توییتر حساب کاربری بعضی رسانههای ایران را امروز و پس از گذشت تاریخ مصرف جنگ ستارگان که حالا نوبت پلاست فورم هاست تعلیق میکند.
طرح این مسئله بهسادگی نشان از آن دارد که شبکههای اجتماعی بدون استثنا وابسته به سیاستهای غرب میباشند. نریمان غریب یکی از کسانی است که با نوشتن مقالهای علیه فضای مجازی اقتصادی کشور توانست توییتر و فیسبوک را متقاعد کند تا تعدادی از حساب اپلیکیشن های ایران را مسدود نماید.
هدف نهایی در این شبکههای اجتماعی به چالش کشیدن نظام جمهوری اسلامی ایران است که اتفاقات پشت پرده سال ۸۸ بهترین نمونه آن است. در آن سال توییتر نقش پررنگی در اغتشاشات داخلی داشت و امروز همین شبکه نگاهی به سوی حسابهای رسانهای در ایران دارد که شاید بتواند بار دیگر آن وقایع را تکرار کند غافل از اینکه این روزها وضعیت در ایران کاملاً متفاوت است اما پیامدهایی که این پلاست فورمها در شبکههای مختلف میتوانند بر حسابهای کاربران داشته باشند متفاوت است.
چهار شبکه کلان توییتر، فیسبوک، گوگل و یوتیوب حالا زمینبازی پلاست فورم ها را به خود اختصاص دادهاند که چون سرورهای مادر در اختیار آنهاست بازی را برای ما کمی سختتر میکند و تنها راهی که میتواند این نبرد را با پیروزی ایران خاتمه دهد ایجاد سریع پلاست فورم هایی در دامنههای سرزمینی و ملی میباشد.
مسئله پلاست فورم معضل جدیدی برای نفوذ در ایران نیست که آمریکا سالهاست از طریق چهار شبکه اجتماعی نامبرده و تا حدودی آمازون سعی بر نفوذ بر ارادهها دارد که قبلاً این تلاش را از طریق شبکههای ماهوارهای انجام میداد و امروز سعی دارد این هجمه امتحان شده را با شبکههای اجتماعی ادامه دهد و ما بهرغم همه تواناییهای خود اما همچنان در زمین بیگانه مشغول بازی هستیم و بهشدت نیازمندیم که موردحمایت رسانه ملی قرار بگیریم تا درست همانگونه که در سالهای نخستین انقلاب اسلامی با ایجاد شبکههای اجتماعی متنوع ازجمله العالم و حمایت از همسوها توانستند تا حدودی مانع نفوذ بیگانگان شوند امروز نیز بهسوی ایجاد پلاست فورم هایی مختص کشور بروند تا پشتیبانی تسلیحاتی اپلیکیشن ها دراینباره مضاعف شوند. مدیرت کلان جهانی در تکنولوژی IT و ITT به همراه صهیونیستها درصددند تا با تغییر سبک زندگی در جوامع و اقوام متنوع موجودیت خود را در قالب برتری تداوم بخشند.
وقتی توییتر پس از بستن حسابهای کاربران رسانهای در ایران که باشگاه خبرنگاران جوان از آن جمله بود با پیامی اعلام میکند: «این حساب تعلیق شده است»! میخواهد تفهیم نماید که میتواند از طریق کاربران دیگر خود اهداف از بیش تعیین و تبیین شده را عملیتر نماید و این بهنوعی زنگ خطر بهحساب میآید که رسانه ملی را از خواب عمیقی که در اسکان گرفته بیدار کند تا همه توان خود را به اینسو سوق دهد و بتواند از پلاست فورم ها برای مقابله رودررو با دیگر شبکههای اجتماعی وابسته به صهیونیست بهره جوید. چالش اصلی در این زمینه مسدود شدن حسابهای توییتری نه برای کاربران عادی بلکه خبرگزاریهای جمهوری اسلامی، مهر و باشگاه خبرنگاران جوان است تا اینگونه تفهیم نمایند پس از نفتکش ها نوبت گروگانگیری رسانهای فرا رسیده است اما یکی از مستدلات ذکرشده فاقد وجاهت پیرامون تعلیق حساب کاربری خبرگزاری مهر برگرفته از تلاشهای فرقه بهاییت است که بهانه جدید فشار بر ایران میباشد.
آنچه از داستان «آزادی بیان» در این شبکههای اجتماعی مطرح میشود میتواند حاصل بعضی سیاستگذاریهای اشتباه و موسمی در این باره باشد که این باعث رفتن کاربران ایرانی بهسوی اپلیکیشن های خارجی شده و معدودی از محدودیتهای داخلی و بعضی از فیلترینگها به رواج فیلترشکن در بین همین کاربران بینجامد و دست اپلیکیشن های برونمرزی را در این میان باز بگذارد. بستن حسابهای کاربری محدود به سه خبرگزاری رسمی در ایران نمیشود بلکه دامن سایت ریحانه یعنی بخش زن و خانواده را هم در بر میگیرد که درنهایت بهسوی سایتهای جام جم، علیرضا زاکانی، علیاکبر رائفی پور «سخنران مذهبی»، نفیسه موسوی «شاعر»، سجاد طباطبایی «تحلیلگر حقوق بینالملل» و چندین حساب دیگر مربوط به اصلاحطلبان و همچنین فراکسیون امید و برخی از خبرنگاران میرود و درست در همان روز بیبیسی مدعی میشود شبکه اجتماعی توییتر حساب کاربری برخی رسانههای ایران ازجمله باشگاه خبرنگاران جوان، سیمای جمهوری اسلامی و خبرگزاری مهر را به اتهام آزار و اذیت هدفمند شهروندان بهایی معلق کرده است! شاید ورود غرب از دامنه نبردهای فیزیکی به خاطر ضعف بنیه دفاعی بهواسطه حذف نیروهای جوان و دارای انگیزه در این کشورها بهسوی جنگهای مجازی آخرین حربهای باشد که در دست دارند و این دکترین نوظهور غرب، نسلهای جدید و پرتوان ما را ناچار میسازد تا علاوه بر آمادگی کامل برای حضور مشتاقانه و عاشقانه در جبههها، نیمنگاهی هم به اینسو داشته باشند که به دنیای مشتاق تحولات و منتظر ناجی ثابت نمایند این هدف الهی است.
بنابراین عوامل مادی و معنوی هرقدر هم قدرتمند باشند نمیتوانند بر آن مستولی شوند.
نویسنده: حسن روانشید