عادل فردوسیپور آدم جالبی است. ژست عدالت و «مردم» داری میگیرد، اما بستگی دارد این «مردم» در مواجهه با کدام دولت باشند.
یادم نمیرود آن زمانی را که او در مواجهه با سازمانِ تربیت بدنیِ علیآبادی بود و از تریبون صداوسیما برای کوبیدن آنها سنگ تمام میگذاشت. آنجا که دعوا آنقدر بالا گرفت که کار بیخ پیدا کرد.
یادم نمیرود وقتی را که ساختمان پلاسکو فرو ریخت و او دنبال «استعفا» و «اخراج» بود. اما حالا قضیه فرق میکند. حالا دولتی سرِ کار آمده که با او سازگارتر است. برای همین دیگر نه دخالتهای وزارت ورزش چندان مهم است، نه لابیبازیها در کمیته ملی المپیک، نه حتی بحران شهر تهران. بحرانهایی از جنس زلزله و برف!
حالا حتی اگر دولتیها هفتهها جلوی پخش «آیتم» برنامهاش را بگیرند صدایش در نمیآید و فقط برنامه را زودتر تمام میکند. فقط میگوید که «دیگر خسته شدم اینکه در این مدت برای پخش نشدن این آیتمها عذر خواستم و دیگر برای نوبت پخششان زمانی را اعلام نمیکنم ولی واقعا هیچ چیز خاصی هم ندارند این آیتمها اما این را بگویم که این مشکل اصلا از بچههای گروه ما و تیم شبکه سه هم نیست اما بالاخره دیگر؛ حالا...»
این «حالا» را ادامه نمیدهد. و نمیگوید «بالاخره دیگر» چه کسانی میتوانند جلوی پخش آیتم را بگیرند.
همین میشود که خبرگزاری دولت هم نان خود را به تنور میچسباند و در نقش وکیل مدافع «نود» و حامی «آزادی بیان» تیتر میزند که «دیوار «ندانستن»، همچنان دور جامجم/ چرا فردوسیپور در پرونده مشکوک ناکام ماند.»
بعد هم ناله سرمیدهد که «برنامه نود، سه هفته است که از پرداختن به اتفاقات مشکوک فوتبال ایران منع میشود. سرانجام دیشب این نمایش عدم شفافیت و استراتژی جدید ندانستن مدیران رسانه ملی برای مردم آشکار شد. فردوسیپور دیشب از کلمات تلخ و ناامیدکننده برای نشان دادن خستگی روحی و جسمی خودش استفاده کرد و به اعتراض، نیم ساعت برنامه خودش را زودتر به پایان رساند.»
اما اینبار مدیر شبکه سه به جای «فردوسیپور» جرات و جسارت به خرج داد و اجازه نداد این آب گلآلود بیش از این «کثیف» بماند.
علی فروغی مدیر شبکه سوم سیما نوشت «این سطور تیتر و بخشهایی از مطلبی است که خبرگزاری رسمی دولت آن را پیرامون آخرین برنامه نود منتشر کرده. رسانهای که مسئول طرح مواضع رسمی دولت است.
در این مدت ترجیح ما بر این بوده به جای توجه به حاشیهها به برنامهسازی و آنتن و بپردازیم که گمان میکنم این مهم، در برنامههای جدید شبکه و تغییرات برنامههای موجود مشهود است. اما به نظرم آمد باید این یک مورد را برای مردم توضیح دهم تا عدهای متوجه باشند سوءاستفاده از نجابت رسانه ملی هم حد و حدودی دارد.
دلیل اصلی نپرداختن به اتفاقات مشکوک فوتبال و پرونده مشکوک به تبانی در لیگ (که البته ظاهرا اینطور هم نبوده)، فشار جدی برخی مسئولین دولت برای نپرداختن به این موضوع در سطوح مختلف سازمان است. به عبارت بهتر خبرگزاری رسمی دولت در حالی رسانه ملی را محکوم به بایکوت در این موضوع در فوتبال میکند که دلیل اصلی تجدیدنظر رسانه ملی در پرداختن به این موضوع، درخواست مصرانه و فشارهای مقامات دولتی تا دقایقی مانده به آنتن بوده است. حالا سوال اینجاست که چطور میشود که دولت موضوعی را از صداوسیما مطالبه کند و بعد از اجابت درخواستش، رسانه رسمی آن مجموعه، به دلیل اجابت تقاضای همان مجموعه تخریب و توهین را در دستور کار خود قرار دهد؟! این تفاوت در سیاستهای اعمالی و اعلامی، برای چیست؟»
کاش فردوسیپور به جملهای که دیماه ۸۴ گفت اعتقاد داشت که «تا روزی که روی این صندلی سست مینشینم، از حق و حقیقت دفاع میکنم.»