آمریکاییها همواره بر این ادعایند که تنها ایالات متحدهای هستند که با ۵۱ ایالت توانستهاند ساختاری واحد را ایجاد کنند که به عنوان یک ابرقدرت در صحنه جهانی ایفای نقش میکند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق این روند ابعاد گستردهتری گرفت و آنها با نام هژمونی نظام تک قطبی برآن بودهاند که ایالات متحده را تنها قدرت جهانی معرفی کنند.
این تصورات در حالی همچنان از سوی محافل رسانهای و سیاسی این کشور مطرح میشود که روند درونی آمریکا بویژه تحولات روزهای اخیر آن نکات قابل توجهی را آشکار میسازد. نخست آنکه در ساختار درونی قوه مجریه با محوریت ریاست جمهوری ترامپ هیچگونه انسجامی دیده نمیشود به گونهای که ترامپ از یکسو نتوانسته کابینه خود را به درستی چینش کند و از سوی دیگر وزرا و نزدیکان وی استعفا را در اولویت کاری خود دارند. این روند چنان است که تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا از پایان حضور در این سمت میگوید.
دوم دسته بندی شدید در کنگره آمریکا در قالب حامیان و مخالفان ترامپ است. به عنوان نمونه رهبر اکثریت جمهوریخواه سنای آمریکا به دنبال حملات توئیتری رئیسجمهور این کشور به باب کورکر رئیس کمیته روابط خارجی سنا، او را «عضو با ارزش سنا» توصیف و از وی حمایت کرد در حالی که برخی از نمایندگان کنگره نیز به حمایت از ترامپ پرداختهاند. این اختلافات از دوران ریاست جمهوری ترامپ چنان بوده که او در کنگره نتوانسته طرح خاصی را به تصویب رساند به گونهای که بسیاری از ناظران سیاسی بر این عقیدهاند که اصرار ترامپ برای فرستادن برجام به کنگره برای این است که از ماهیت ضد ایرانی کنگره بهره گرفته تا مصوبی را در کنگره کسب کند تا از آن به عنوان موفقیت خود در تصویب طرحهایش در کنگره بهره گیرد.
سوم آنکه تا پیش از این رسم بر آن بوده است که وقتی کاندیدایی در انتخابات پیروز میشد سایر جریانهای سیاسی و در عین حال بازندگان در روند انتخابات به وی تمکین کرده و رای مردم را میپذیرفتند. آنچه اکنون روی داده این است که جمهوریخواه و دموکرات و البته هیلاری کیلنتون بازنده در رقابت با ترامپ نه تنها پذیرنده پیروزی ترامپ نشدهاند بلکه هر روز علیه او اقدامی تازه صورت داده و خواستار سرنگونی وی شدهاند. چهارم آنکه مردم آمریکا به طور معمول در برابر فرد پیروز انتخابات تمکین کرده و حتی اگر از ساختار موجود انتقادی داشتند در قالب تظاهرات مسالمتآمیز اعتراضهای خود را اعلام میکردند و یا تا زمان انتخابات بعدی صبر کرده و در آن زمان به قولی از احزاب انتقام میگرفتند اما در دوران کنونی این روند صورت نگرفته و در ماههای اخیر شاهد تظاهرات مردمی علیه کل ساختار حاکم بر این کشور بوده است.
با توجه به آنچه از ساختار درونی آمریکا ذکر شد میتوان گفت که برخلاف ادعاهای مطرح شده نه تنها ایالات متحدهای دیگر با آن معنای سنتی خود وجود ندارد بلکه شاهد ایالات غیرمتحدی هستیم که برخی از آنها حتی به دنبال جداییطلبی هستند و حضور در آمریکای واحد را مغایر با منافع خود میدانند.
نویسنده: علی تتماج