حادثه آتشسوزی ساختمان قدیمی و فرسوده پلاسکو را مقایسه کنید با حادثهای که دیروز لندن دچار آن شده است. این آتشسوزی یادآور حادثه آتشسوزی پلاسکو در تهران است.
حوادث در اقصی نقاط جهان غیر قابل پیشبینی است، حتی نمیتوان برخی از آنها یا شاید بسیاری از آنها را مهار کرد، چرا که انسان در مقابل حوادث طبیعی و غیر طبیعی همچنان ضعیف است.
هر کشوری اکنون حوادثی را به خود دیده و درد آنها را چشیده، اما چگونه برخورد کردن و رفتار نمودن با این حادثه خود موضوع مهمی است که باید همگان آن را فرا بگیرند و در آن شرایط بحرانی کینهها و عقدههای سیاسی خود را کنار بگذارند تا امور رسیدگی به حادثه در آرامش روانی بهتری پیگیری شود، هر چند دست اندرکاران رسیدگی به یک حادثه در آن وضعیت شرایط روحی مناسبی هم نمیتوانند داشته باشند چرا که با یک حادثه دلخراش روبرو هستند، پس به همین خاطر باید تا زمان پایان مدیریت آنها بر حادثه، ملاحظه مسئولین و دست اندرکاران رسیدگی به حادثه را کرد.
حادثه پلاسکو از همان دست حوادثی بود که در تهران پایتخت ایران اتفاق افتاد، ساختمانی بلند مرتبه که عمری بیش از ۵۰ سال را سپری کرده بود، در یکی از محلههای قدیمی تهران، آتش گرفت، سوخت و فرو ریخت.
برای این که چنین حادثهای اتفاق نیفتد، بارها از سوی مسئولین ذیربط به ویژه شهرداری تهران تذکرات جدی به مالک و مالکین این ساختمان داده شده بود، اما آنها با بیتوجهی، از کنار هشدارها گذشتند.
شهرداری تهران هم در اندازه وظیفه خود میتوانست به این وضعیت ناهنجار وخطرناک ساختمان پلاسکو ورود کند، هر چند بیش از وظیفه خود هم ورود کرده بود. حتی فیلمی از جلسه محمد باقر قالیباف منتشر شد که در آن گفته بود ما هشدارهای لازم را به مسئولین درباره ساختمان پلاسکو دادهایم، حتی وضعیت دیگر ساختمانهای مشابه را هم گزارش کردهایم و گفتهایم که به احتمال زیاد ساختمانهایی همچون ساختمان آلمینیوم هم در وضعیت ساختمان پلاسکو قرار دارند، اما کسی به این هشدارها توجه نکرد.
عاقبت اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد و ساختمان پلاسکو با ۱۷ طبقه آتش گرفت و فرو ریخت، در این حادثه ناگوار، بیشترین تلفات را نیروهای امدادی به ویژه آتشنشانان شجاع تهرانی داشتند.
اما مناسبات سیاسی همچون خروس بیمحل وارد این حادثه شد و طیف سیاسی اصلاحطلب که خود را در این حادثه حق به جانب میدانست، تازیانه انتقاد غیر منصفانه را در آن شرایط بحران به دست گرفت و بر پیکر شهردار تهران و دیگر زیرمجموعههای آن نواخت!
حرف حساب آنها که از نظر انصاف، حرف ناحساب بود، بر استعفای شهردار تهران، رئیس سازمان آتشنشانی و برخی دیگر از مسئولین شهری تأکید داشت.
آنها مدیریت این حادثه را از سوی شهرداری تهران ضعیف میدانستند، در حالی که همه دستگاههای شهرداری تهران از همان لحظات اولیه حادثه، بسیج شد تا از تبعات و گسترش ابعاد آن جلوگیری کند.
مهمترین و بهترین کاری که نیروهای امدادی انجام دادند، بیرون راندن صاحبان املاک و دفاتری بود که در ساختمان محل کار خود حاضر شده بودند، تعداد کشتههای عادی این حادثه بسیار پایین بود. ۱۶ آتشنشان در این حادثه به شهادت رسیدند. هر اندازه که گفته شود امکانات و تجهیزات امداد و نجات کشورمان برای حوادث کافی است ، باز هم نمیتوان با امکاناتی که مثلا در کشورهای اروپایی وجود دارد مقایسه کرد. اما با همه مشکلات و گرفتاریهایی که عملیات امداد و نجات با خود دارد، انصافاً نیروهای آتشنشان در کمترین زمان ممکن به محل حادثه پلاسکو رسیدند و همه امکانات داشته خود را برای مهار آتش به کار گرفتند و سعی کردند این حادثه کمترین تلفات جانی را داشته باشد.
آیا مقصر فرو ریختن ساختمانی که بارها درباره وضعیت آن هشدار جدید داده شده بود، شهرداری و شهردار تهران است؟
بر اساس قانون مسئول مراکزی که با کسب و کار و تولید کار دارند، وزارت کار است و این موضوع به این وزارتخانه هم گزارش شده بود.
البته دیگر نیروهای آماده کمک، از جمله سپاه و ارتش وارد عمل شدند و به یاری هموطنان و دیگر امداگران شتافتند.
اما باید به برخی از رسانهها، شخصیتها و طیفهای سیاسی چگونگی رفتار و برخورد با یک حادثه را آموخت، چرا که زمانی که همچنان شعلههای آتش زبانه میکشید و ساختمان به تلی از آهن و گداخته تبدیل شده بود، عقدههای سیاسی خود را باز میکنند و سعی دارند تا از این فرصت برای کوبیدن شهرداری که از یک طیف سیاسی دیگر است، بهره ببرند. بازخوانی همه هجمههایی که از سوی آنها علیه شهردار تهران انجام شد، کاملا این ادعا را ثابت میکند.
اما مقایسه حادثه پلاسکوی تهران با ساختمان مسکونی در لندن میتواند عمق حادثه ساختمان پلاسکو و کمیت و کیفیت امداد و نجات را به مخاطب نشان دهد.
آتش سوزی ساختمان مسکونی در لندن از شب چهارشنبه آغاز شده و بر اساس اخبار منتشر شده مهار آن نزدیک به ۴ ساعت به طول انجامید. همه تیمهای آتشنشانی شهر لندن برای مهار آتش و یاری ساکنان ساختمان برج «گرن فل» به منطقه اعزام شدند، به نظر میرسد تلفات این حادثه زیاد باشد، چرا که ساختمان مسکونی بوده و مردم هم در خواب به سر میبردند. حضور شبانه روزی همه نیروهای امدادگر و همراهی شبانهروزی شهردار تهران، یکی از اتفاقات خوبی بود که در این حادثه افتاد. اما تعدادی از مسئولین از این حادثه ناگوار بهره بردند، آمدن پرتعداد این مسئولین به صحنه حادثه چه کمکی به روند امدارسانی میکرد؟
همه مسئولینی که به بازدید محل حادثه آمدند و رفتند، باعث مختل شدن کمکرسانی میشدند چرا که باید مسائل امنیتی و حفاظتی برای آنها در نظر گرفته میشد.
اما همان رسانههای وابسته به طیف سیاسی خاص که همواره سعی دارند از آب گلآلود ماهی بگیرند، نگاهشان را بر روی موضوعی دوخته بودند که اگر بگوییم شما جای شهردار تهران بودید یا جای امدادگران چه میکردید؟ بجا باشد.
جالب است که در کشور حوادث دیگری هم اتفاق افتاده است، اما چون در حیطه مدیریتی طیف سیاسی اصلاحطلبان بوده، انتقادی از روند حادثه، چرایی بروز آن، روشهای رسیدگی و امداد به مردم حادثه دیده، نشده است.
زمانی که حادثه قطار تبریز - مشهد اتفاق افتاد، باید یادتان باشد، چند هموطن دراین حادثه در آتش سوختند، مردم خواهان استعفای وزیر راه بودند، اما او در همان هنگام که مردم کشور داغدار این حادثه جانسوز بودند، واکنشی که از خود نشان داد، دور از انتظار بود، وی گفت؛ همه مسافران بیمهاند و جای هیچ نگرانی نیست!»
از آتش سوزی ساختمان گرن فل در لندن تا ساختمان پلاسکو در تهران، چقدر فاصله است؟