سازمان ملل متحد که در سال ۱۹۴۵ با ادعای برقراری صلح و امنیت جهانی تشکیل شد این روزها هفتاد و سومین سالگرد تاسیس خود را با حضور سران و مقامات اعضایش برگزار میکند که بررسی کارنامه این سازمان نکات قابل توجهی را در خود دارد. سازمانی که ادعای صلح و برابری اعضا را داشته در طول این چند دهه نه تنها این امر را محقق نساخته بلکه در موارد بسیاری خود زمینهساز جنگها و بحرانها بوده است. اصلیترین مسئله در ناکارآمدی سازمان ملل را باید در وجود حق وتو برای ۵ کشور که نام اعضای دائم شورای امنیت را دارند جستوجو کرد. مسئلهای که موجب شده تا شورای امنیت به محلی برای انتقامگیری و البته باجگیری این کشورها از یکدیگر مبدل شود.
نمونه بارز این امر صدها وتوی آمریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی است که از دلایل بحران فلسطین است. در همین حال همین سازمان ملل جنگهایی مانند جنگ بالکان و افغانستان و لیبی را رقم زده که میلیونها قربانی برجای گذاشته است. البته ناتوانی این سازمان در جلوگیری از جنگها را نیز باید به کارنامه آن افزود که نمونه بارز آن اشغال عراق توسط آمریکاست. از سوی دیگر سازمان ملل تحت فشار قدرتهای بزرگ نتوانسته اقدامی در مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت در غرب آسیا و آفریقا داشته باشد بگونهای که تروریسم اجارهای در کنار مهرههای آمریکایی نظیر سعودی و صهیونیستها به نسلکشی علیه بشریت میپردازند. روندی که مشابه آن را در میانمار نیز میتوان مشاهده کرد.
سازمان ملل حتی در کمکهای بشر دوستانه نیز ناموفق بوده چنانکه خود اخیرا اعتراف کرده است که بحران انسانی در یمن بر این سازمان پیروز شده است جالب توجه آنکه این سازمان چنان ضعیف شده که حتی توان مقابله با کارشکنی سعودی در انتقال کمکهای بشردوستانه به یمن را نداشته و از آن فاجعهآمیزتر آنکه تحت تاثیر فشارهای سعودی نام این رژیم را از لیست قاتلان کودکان خارج کرده است.
حال این سوال مطرح میشود که راهکار خروج این سازمان از وضعیت مذکور چیست و چگونه میتواند رسالت خود براساس منشور ملل متحد محقق سازد؟ پاسخ به این پرسش را در یک اصل میتوان جستوجو کرد و آن پایان اصل حق وتو و آوردن تصمیمگیریها از شورای امنیت سازمان ملل به مجمع عمومی با محوریت هر کشور یک رای است. تا زمانی که سازمان ملل تحت تاثیر قدرتهای بزرگ قرار دارد و حق وتو در آن اعمال میشود نمیتوان امیدی به آینده این سازمان داشت و نشستهای سالیانه آن نیز صرفا یک نمایش ظاهری است که هیچ دستاوردی برای آن و جهانیان به همراه نخواهد داشت.
نویسنده: علی تتماج