سیر رفتاری آمریکا نشان میدهد که سران این کشور با ادعای اینکه قویترین، مدرنترین و البته آرمانیترین ارتش جهان برای نجات بشریت هستند تلاش کردهاند تا حتی حوزه صلح و امنیت جهانی سازمان ملل را حذف و خود را تنها نیروی نظامی جهانی معرفی نمایند که اقدام یک جانبه آمریکا در سال ۲۰۰۳ و اشغال عراق نمودی از آن است.
در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، آمریکا تئوری جدیدی را در عرصه نظامی در پیش گرفت و آن بهرهگیری بیشتر از تروریسم برای بحرانسازی در جهان و نیز تبدیل ارتش آمریکا به واحدهای کوچک در لوای آموزش نیروهای کشورهای متحد و تقویت تسلیحاتی آنان بود. آمریکا با این رویکرد بر آن بوده تا سطح درگیریهای خود در مناقشات جهانی را کاهش داده تا از تکرار شکستهایش در افغانستان و عراق جلوگیری نماید. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران نظامی و سیاسی بر این امر تاکید کردهاند که این رویکرد آمریکا نه برگرفته از صلحطلبی بلکه بر اثر تزلزل و کاستیهای شدید ایجاد شده در ارتش آمریکا بوده که این کشور را به عقبگرد نظامی سوق داده است.
ترامپ در حالی ماههای اولیه حضور خود در کاخ سفید را سپری میکند که بررسی وضعیت ارتش آمریکا نشان میدهد تغییراتی در ماهیت رفتاری و بنیادین آن در حال وقوع است که به اذعان بسیاری از ناظران نظامی و سیاسی برگرفته از سیر نزول جایگاه جهانی و بحرانهای درونی نظامیگری آمریکایی است.
ترامپ در سخنان اولیه خود در باب بحرانهای جهانی و رفتار نظامی آمریکا میگوید: آمریکا دلیلی ندارد که هزینه تامین امنیت متحدانش را بپردازد و آنها باید هزینههای این امنیت را بپردازند. او در سخنان دیگری تاکید میکند کشورهای عربی هیچ چیزی جز پول ندارند لذا باید تمام هزینههای اقدامات آمریکا در منطقه را بپردازند.
آنچه در عملکردهای ارتش آمریکا مشاهده میشود بر دو اصل استوار شده است. اولا ایجاد فضای بحرانی علیه جبران مقاومت در غرب آسیا، علیه کره شمالی و چین در شرق آسیا و علیه روسیه در حوزه اروپای شرق و بالکان. ثانیا ایجاد فضای امن برای گروههای تروریستی چنان که شواهد نشان میدهد آمریکا در حال انتقال تروریستها به افغانستان از غرب آسیا به عنوان محلی امن برای احیای دوباره این گروهها است. هر دو این اقدامات در حالی صورت میگیرد که یک مولفه در آنها مشترک است و آن اینکه آمریکا در ازای دریافت هزینهها و باجهای اقتصادی این اقدامات را صورت میدهد.
به عبارتی روشنتر میتوان گفت ارتش آمریکا که زمانی ادعای نیروی ملی و مردمی برای آزادی بشریت را داشت اکنون در حد یک مزدور که در ازای دریافت پول میجنگد تقلیل پیدا کرده است. ارتشی که برخلاف گذشته که نجات بشریت را سر میداد امروز صرفا یک اصل را دارد و آن اینکه برای پول صرفا حاضر به ورود به عرصه است چنانکه تحرکات نظامی آمریکا علیه سوریه زمانی بیشتر شد که ترامپ به سعودی سفر کرده و صدها میلیارد دلار فروش تسلیحات و البته باجهای اقتصادی از این رژیم دریافت کرد.
با توجه به این شرایط میتوان نتیجه گرفت ارتشی که روزی افتخار امریکاییها بود به عامل سرخوردگی و افول جایگاه جهانی امریکاییان شده است.