?>?> سیاست روز - هر دم از این باغ بری می‌رسد - نسخه قابل چاپ

کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

زلزله، اشرافیگری و تفرعن برخی مسئولین را نمایان کرد

هر دم از این باغ بری می‌رسد

13 آذر 1396 ساعت 1:52


گوشه‌ای از سرزمین ایران دچار مصیبتی شده است، حادثه‌ای طبیعی که مردمانی را گرفتار کرده و نیازمند یاری هستند.
دولت در این میان وظیفه سنگین‌تری دارد، بار کمک‌رسانی باید بر دوش دولت باشد، چراکه مسئول اداره کشور است. بودجه در دست دولت است و البته به خاطر وزارتخانه‌های متعدد، امکانات و اختیارات زیادی هم دارد، پس توقع می‌رود در همان زمان وقوع حادثه برای امدادرسانی ورود کند. اما، در بحران‌هایی همچون زلزله کرمانشاه شاهد وقایع و اتفاقاتی می‌شویم که شگفت‌انگیز است، شگفتی از آن جهت که با فلسفه امدادرسانی هیچ تناسبی ندارد.
جالب است که همه آن اتفاقات از سوی دولت و دولتمردان واقع می‌شود و چنین رفتارهایی افکار عمومی را نیز آزرده خاطر می‌سازد.
به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم؛
هنگامی که جناب آقای رئیس‌جمهور به منطقه زلزله‌زده کرمانشاه سفر کرد، تابلویی آماده شده بود که ورود او را خیرمقدم گفته بود. چنین مجیزگویی‌هایی از سوی برخی سازمان‌های دولتی در شرایط بحرانی زلزله هیچ موضوعیت و جایگاهی ندارد و باعث کدورت مردم نیز می‌شود.
هنگام سفر آقای روحانی به کرمانشاه یکی از گلایه‌هایی که مردم داشتند، سر نزدن او به زلزله‌زدگان بود، آنها توقع و انتظار داشتند که رئیس‌جمهورشان به میان آنها بیاید.
رئیس‌جمهور در آن سفر وعده‌هایی به مردم مناطق زلزله‌زده داد که پس از چندی از سوی برخی مسئولین با خلف وعده روبه‌رو شد.
مثلاً آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی گفته است که «نمی‌توانیم قیمومیت مردم در بازسازی و ایجاد اسکان موقت را برعهده بگیریم.» این سخن چه مفهومی دارد؟ آیا دولت از بار مسئولیتی که بر دوش دارد، شانه خالی کرده است؟ دولت قیم مردم نیست اما خدمتگزار مردم که هست!
یکی از عکاسان خبری که به همراه رئیس‌جمهوری به منطقه زلزله‌زده رفته بود، در اینستاگرام خود نوشت؛ «با سلام خدمت آقای دکترحسن روحانی ریاست محترم جمهور؛ باید خدمتتان عرض کنم که عکسی که از حضرت عالی در بیمارستان بر در و دیوار شهر سرپل ذهاب زده شده کاملا عجولانه انتخاب و چاپ گشته چون تا شعاع صد و هشتاد کیلومتری از مرکز شهر سرپل ذهاب به اطراف همه از بیمارستان‌های صحرایی استفاده می‌شود ولی عکسی که چاپ شده مربوط به رفتن شما به یکی از بیمارستان‌های تهران و شاید هم خود کرمانشاه هست، دکتر روحانی، من نسبت به شخص شما ارادت دارم و اگر گاهی تند نوشتم از شما عذرخواهم ولی خدا وکیلی قدرت تشخیص مردم بالا رفته و روحیه جهادی و کار واقعی با روحیه اشرافی گری و دوری از خود را به واقع تشخیص می‌دهند. دکتر روحانی در سفر به کرمانشاه من هم در همان هتلی که ریاست جمهوری زحمت کشیده بود و هماهنگ کرده بود اسکان داشتم صبح روز بعد که برای رفتن به منطقه آماده می‌شدم دوستم من را دعوت کرد صبحانه را بخوریم و بعد برویم وقتی وارد سالن شدم تعداد زیاد انواع نوشیدنی و کیک و لبنیات من را شوکه کرد و بدون اینکه چیزی بخورم به سمت مدیر رستوران رفتم تا از ایشان سوال کنم که همیشه این شکلی هست یا برای همراهان رئیس‌جمهور زحمت کشیده‌اند، وقتی رسیدم پشت میز، ایشان در حال صحبت با آشپزخانه بود و سفارش غذای ظهر را می‌دادند وقتی گفت برای اتاق ......... همسر آقای ....... میگوی سرخ کرده با سس ...... سالن دور سرم چرخید یعنی کسی که سفارش غذای همسرش در یک استان بحران‌زده میگوی سرخ کرده باشد چه انتظاری برای حل بدبختی مردم باید داشت، نمی‌خواستم این‌ها را بنویسم و فقط تذکر عکس بنر مدنظر بود ولی دردی بود از درون دل که دیدم نوشتم و منتشر می‌کنم باشد که یک نفر هدایت شود!»
تأسف‌آور است که مسئولی به مأموریت در یک منطقه بحرانی رفته، همسر خود را با خود برده و در بهترین هتل شهر کرمانشاه اقامت کرده، در حالی که در شهرهای استان، مردم در سرما به سر می‌برند و شب‌ها را در چادر سرد سپری می‌کنند و شاید هم در آن زمان هنوز چادری هم گیر برخی از آنها نیامده بود.
میگوی سرخ کرده با سس مخصوص برای همسر یکی از مسئولین! دولت محترم و شخص آقای رئیس‌جمهور اگر به این نکته‌های ریز اما بسیار مهم بی‌توجه باشند، غفلت کرده‌اند چراکه دید مردم نسبت به آقای روحانی و دولت منفی خواهد شد و شاید هم برخی درون دولت دست به دست هم داده‌اند تا با این روش‌ها دولت را بدنام کنند؟!
آقای جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور از جمله افرادی بود که به استان زلزله‌زده کرمانشاه سفر کرد. او در این سفر تنشی را به خاطر اظهارنظر درباره مسکن مهر ایجاد کرد که باعث شد تا ساکنان مسکن مهر در سراسر کشور و دیگر شهرها احساس خطر کنند و اطمینان خود را به سازه مسکن خود از دست بدهند.
در حالی که مسکن مهر مورد اشاره آقای جهانگیری که در زلزله کرمانشاه آسیب دیده است، در زمان دولت یازدهم ساخته و تحویل متقاضیان شده بود. نمونه‌ای که می‌توان به بی‌توجهی به ساخت و ساز بناهای مهم اشاره کرد، ویران شدن بیمارستان تازه راه‌اندازی شده سر پل ذهاب بود، این بیمارستان فروردین‌ماه امسال به دست آقای هاشمی وزیر بهداشت به بهره‌برداری رسید و وزارت راه و شهرسازی هم مسئول ساخت آن بود.
جناب آقای جهانگیری برای بار دوم به مناطق زلزله‌زده سفر کرد و این‌بار رفتاری از او سر زد که غیرقابل انتظار بود. هر چند او پس از واکنش‌هایی که به آن رفتار شد، عذرخواهی کرد، اما آب ریخته شده را دیگر نمی‌توان جمع کرد.
معاون اول رئیس‌جمهور در سفر دوم خود به منطقه زلزله‌زده، این‌بار سعی کرد از نزدیک با گرفتاری‌های مردم آشنا شود به همین خاطر به میان آنها رفت. اما دانسته یا ندانسته، که تفاوتی هم در نتیجه ندارد، با کفش وارد چادرهای زلزله‌زدگان شد و همراهان او نیز چنین کردند.
موکت و فرشی که مردم زلزله‌زده زیر پای خود انداخته بودند با کفش‌های مسئولین کثیف شد و مردمی که چنین صحنه‌ای را دیدند، از خود پرسیدند چرا چنین رفتاری از آنها سر زده است؟ آیا آنها در خانه‌های خود با کفش وارد می‌شوند؟!
استان کرمان نیز با زلزله ۵ ریشتری لرزید، اما خوشبختانه تلفات جانی نداشت، هنوز هم پس‌لرزه‌های آن، کرمان را می‌لرزاند و خاطره تلخ زلزله بم را به یاد می‌آورد که در آن هزاران نفر از مردم کشته شدند.
مردم برخی از شهرهای استان کرمان اکنون به خاطر احساس خطر، شب‌ها را در کوچه و خیابان، پارک‌ها و اماکن عمومی می‌گذرانند، هر استان ستاد بحران دارد و رئیس این ستاد، مسئول ساماندهی چنین وضعیتی است.
اکنون مسئول ستاد بحران استان کرمان باید در کجای این ماجرا قرار داشته باشد؟ براساس اخبار موثقی که رسانه‌های داخلی منتشر کرده‌اند، او هم‌اکنون در کانادا و در مرخصی به سر می‌برد.
عکس‌هایی از او منتشر شده که در کانادا مشغول تفریح است، در حالی که وظیفه حکم می‌کند هر چه سریع‌تر به منطقه بحران‌زده بازگردد و به وظیفه و مسئولیت خود برسد.
علت مرخصی‌های طولانی‌مدت مدیرکل بحران استانداری کرمان این است که خانواده مدیرکل در خارج از کشور سکونت دارند و محل زندگی آنها ایران نیست که همین امر باعث سفر مدیر بحران استان به خارج از کشور شده است.
چنین مدیر بحرانی که زمان زیادی را برای سفر و سر زدن به خانواده خود در کانادا سپری می‌کند، آیا باید همچنان مدیر چنین ستاد مهمی باشد یا نه؟ شاید او و برخی مسئولین انتظار دارند که زلزله خود را با مرخصی‌های رئیس ستاد بحران هماهنگ کند و هر وقت او در مرخصی بود، زلزله نیاید!
در هر صورت، با رفتارها و اتفاقاتی که در جریان زلزله‌های اخیر از سوی برخی مسئولین افتاده است، روش و منش اشرافیگری، ارباب رعیتی و تفکر سرمایه داری است که نشان داده می‌شود. چنین تفکری در جامعه انقلابی ایران جایگاهی ندارد و یکی از دلایل و فلسفه انقلاب اسلامی مبارزه با اشرافیگری و تفرعن بود.
بحران‌ها باعث می‌شود ضعف‌های مسئولین و نوع نگاه آنها نسبت به مردم جامعه روشن شود. در این میان باید برای اصلاح مدیریتی هم اقدام شود تا از بروز و تکرار آن رفتارهای ناپسند جلوگیری گردد.(اتاق خبر ۲۴)


کد مطلب: 102096

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/report/102096/دم-این-باغ-بری-می-رسد

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir