سی و یکمین نمایشگاه کتاب تهران در دهه دوم همین ماه برگزار شد. اما در چند روز مانده به پایان نمایشگاه کتاب تهران، خبر غافلگیرکنندهای تیتر کانالهای خبری و خبرگزاریها شد: «برنده نوبل ادبیات در راه تهران» «دیدار با اورهان پاموک در نمایشگاه کتاب تهران»
خبر، خوشحال کننده است. این دیدار به دعوت انتشارات ققنوس بعمل آمده و قرار است سه روز طول بکشد. پاموک برای دومین بار قرار است راهی تهران شود. پیشتر در سال ۱۳۸۲ نیز میهمان مخاطبان ایرانی اش شده است. روز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشتماه قرار است، از سری شبهای مجله بخارا، شبی هم به این نویسنده ترکتبار اختصاص یابد و پنج شنبه نیز، میهمان غرفه انتشارات ققنوس در نمایشگاه کتاب تهران شود. ولی همهی این ذوق و شوقها برای دیدار و نشست با این نویسنده جهانی، به جز یک نشست خبری در کاخ نیاوران و چند دیدار غیررسمی و غیرعمومی، با دلایلی مانند «جلوگیری از ازدحام جمعیت» یا «اختصاص ندادن سالن» لغو میشود. جامعه کتابخوان از این اخبار شوکه میشود.
گزارشگران ما که از ابتدا موضوع را با نگرانی دنبال میکردند، حالا با کسب اطلاع از منابع مختلف و مسئولان فرهنگی به جوابهای متفاوتتر و تازهتری رسیدهاند.
شنیدههای ما از منابع مختلف خبر از ورود سفارت ترکیه به این مسئله را میدهند. جمعبندیِ کسب اطلاع ما از منابع گوناگون این است: نامهای رسمی از سفارت ترکیه به وزارت امور خارجه کشورمان مبنی بر لزوم جلوگیری از برنامههای اورهان پاموک در ایران فرستاده شده و درپی فشار سفارت، نامه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارجاع داده شده و در نتیجه برنامههای علمی و ادبی پاموک لغو شده است. یعنی برخلاف ادعاهای رسانههای فارسیزبان بیگانه، روزنامهنگاران و نویسندگان داخلی و مصطفی مستورِ عزیزمان، جلوگیری از برنامههای اورهان پاموک نه به خاطر نگاه امنیتی حکومت و دولت ایران که به خاطر نگاه امنیتیِ حکومت ترکیه بوده است!
و اینکه چرا جریان سیاسی کشور مبدا، باید از برنامههای علمی و ادبی نویسنده نوبلیستش در کشور مقصد جلوگیری کند؟
پاموک بارها معترض فرهنگ غربگرایانه و سیاستهای سرکوبگرایانه جریان سیاسی حاکم بر ترکیه بوده است و با اظهار نظرها و انتقادهایش بر علیه دولت اردوغان، میشود گفت از جمله نویسندهها و سلبریتی هایی ست که در خدمت جریان حاکم نیست. بارها اعتراضهای علنی این نویسنده در موضوعات مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را در رسانهها شاهد بودهایم.
پاموک حتی به خاطر انتقادهایش مدتی را در زندانهای ترکیه به سربرده است. یکی از جنجالیترین انتقادهای پاموک که موضوع یکی از رمانهایش با عنوان «جوانی» نیز شده است، اعتراض او به نسلکشی ارامنه است. همۀ اینها باعث میشود بفهمیم چرا ترکیه نسبت به پاموک اینقدر حساس است. جدا از این نکته، دولت ترکیه در بسیاری موارد همواره خود را رقیب دولت ایران میداند و طبیعتا با افزایش اقتدار فرهنگی ایران آنهم به وسیلۀ مانورهای ایراندوستیِ یک نویسندۀ ترکیهای به شدت احساس نگرانی میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد این گل، برازندۀ دروازۀ خودی نبود و همچنین شرمساری، برازندۀ ایرانی! شاید اگر مسئولان فرهنگی دولت ایران، در مقابل اینهمه ابهام و اتفاق، به جز سکوت موضع واضحی میگرفتند و از طرفی نویسندگان، سیاستمداران و روزنامهنگاران ایرانی تأمل و خویشتنداری و هوشمندی بیشتری به خرج میدادند؛ تا این مقدار بهانه برای ایرانستیزی دست رسانههای بیگانه نمیافتاد و جامعۀ ادبی تا اینقدر متاسف و شرمسارِ اشتباهِ سرنزده از دولت ایران نمیشد. شهرستان ادب