موضوع اصلی فیلم «بچه» است. زوج جوانی که بچهدار شدهاند، زوج جوانی که بچهدار نمیشوند و زوج مسنی که سه پسر بزرگ دارند، صاحب دو عروس هستند اما نوه ندارند. مرد بدش نمیآید که باز هم بچهدار شود و یک زنگولهی پای تابوت برای خود و یک گریهکن برای همسرش فراهم کند، اما زن هم مخالف است و هم حرف مرد را جدی نمیگیرد. چون میداند مرد چند سال قبل با یک عمل جراحی مسیر فرزندآوری را مسدود کرده؛ اما مرد به دور از اطلاع زن مسیر را مجددا باز کرده است!
اگر داستان عمل مجدد مرد را کنار بگذاریم، شما یاد فیلمی نمیافتید؟! مثلا فیلم اپیزودیک «دعوت» حاتمیکیا که چند سال قبل همین موضوع را در دل خود جای داده بود. با این تفاوت که حالا فیلم در بستر طنز و شوخی سوار میشود و با شوخیهای ریز و درشت میخواهد حرفش را بزند و البته به هر ضرب و زوری از مخاطب خنده بگیرد.
اما «خجالت نکش» با توجه به کست بازیگری (شبنم مقدمی، احمد مهرانفر، الناز حبیبی و...) و لوکیشن روستایی آن، شما را به یاد «زاپاس هم خواهد انداخت.
نمیشود از بازی نسبتا خوب احمد مهرانفر و شبنم مقدمی گذشت، اما نمیدانم آن لهجهی مجهولالهویه چرا باید به بازیگران الصاق شود؟ جز لیندا کیانی که سعی کرده شبیه افغانستانیها حرف بزند (یا ادا دربیاورد)، مابقی در یک بلاتکلیفی عجیبی به سر میبرند. در یک روستای ۱+۲۳۵ نفره چرا فقط چند نفر معدود نیم لهجهای دارند که آن هم معلوم نیست چرا بین مازندرانی و قومی دیگر بلاتکلیف است؟ تازه همان چند نفر هم گاهی لهجهیشان را فراموش میکنند!
نکتهی دیگری که نمیشود از آن گذشت این است که کارگردان اساسا به اصل غافلگیری اعتقادی ندارد. در شروع هر پلان یا سکانس مخاطب میداند چه خواهد شد. از پشت در گذاشتن بچه تا توی آب افتادن آن، همه و همه قابل پیشبینی است. بازیگر نقش اول مرد، یک احمق به تمام معناست. باید ببینید تا باور کنید. کسی که مغزش احتمالا در حد آمیبهاست. یک کاریکاتور بدقوارهی به تمام معنا که شما همهی خنگبازیهایش را از قبل میدانید و بعد از تحقق پیشبینیتان میخندید.
راستی شوخی دستمالی شدهی کارگردان با شعار «ما میتوانیم» و استقبال خودجوش مردم از رئیسجمهور با تاکید بر «آقای روحانی» بودنش به شدت توی ذوق میزند.
سوای از خود فیلم که تقریبا حرفی برای گفتن نداشت، باید از مسئولان جشنواره پرسید آیا حضور چنین فیلمی جز پر کردن جای یک فیلم به مراتب بهتر کارکرد دیگری داشته است؟ نکند برای تنوع در ژانرها تن به چنین فیلم دست پایینی دادهاند؟ نکند هیئت انتخاب با علم به اینکه «خجالت نکش» هیچ شانسی برای اختتامیه نخواهد داشت، برای «زنگ تفریح» این فیلم را هم در جمع سودای سیمرغیها جای داده است؟
نویسنده: مهدی رجبی