فلسطین همچنان یکی از کانونهای اصلی تحولات غرب آسیاست که البته به دلیل بحرانهای منطقهای در مقاطعی به حاشیه رفته است. آنچه در تحولات اخیر فلسطین قابل توجه است تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی علیه غزه است چنانکه گروههای مقاومت از احتمال آغاز تجاوز جدید این رژیم به غزه طی روزهای آتی سخن گفتهاند. شاهد این مسئله نیز حملات پراکنده جنگندههای این رژیم طی روزهای اخیر به غزه است که چندین شهید و زخمی برجای گذاشته است.
حال این سوال مطرح میشود که احتمال این سناریو تا چه میزان وجود دارد و در صورت اجرا انگیزههای این رژیم چه خواهد بود؟ بررسی کارنامه رژیم صهیونیستی نشان میدهد این رژیم هر زمان که در عرصه داخلی و بیرونی با مشکلات گستردهای مواجه شده در حوزه نخست بر آن بوده تا سیاست بحرانسازی در منطقه و حتی فرامنطقه را اجرایی سازد چنانکه برخی حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و نیز بحرانهای سالهای اخیر منطقه را نمودی از این وضعیت عنوان میکنند.
اکنون سران این رژیم در عرصه داخلی و بیرونی با چالشهای قابل توجهی مواجه هستند. در عرصه داخلی نتانیاهو نخستوزیر صهیونیستها با پرونده رسوایی فساد مالی مواجه است پروندهای که هفتههاست ساکنان اراضی تحت سیطره این رژیم را به تظاهرات علیه وی به خیابانها آورده است.
در منطقه نیز شکست گروههای تروریستی و البته ناکامی طرحهایی مانند طرح تجزیه کردستان عراق و پروژه آمریکایی در سوریه و لبنان بر چالشهای این رژیم افزوده است. در صحنه جهانی نیز افکار عمومی جهان بعد از اقدام ترامپ در معرفی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی علیه این رژیم اقدامات گسترده تری داشتهاند بگونهای که حتی سخن از لغو طرح آمریکا مطرح است. این امر چنان بوده که حتی تشکیلات خودگردان فلسطین که کارنامهای گسترده از سازش با رژیم صهیونیستی دارد قطع کامل روابط با این رژیم را اعلام داشته است. با توجه به این شرایط میتوان گفت که رژیم صهیونیستی نه توان مدیریت شرایط داخلی را دارد و نه میتواند از مولفهای منطقهای و جهانی برای بحرانسازی بهره گیرد در این شرایط است که یک گزینه برای سران این رژیم باقی میماند و آن رویکرد به اقدام نظامی مستقیم است.
با توجه به این در کرانه باختری و قدس قدرت مانور کمی دارد غزه تنها مولفه برای اجرای این طراحی است. این رژیم با این رویکرد نظامی از یکسو به دنبال اولویت دادن امنیت به خواستههای اقتصادی است تا پرونده فساد نتانیاهو به حاشیه رانده شود در همین حال ضمن سرکوب مقاومت فلسطین به دنبال اهمیتزدایی از دستاوردهای مقاومت منطقه در برابر تروریسم بوده در حالی که با ادعای انتقامگیری از ایران به دنبال تخریب جایگاه جهانی ایران خواهد بود.
ادعای همراهی کشورهای عربی برای نشان دادن اتحاد میان آنها از دیگر مولفههای جنگ احتمالی خواهد بود تا به زعم خود از آن به عنوان نقطه اشتراک میان این رژیم و کشورهای عربی یاد کند. در این میان باید توجه داشت که این رژیم همچنان برای یک جنگ جدید با یک چالش بزرگ مواجه است و آن توان مقاومت و روحیه انتفاضه ملت فلسطین است که میتواند زمینه ساز شکست جدید این رژیم شود.
نویسنده: علی تتماج