یک ماه از اعلام خروج آخرین نظامیان آمریکایی و ناتو از افغانستان میگذرد در حالی که همچنان تبعات آن ادامه دارد. سقوط ناگهانی کابل و سلطه طالبان بر افغانستان عملا تمام معادلات غرب را بر هم زده و آنها را با رسوایی نظامی و امنیتی و اطلاعاتی مواجه کرده است چنانکه اکنون جهانیان میپرسند که چگونه ناتو پس از ۲۰ سال حضور در افغانستان نتوانسته محاسبه دقیقی از نیرو و توان طالبان داشته باشد. در همین حال اعلام فقر ۱۸ میلیون افغان از جمعیت ۴۰ میلیونی این سوال را ایجاد کرده است که غرب چگونه با ادعای حمایت اقتصادی وارد این کشور شده و میلیاردها دلار کمک جهانی جمع آوری کرده اما بحران اقتصادی و انسانی در این کشور موج می زند. در کنار این مباحث نکته قابل توجه رویکرد کشورهای اروپایی به تشکیل ارتش مستقل و نیروی واکنش سریع است چنانکه آنه گرت کرامپ کارن باوئر وزیر دفاع آلمان پیشنهاد طرحی را برای ایجاد نیروی واکنش سریع کشورهای عضو اتحادیه اروپا تا پایان ماه اکتبر امسال، داده است.
پیشتر و در همین رابطه جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مصاحبهای با خبرگزاری فرانسه با اشاره به سقوط کابل به دست طالبان که با خروج شتابان و سراسیمه اتباع کشورهای مختلف از خاک افغانستان همراه شد، گفته بود که این تحولات نشان میدهد اروپا نیاز دارد توان و مقدورات نظامی خود را مستقل از آمریکا توسعه دهد.
در همین حال مقامات کشورهایی مانند فرانسه و اتحادیه اروپا نیز لزوم تشکیل نیروی ویژه اروپا را مطرح کرده اند. حال این سوال مطرح است که آیا اروپا توان ایجاد چنین نیرویی را دارا میباشد و میتواند با تکیه بر داشتههای داخلی به امنیت دست یابد؟ نگاهی به کارنامه اروپا پس از جنگ جهانی دوم نشان میدهد که این کشورها از یک سو با اختلافات داخلی مواجه هستند و عملا به سه دسته پیروان فرانسه، آلمان و انگلیس تقسیم شدهاند و از سوی دیگر وابستگی نظامی آنها به آمریکا در قالب ناتو عملا ابتکار عمل را از آنها گرفته است بویژه اینکه کشوری مانند انگلیس نیز در همپیمانی با آمریکا هموارهعلیه اتحادیه رفتار کرده است.
رفتاری که اکنون با توافق میان آمریکا و انگلیس با استرالیا قابل مشاهده است که عملا تهدیدی برای منافع اروپا ارزیابی شده است. بر این اساس میتوان گفت که اروپا پیش از اقداماتی همچون تشکیل ارتش مستقل و نیروی واکنش سریع باید راه خود را از آمریکا جدا ساخته و با کنار نهادن ناتو برای رسیدن به اهدافش گام بردارد. تا زمانی که ناتو مسئول امنیت اروپا باشد عملا این اتحادیه توان جدایی از آمریکا را نخواهد داشت لذا راهکار این کشور پایان دادن به سلطه آمریکا بر ناتو است که میتواند زمینه ساز جدیت اروپا برای رسیدن به نیروی مستقل از آمریکا بر اساس منافع و امنیت اعضایش باشد.
نویسنده: فرامرز اصغری
پیشتر و در همین رابطه جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مصاحبهای با خبرگزاری فرانسه با اشاره به سقوط کابل به دست طالبان که با خروج شتابان و سراسیمه اتباع کشورهای مختلف از خاک افغانستان همراه شد، گفته بود که این تحولات نشان میدهد اروپا نیاز دارد توان و مقدورات نظامی خود را مستقل از آمریکا توسعه دهد.
در همین حال مقامات کشورهایی مانند فرانسه و اتحادیه اروپا نیز لزوم تشکیل نیروی ویژه اروپا را مطرح کرده اند. حال این سوال مطرح است که آیا اروپا توان ایجاد چنین نیرویی را دارا میباشد و میتواند با تکیه بر داشتههای داخلی به امنیت دست یابد؟ نگاهی به کارنامه اروپا پس از جنگ جهانی دوم نشان میدهد که این کشورها از یک سو با اختلافات داخلی مواجه هستند و عملا به سه دسته پیروان فرانسه، آلمان و انگلیس تقسیم شدهاند و از سوی دیگر وابستگی نظامی آنها به آمریکا در قالب ناتو عملا ابتکار عمل را از آنها گرفته است بویژه اینکه کشوری مانند انگلیس نیز در همپیمانی با آمریکا هموارهعلیه اتحادیه رفتار کرده است.
رفتاری که اکنون با توافق میان آمریکا و انگلیس با استرالیا قابل مشاهده است که عملا تهدیدی برای منافع اروپا ارزیابی شده است. بر این اساس میتوان گفت که اروپا پیش از اقداماتی همچون تشکیل ارتش مستقل و نیروی واکنش سریع باید راه خود را از آمریکا جدا ساخته و با کنار نهادن ناتو برای رسیدن به اهدافش گام بردارد. تا زمانی که ناتو مسئول امنیت اروپا باشد عملا این اتحادیه توان جدایی از آمریکا را نخواهد داشت لذا راهکار این کشور پایان دادن به سلطه آمریکا بر ناتو است که میتواند زمینه ساز جدیت اروپا برای رسیدن به نیروی مستقل از آمریکا بر اساس منافع و امنیت اعضایش باشد.
نویسنده: فرامرز اصغری