مسئله مذاکره میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا از مباحثی است که از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز مطرح است در مقاطعی نیز براساس شرایط موجود مذاکراتی میان طرفین صورت گرفته که تقریبا یک اصل مشترک در تمام آنها بوده و آن عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش است.
این امر را از همان توافق الجزایر میتوان مشاهده کرد تا به امروز که توافقی به نام برجام که ایران و آمریکا از مجموع حاضران در آن هستند قابل مشاهده است. آنچه در باب ایران و آمریکا این روزها مطرح است مجموع مباحثی است که محور آن را نشست سالیانه سازمان ملل تشکیل میدهد.
در حالی دو هفته دیگر این نشست آغاز به کار میکند که فضای رسانهای و سیاسی حول محور دیدار احتمالی مقامات ایران و آمریکایی در حاشیه این نشست شده است. برخی محافل نیز ادعا کرده اند که احتمالا در نشست شورای امنیتی که آمریکا ریاست آن را دارد، احتمال گفتوگو در قالب اتهامزنی و اتهامزدایی میان مقامات دو کشور وجود دارد. این مباحث در حالی مطرح میشود که یک اصل در جو رسانهای مطرح میشود و آن اینکه گفته میشود آمریکا هر دو هفته یکبار برای مذاکره با مقامات ایرانی در سازمان ملل پیام ارسال میکند. نکته آنکه برخی نیز با استناد به این پیامها عنوان میکنند که زمان مذاکره با آمریکاست و میتوان در روند مذاکره دستاوردهایی را بدست آورد و حتی تحریمهای آمریکا را شکست.
این نوع تحلیلها در حالی مطرح میشود که بررسی رفتارهای آمریکا نکات قابل توجهی را نشان میدهد. نخست آنکه آمریکا تقریبا روزی نیست که اقدامی برای تحریم و اعمال فشار بر ایران نداشته باشد. از اعمال تحریمهای اقتصادی گرفته تا اعمال فشار بر کشورها برای قطع روابط با ایران؛ چنانکه رسما اعلام کرده هیچ کشوری از ایران خرید نفت نداشته باشد. سفرهای مقامات آمریکایی نیز یکی از محورهایش اقدام علیه جمهوری اسلامی است.
نکته مهم آنکه آمریکا از یکسو حمایتهای گسترده از تروریستها علیه امنیت ایران را دارد که تحرکات اخیر تروریستها از جمه منافقین در مناطق مرزی نمودی از آن است از سوی دیگر آمریکا رسما با ادعای حمایت از حقوق بشر خواستار تبدیل مطالبات اقتصادی مردم به مولفهای برای سرنگونی نظام شده است.
دشمنی آمریکا البته بعد رسانهای نیز دارد و آن القای به بنبست رسیدن کشور و ناتوانی نظام اسلامی در حل مشکلات است. آنها تلاش دارند تا با بهرهگیری از پیاده نظام داخلی خود، فضایی روانی در عرصه اقتصادی، امنیتی و فرهنگی ایجاد کنند که مجموع آن القای فضای ناامیدی و ناتوانی در کشور میشود.
مباحثی همچون ناتوانی ایران در ساخت و تولید پیش پاافتادهترین نیازهای اقتصادی و کمبود کالا و سوق یافتن ایران به سوی قحطی و نیز القای کوچهای سراسری و گسترده از ایران از جمله این رفتارها است. جالب توجه آنکه آنها تلاش دارند تا وضعیت ایران را مشابه ونزوئلا معرفی کنند و با این شبیهسازی سعی در ایجاد التهاب در فضای اقتصادی و سیاسی ایران دارند. با توجه به این شرایط میتوان دریافت که اقدام آمریکا برای فرستادن پیامهای آمادگی برای مذاکره نه برای مذاکره بلکه برای تحقیرسازی جهانی ایران است.
سیاستی که در کنار خرد کردن اراده ایرانیان و تحقیرسازی جهانی آن، به مولفهای برای انتخابات آمریکا مبدل میشود و ترامپ سعی دارد و به واسطه این تسلیمسازی در انتخابات میان دورهای کنگره به پیروزی دست یابد.
دوم آنکه سیاست دیگر آمریکا در قبال ایران برگرفته از تحرکاتی منطقهای است این روزها در حالی عراق صحنه مطالبات مردمی برای بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی است که در بصره حوادثی مشکوک روی میدهد. در حالی که ملت و دولت عراق و ایران به اتحاد و همگرایی همهجانبه تاکید دارند و تکرار اتحاد در برابر داعش در سایه امور را زمینهساز رسیدن به اهداف مشترک میدانند، تحرکاتی مشکوک در بصره علیه کنسولگری ایران و مناسبات دو کشور صورت گرفته است. اقداماتی که به پای مردم عراق نوشته میشود اما در اصل پشت پرده آن میتوان ردپای آمریکا و البته برخی ایادی آن در عراق (بعثیها)، و شرکای منطقهای آن نظیر سعودی و صهیونیستها مشاهده کرد.
آمریکا با این اقدامات و البته تحرکات نظامی در سوریه و تحریک سعودی و صهیونیستها برای بالا بردن هزینههای ایران در سوریه برآنند تا به زعم خود برجام دو یا همان خروج ایران از منطقه را اجرایی سازند. هزینهتراشی و برهم زدن روابط ایران با کشورهای همسایه محور این طراحی را تشکیل میدهد که در اصل طرحی برای منزوی ساختن و وادار ساختن آن به تسلیم شدن در برابر زیادهخواهی غرب است.
با توجه به آنچه ذکر شد به صراحت میتوان گفت که در خواستهای دو هفته یکبار آمریکا برای مذاکره با ایران یک فریب و حاشیهسازی برای انحراف ایران از حقایق رفتاری ضدایرانی آمریکا است که هدف از آن ایجاد اشتباه محاسباتی میان مسئولان و گرفتار آمدن آنها در بازی آمریکا در نشست آتی سازمان ملل است. طرحی که راهکار آن عدم رویکرد به هرگونه مذاکره و تکیه بر داشتههای درونی است که همواره شکست را به دشمن تحمیل کرده است.
نویسنده: قاسم غفوری