انگلیس که خروجش از اتحادیه اروپا نهایی شده و اکنون بیشتر در قالب کشوری بدون پشتوانه اروپا شناخته میشود طی ماههای اخیر تحرکات قابل تاملی در عرصه سیاست خارجی داشته است. بخشی از سیاست انگلیس علیه روسیه است چنانکه انگلیس تندترین مواضع را را ادعای حمایت از الکسی ناوالنی از مخالفان نظام روسیه که به حکم دادگاه در زندان به سر میبرد را داشت است. در همین حال انگلیس از مخالفان اجرای پروژه نورد استریم ۲ که گاز روسیه به آلمان را منتقل خواهد کرد، میباشد.
از سوی دیگر انگلیس در ادامه بازی های دیپلماتیک خود و فشارهای سیاسی بر کشورهای غیر همسو با لندن، قصد دارد موضوع سین کیانگ چین را در شورای امنیت مطرح کند.پیش از این نیز انگلیس در باب هنگ کنگ علیه چین اقدامات بسیاری صورت داده بود چنانکه پکن ، در نهایت فعالیت بی بی سی را به عنوان شبکهای ضد منافع و امنیت ملی چین، متوقف کرد. در همین حال انگلیس از جمله کشورهای غربی است که مواضعی تند علیه ایران داشته و خواستار بازگشت ایران به تعهدات برجامی بدون تعهد پذیری غرب شده است.
حال این سوال مطرح است که چرا انگلیس چنین رویکرد تهاجمی را در سیاست خارجی در پیش گرفته است؟ بخشی از رفتار انگلیس را میتوان برگرفته از بحرانهای داخلی این کشور در پی شیوع کرونا و پیامدهای اقتصادی آن میتوان ارزیابی کرد. انگلیس که با رسوایی پنهان کاری کرونایی مواجه است، سیاست فرافکنی خارجی را راهکار انحراف افکار عمومی از بحرانهای داخلی خود می داند. نکته دیگر آنکه انگلیس با خروج از اتحادیه اروپا با چالشهای اقتصادی مواجه شده لذا تلاش دارد تا با تشدید سیاست خارجی به تامین منابع اقتصادی دست یابد. انگلیس در این چارچوب چند رویکرد را در پیش گرفته است چنانکه از یک سو سیاست فروش تسلیحات و بحران سازیهای امنیتی را تشدید کرده است چنانکه سازمان ملل رسما از افزایش و استمرار فروش تسلیحات انگلیسی به عربستان و پیامدهای مخرب آن برای یمن خبر داده است. هوچی گریهای حاشیهای را می توان مولفه ای برای پنهان کردن نقش انگلیس در بحرانهای امنیتی جهان دانست. از سوی دیگر انگلیس با سیاست های جهانی آمریکا همراه شده است که همگرایی آنها علیه چین، روسیه و ایران نمودی از این رفتارهاست.
عملکردهای انگلیس نشان میدهد که این کشور برای خروج از بحرانهای داخلی به دنبال فضایی بحرانی در صحنه جهانی است. هر چند که جانسون نخست وزیر انگلیس ادعای دوری از ترامپ را مطرح می کند اما در عمل گویی همان سیاست دنیای پرآشوب را اجرا میکند در حالی که در ظاهر ژستهای حقوق بشری، مذاکراتی گرفته و ادعای تلاش برای جهانی امنتر را مطرح میسازد و با همین ادعا نیز به دنبال تصویب قطعنامهای در سازمان ملل با ادعای توقف جنس برای واکسینه کردن جهان در برابر کرونا را سر میدهد اما در عمل خود محور بحرانهای جهان است نه حلال مشکلات.
نویسنده: علی تتماج