اخبار کرونایی در حالی محافل رسانه ای، سیاسی و اقتصادی جهان را به خود اختصاص داده که دیروز خبری توانست به جای کرونا درصدر اخبار محافل رسانههای جهان قرار گیرد. خبر از این قرار بود، نفت کشهای ایرانی وارد بنادر ونزوئلا شده تا بر اساس توافقات میان جمهوری اسلامی و ونزوئلا، محمولههای بنزین ایرانی را در این کشور تخلیه کنند. ۵ نفت کش ایرانی با محموله بنزین ایرانی هفتههاست که راهی این کشور شده و طی روزهای آتی تمام آنها به مقصد خواهند رسید.
دو عدد از این ۵ نفت کش در حالی در سواحل ونزوئلا در میان استقبال مردم و دولتمردان این کشور پهلو گرفتند که از مدتها پیش آمریکا ادعای مقابله با حرکت نفت کشها را مطرح میکرد، اما در نهایت نتوانست اقدامی علیه آنها صورت دهد و نفت کشهای ایرانی به سلامت به مقصد رسیدند. تبادل بنزین ایرانی با طلای ونزوئلا در حالی صورت گرفته است که این حرکت بزرگ با بازتاب گسترده جهانی، دارای پیامها و پیامدهای قابل توجهی است که استمرار آن قطعا دستاوردهای بسیاری برای کشور به همراه خواهد داشت. این پیامها و پیامدها را در چند بخش میتوان مورد ارزیابی قرار داد. نخست آنکه حمایت ایران از ونزوئلا در شرایطی که آمریکا شدیدترین تحریمها را علیه ونزوئلا اعمال و این کشور در آستانه بحران شدید سوخت قرار داده، بیانگر صداقت ایران در حمایت از دوستان و متحدانش است. صداقتی تفاوت رفتاری ایران و غرب را بیش از پیش برای جهانیان آشکار میسازد. در حالی که کشورهای اروپایی و آمریکا حتی در تهیه ماسک به هم رحم نمیکنند و چون دزدان غرب وحشی محمولههای ماسک یکدیگر را سرقت میکنند، جمهوری اسلامی -که کارنامه ای موفق در مبارزه با کرونا دارد- متحدان خویش را فراموش نکرده و از ظرفیتهای خود برای حمایت از آنان بهره میگیرد که ارسال سوخت برای ونزوئلا نمودی از آن است.
دوم آنکه برخلاف آنکه غرب تلاش دارد تا ایران را به پنهان کاری در سیاست خارجی متهم سازد، جمهوری اسلامی با ارسال سوخت برای ونزوئلا آن هم با پرچم ایران، نشان داد که اهل پنهان کاری نشست و مسئولیت عملکردهای خود را میپذیرد که خود سندی بر اقتدار جهان ایران است. عملکردی که در تحولات منطقه نیز بارها مشابه آن تکرار شده چنانکه رهبر انقلاب در سخنرانی روز قدس رسما اعلام کردند که ایران از فلسطین حمایت تسلیحاتی کرده است. این نوع عملکردها نشانه تغییر موازنه قدرت به نفع ایران و مقاومت است که آشکارا عملکردهای خود را اعلام و مسئولیت آن را میپذیرند.
سوم آنکه تجارت سوخت میان ایران و ونزوئلا سندی آشکار بر شکست تحریمهای آمریکاست. فروش بنزین در دوران تحریم یعنی خودکفایی ایران در این عرصه و تجارت سوخت میان تهران ـ کاراکاس یعنی اینکه تحریم مانع تجارت جهانی ایران نمیشود و راههای بسیاری برای شکستن تحریمها وجود دارد. در همین حال ایران نه تنها تحریمها علیه خود را شکست که تحریم آمریکا علیه کشور ثالث (ونزوئلا) را نیز شکسته که اقدامی بزرگ در معادلات جهانی است. این عملکرد میتواند پیامی واضح برای کشورها و شرکتهای خارجی مبنی بر ناکارآمدی تحریمهای آمریکا باشد که نتیجه آن رویکرد این کشورها و شرکت به روابط اقتصادی با جمهوری اسلامی خواهد بود. در اصل ارسال سوخت برای ونزوئلا را باید دستاوردی بزرگ علیه تحریمها دانست که آینده ای روشن را پیش روی تجارت جهانی ایران قرار میدهد.
چهارم آنکه عدم مقابله آمریکا با نفت کشهای ایرانی نه برگرفته از رویکرد مثبت آمریکا به ایران بلکه به دلیل اقتدار نظامی جمهوری اسلامی است.
آمریکاییها با تجربه سرنگونی پهپادشان، توقیف کشتی انگلیسی توسط ایران و پاسخ موشک به ترور سردار سلیمانی دریافتند که ایران اهل بلف زدن نیست و پاسخ هر سیلی را با دهها سیلی خواهد داد. هشدار فرماندهان نظامی و مقامات سیاسی ایران درباره پیامدهای هرگونه اقدام علیه نفت کشهای ایرانی عازوم ونزوئلا، موجب عقب نشینی آمریکا علیه نفت کشها شد.
رویکردی که نشان میدهد، سیاست تقویت توان دفاعی کشور به عنوان عنصری بازدارنده، تصمیمی درست بوده که نتایج آن نه تنها در حوزه امنیتی بلکه در عرصه اقتصادی نیز بسیار گسترده خواهد بود. به هر تقدیر میتوان گفت که پهلو گرفتن نفت کشهای ایرانی در سواحل ونزوئلا یعنی برافراشتن پرچم اقتدار ایران در مقابله با تحریمها و تهدیدات که قطعا میتواند دستاوردهای بسیاری برای کشور به ویژه در شکستن تحریمها به همراه داشته باشد که با تکیه بر اراده ایرانی بدون چشم داشت به وعدههای خارجی محقق شده است. و این پیامی است از عرشه نفتکشهای ایرانی برای سراسر جهان.
نویسنده: قاسم غفوری