش بپردازند.
مسئله مهم بعدی این است که جبهه وفادار به گفتمان انقلابی باید به بازسازی چهره خود در جامعه بپردازد.رقیب به شکل رذیلانه ای تلاش دارد تا چهره ای خشن از جبهه وفادار به گفتمان انقلابی به جامعه معرفی کند.اشتباهاتی که بخش هایی از جبهه وفادار به گفتمان انقلابی انجام داده اند موجب شده است تا به دست آنها گزک بیفتد و بر این طبل فراوان بکوبند.این وضعیت باید تغییر یابد.
ما باید به سمت توده مردم برویم.با آنها مهربانی کنیم.در مواقع رنج،درد و مصیبت در کنار تودهها باشیم.توده ها،ریشه جبهه وفادار به گفتمان انقلابی هستند و تحت هیچ شرایطی نباید اجازه داد که ارتباط جبهه با تودهها قطع شود.
جبهه وفادار به گفتمان انقلابی باید به گفتمان سازی پیشرو در جامعه بپردازد.این جبهه میتواند و قابلیت آن را دارد که در بعد اجتماعی بیرق گفتمانهای مترقی را بر افرازد و رقیب مدعی را از این عرصهها بیرون براند.
محیط زیست از جمله مقولاتی است که این جبهه باید به آن حساس باشد.عملیاتهای اجتماعی برای جمع آوری زباله از دل طبیعت میتواند توسط نیروهای این جبهه تاثیر زیادی بگذارد،حفاظت از جنگل ها،نیروهای ارزشی باید همانطور که دور تاسیسات هسته ای حلقه انسانی تشکیل میدهند برای حفاظت از جنگلها هم حلقه انسانی تشکیل دهند و به یاری درختان بروند.انعکاس عمومی چنین عملیاتهای اجتماعی در سطح جامعه میتواند تاثیر شگرفی در ترمیم چهره جبهه وفادار به گفتمان انقلابی بر جا بگذارد.
از جمله برنامههای مهم دیگری که جبهه وفادار به گفتمان انقلابی باید دنبال کند حفاظت و حراست از نهاد خانواده است.برای این کار حتما نباید منتظر امکانات دولتی ماند.نهاد خانواده سنگر دینداران است.باید با هر چه که در دست داریم از نهاد خانواده دفاع کنیم.این دفاع تنها در حد انتقاد از خانواده ستیزان و توصیههای دینی نباید متوقف شود.باید به آسیب شناسی میدانی نهاد خانواده پرداخت،باید به شکل کلینیکهای سیار به درمان بیماری خانوادهها در ابعاد مختلف مانند مشاجرات،بیماریهای جنسی،اختلالات ارتباطی،اختلالات رفتاری و...پرداخت.باید ازدواج آسان را به میان مردم برد.سبک زندگی ارزان و توام با قناعت را به میان مردم کشاند و با هر چه که در دست داریم نهاد خانواده را به عنوان یک سنگر مهم حفط کنیم.
اصغر قاسمی