سه سال از فاجعهای که ۴۷۵ زائر ایرانی و بیش از هفت هزار زائر خارجی را در روز عرفه شهید کرد میگذرد، درست در همین حال و هوا بود که بعد از دو ماه و اندی بیخبری از دیپلمات کشورمان! پیکرشان را بدون اجزای داخلی آوردند و به خاک سپردند. شهید غضنفر رکنآبادی، کسی که به گواه تصاویر ضبط شده و گواه شاهدان عینی حاضر در فاجعه منا با پای خودش و سالم از فاجعه خارج شده و در آمبولانس قرار گرفته بود، بعد از دو ماه ناپدید بودن بالاخره با پیکری که به وضوح برای پاک کردن رد جنایات، همه اعضا و جوارحش خارج شده بود برگشت. اما....خبری از اعلام دلیل اصلی شهادتش هنوز نیست!
این روزها سه سال از دورانی که خانواده شهید سرگشته و با دلی پر از امید دنبال خبری از جگرگوشهشان بودند میگذرد، سه سال از روزهایی که همه به امید یافتن پدری بسیجی، دیپلماتی فعال جستجو میکردند سپری شد، که به گواه خانواده شهید با کمکاریهایی که از سوی دستگاههای مربوطه علیالخصوص وزارت خارجه صورت گرفته تلخی فاجعه رخ داده را برای این خانواده دردناک تر افزون تر کرد. بسیاری از خانوادههایی که عزیزشان در مسیر رمی جمرات به شهادت رسیدند عید قربان برایشان سمبل قربانی شدن شد، و انتظارشان از مسولان مربوطه برآورده نشد، اما شاید خانوادههایی که تا ماهها بعد پیگیر شنیدن اخبار ضد و نقض وشایعه و واقعیات درباره سرنوشت عزیزشان بودند بیشتر از دیگران آسیب دیدند و از مسئولان انتظار داشتند.
شهید رکن آبادی دیپلمات بسیجی کشورمان، کسی که بارها عربستانیها برای شهادتش طرح و برنامه ریخته بودند و حتی در آخرین اقدام علنی صورت گرفته دو سال قبل از فاجعه منا آن زمانی که او سفیر ایران در لبنان بود ساختمان سفارت را به سبک فیلمهای هالیودی منفجر کردند تا رکن آبادی را شهید کنند، وقتی دوماه تنها با آخرین فیلمی که او را سالم و در حال تلاش برای سوار شدن بر آمبولانس نشان میداد، رویت شد، انتظار میرفت زمین و زمان به هم دوخته شود تا دیپلماتمان سالم برگردد... اما...
شاید دل خیلیها گرفت از تلاشهای صورت نگرفته برای معرفی عربستان به عنوان قاتل عزیزان از دست رفته منا و دو دیپلمات کشورمان که روزهای زیادی را مفقود بودند و در نهایت با آن شرایط بازگشتند، شاید جامعه انتظار داشت پزشکی قانونی راحتتر و بدون دغدغه علت مرگ را اعلام کند و شاید انتظار این میرود که امروز که صفحه ویکیپدیای این دو دیپلمات را مطالعه میکنیم به جای نوشتهای که مقابل علت فوت درج شده(به علت گرمای شدید) نوشته میشد علت شهادت: ترور.
سه سال گذشته و هیچ پیگیری بین المللی توسط مسئولان وزارت خارجه و البته وزارت ارشاد که مامور اصلی بررسی فاجعه منا بود صورت نگرفته، سازمان حج و زیارت هم بعد از یکسال وقفه حج تمتع، مجددا حج را از سر گرفت و این روزها خبر میرسد که پیگیر برقراری عمره شده اند! البته هنوز دادگاه صالحی برای حل کردن منازعات احتمالیمان با سعودی نداریم، حقوق خانوادههای قربانی منا داده نشده، با وجود مستنداتی علنی تر همچنان برای پیگیری ترور شهید رکن آبادی کاری نکردهایم و حتی هنوز باور ندارند که دو دیپلماتمان با برنامهریزی ربوده و به شهادت رسیده اند!!!!
این روزها در سومین سالی که خانواده شهید رکن آبادی پیکر عزیزشان را به خاک سپردند، با وجود همه کمکاریهای صورت گرفته شاید بتوان بر اساس اصول حقوقی که پیگیری آن مشمول مرور زمان نمی شود یکبار دیگر پرونده شهید رکن آبادی را به جریان انداخت، حالا که با اتفاق رخ داده در قتل یک خبرنگار توسط صعودی ها افکار عمومی جهان به لطف برخورد رسانهای با عربستان آماده است، حالا که جهان متاثر از دستور قتلی که بن سلمان برای از میان برداشتن خبرنگاری که اتفاقا در همه مواضعش به جز جنگ یمن با سعودی ها همراه بود، شده است. میتوان راحت تر اثبات کرد که شهید رکن آبادی هم به دست سعودی ها ربوده و به شهادت رسیده است. هر چند دو اتفاق رخ داده قابل مقایسه نیست اما میتوان از فضایی که به واسطه قتل خبرنگار سعودی به وجود آمده برای پیگیری مطالباتمان از عربستان استفاده کنیم و موضوع منا، جرثقیل، دو کودک مورد تعرض قرار گرفته و دیپلماتهای شهیدمان را مطرح و به نوعی تیر خلاص را به سعودی ها بزنیم، اما حیف که هنوز برخی سانسور علت شهادت دیپلمات شهیدمان را راحتترین گزینه میدانند!
نویسنده: مائده شیرپور