این روزها دولتمردان دولت دوازدهم، نه تنها به چارهای برای مشکلات مردم نمیاندیشند و راهکاری ارائه نمیدهند بلکه از دستهای پشت پردهای سخن میگویند که آنها علل اصلی مشکلات مردم هستند.
زمانی که دولت دهم جای خود را به دولت یازدهم میداد مشکلات کشور ناشی از علتهای آشکار و ملموسی چون سوء مدیریت و نبود مدیران کارآمد، خودشیفتگی، نبود تخصص و غیره داشت و رئیس جمهور بارها از عملکرد دولت پیش خود انتقاد میکرد.
از جمله این که حسن روحانی در یکی از نخستین نطقهای انتخاباتی خود در سال ۹۲، اینگونه در باره دولت وقت سخن گفت: « چگونه میشود در یک گفتوگوی تلویزیونی بگویند نرخ دلار باید به ۷۰۰ تومان برسد و بعد از چند ماه نرخ دلار به چند برابر افزایش یابد؟ مشکل کجاست؟ مشکل از خودشیفتگی از عدم مشورت و استفاده از ابزارهای علمی برای اداره کشور است.»
اما مشکلات مردم با وجود، تغییر رویکرد سیاسی، امضای برجام، روی کار آمدن دولتمردان جدید و ژنرالهای کارآزموده و... نه تنها در دولت یازدهم حل نشد بلکه در دولت دوازدهم هم ادامه و مشکلاتی دیگر نیز به ان اضافه شد. اما این روزها دلایل جالبی برای مشکلات کشور عنوان میشود که با آدرسهای سردرگم کننده همراه است و علّتهای انتزاعی، مبهم و غیر ملموس به نام دستهای پشت پرده»! دارد.
نگاهی به برخی از دلایل
در ابتدای نوروز امسال، زمانی که قیمت ارز روز به روز افزایش مییافت و کام دولتمردان را تلخ میکرد، دولتمردان به جای پذیرش مسئولیت آشفتگی ارزی و عذرخواهی از مردم، نسخه دیگری برای آشفتگیهای اقتصادی پیچیدند و علت مشکلات تیم اقتصادی دولت نه تنها عنوان نشد بلکه به ادبیات خاصی مزین گشت.
اینکه چه اتفاقی افتاده بود که یکباره و در کمتر از چند ساعت قیمت دلار نزدیک میزان زیادی افزایش پیدا کرده و به پول ملی ضربه سنگینی وارد شد را هیچ کس نمیدانست و هیچ کس راجع آن نظری نمیداد و مردم نیز از ظن خود در این راه گمانهای میزند. در آن زمان که دولت به عنوان متولی بازار ارز در سکوتی خاص این روند را دنبال میکرد و نه به مردم توضیحی در این باره میداد و نه علت آن را بیان میکرد. حتی دولتمردان حاضر نبودند که مردم را به آرامش دعوت کنند.
همان زمان بود «حسامالدین آشنا» توئیتهای خاصی را منتشر میکرد که افکار عمومی را قلقلک میداد از جمله اینکه: «مشکل فقط چهار راه استانبول نیست؛ بخشی از مشکل، ۴ راهی است که به استانبول، اربیل، دبی و... منتهی میشود.»
آشنا افزود: «پایتختی که بهدنبال راهاندازی جنگی با واسطه و چندلایه علیه تهران است، باید مراقب باشد صبوری فرزندان سلمان فارسی هم حد و حدودی دارد.»
وی همچنین در واکنشی دیگر نوشته بود: ارز ارزان میشود اما نه با مماشات با محتکران جسوراسکناس و قاچاقچیان قهار اربیل و استانبول. اینکه این مطلب گویای چه نکتهای بود سوالی بود که میان مردم مطرح میشد و حتی به قولی برخی فهم آن از دایره درک افراد جامعه خارج بود.
برخی آن را چنان استنباط کردند که « بعد از اینکه قانون مالیات بر ارزش افزوده در کشور امارات مصوب شد، هزینه انتقال ارز، از این کشور بالا رفت. همچنین بخشی از ارز کشور نیز از طریق اربیل در اقلیم کردستان عراق، به ایران وارد میشد اما دستهای پنهان و دلالهای بینالمللی باعث شدهاند، اخلال ارزی صورت بگیرد به نحوی که دلالان بینالمللی با استفاده از تبدیل نرخ ارز منتفع شوند».
با این حال به نظر میرسد که حسامالدین آشنا به عنوان مشاور رئیسجمهور در ایران که گویی در دنیایی دیگر زندگی میکند که احتمالا در ان میتوان با کنار هم قراردادن کلمات با معنی ترکیبی کاملا بیمعنی ساخت.
اما هنوز رمزگشایی از توئیت مشاور رسانهای رئیسجمهور به سرانجام نرسیده بود که توئیت دیگری از راه رسید: «مردم و دولت نه تسلیم بحرانسازی اجتماعی دیماه شدند و نه تسلیم بحرانسازی اقتصادی، ارتباطی و اطلاعاتی اردیبهشت میشوند. ساعت پایتخت ایران هرگز به وقت شام تنظیم نخواهد شد.»
در این زمان بود که بسیاری ازمردم اینگونه تعبیر کردند که آشنا به لطایفالحیلی که احتمالا برای وی تبعاتی نداشته باشد در حال کد دادن به طرفداران دولت روحانی است که نواسانات بازار ارز توطئهای برای زمین زدن دولت است. روزهای بعد؛ وقتی دولتیها سکوت خود را در مورد قیمت ارز شکستند نیز جهانگیری، نوبخت، سیف و بعد هم نهاوندیان مشکل تنش ارزی را «غیر اقتصادی» نامیدند!
شفافسازی یا فرافکنی
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران سیاسی بر این باورند که طرح موضوعات مبهم و انحرافی برای مشکلات کشور تنها نوعی فرافکنی بوده که دولتمردان برای فرار از مسئولیت خود در این برهه از زمان ابداع کردهاند و درحقیقت به قولی تلاش میکنند تا مردم را مشغول سازند. دولت هنگام اغتشاشات دی ماه گذشته نیز چنین رویکردی را پی گرفت.
آشنا پس از اتفاقات دیماه پارسال نوشته بود: «مسئولان امنیتی و انتظامی باید با سعه صدر با اعتراضات مواجه شوند ولی هوشیار باشیم که در هیچ کشوری، هیچ کدام از این بحرانها در خیابان و بر بستر خشونت حل نشده است. باندهای دسیسه و نیرنگ حداقل دوبار ثابت کردهاند که میتوانند تودهها را بفریبند، آنها که ننگی بزرگی چون هدایت و حمایت از متهم اصلی فاجعه کهریزک در سابقهشان جلوهگری میکند، از زمینهسازی برای ریخته شدن خون بیگناهان و کور شدن گره مشکلات ابایی ندارند و حتی حاضرند از داخل به ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان چراغ سبز نشان بدهند». در حقیقت این اظهارات او اشارهای تلویحی به جریان احمدینژاد و طرفداران او بود.
با این حال صاحبنظران و کارشناسان عقیده دارند که در جریان اخیر ارزی مشاور رسانهای رئیس جمهور اگر میخواست با توئیتهای خود پیامی را به جامعه منتقل کند، بهتر بود واضحتر و شفافتر سخن میگفت و اگر هدف فرستادن پیغام رمزدار به او طرفی خاص و ناشناس است مناسبتر بود که آن را از طریق وسیلهای غیر عمومی ارسال کند.
مردم همچنان تجربه بگمبگمهای نافرجام گذشته را به یاد دارند و این روزها نیز توسعه ابزارهای ارتباطی راهی جز شفافسازی و صراحت برای دولتمردان و مسئولین باقی نمانده است.
در نهایت
باید گفت که اداره امورکشور نیازمند شناخت مسائل، استفاده از نظر کارشناسان و صاحبنظران، برنامهای مدون و بدون رویکرد جناحی و مطابق با منافع ملی دارد و با حواله علل و ریشه مشکلات به نقاط مبهم و خیالی، نمیتوان مردم را قانع کرد که دولتمردان در به وجودآمدن مشکلات بیتقصیر هستند.
فرافکنی و راهکارهای پر پیچ و خم ممکن است که در کوتاهمدّت نتیجهبخش باشد، امّا راهکاری اثربخش و نهایی برای عبور از سدّ مشکلات نیست. اگر نسخه مردان اعتدال و اصلاحات در مواجهه با مشکلات، همچنان حواله به غیر باشد در آینده نمیتوانند مردم را قانع سازند.