هر چند که محافل رسانهای جهان معطوف به سوریه هستند اما مسئله فلسطین همچنان در صدر تحولات غرب آسیاست که در قالب سیاستهای آشکار و پنهان در جریان است. هر چند که آمریکا سعی دارد در رسانهها تحولات سوریه و ایران را اولویت نشان دهد اما در اصل این فلسطین است که چارچوب طراحی آمریکا را تشکیل میدهد. نکته قابل توجه در این عرصه اعلام طرح کنفدراسیون اردن و فلسطین است. محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرده است که با طرح دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا برای ایجاد کنفدراسیون با اردن و مبادله اراضی با رژیم صهیونیستی موافقت کرده است. عباس در جریان دیدار با یک هیات صهیونیستی در دفترش در شهر رامالله اعلام کرد که «جرد کوشنر» داماد و مشاور ارشد ترامپ و «جیسون گرینبلات» فرستاده صلح آمریکا در منطقه در جریان سفر اخیرشان به رامالله طرح سیاسی جدیدی را به وی ارائه کردهاند.
در نقطه مقابل اردن با این طرح مخالفت داشته است چنانکه «جمانه غنیمات» وزیر مشاور دولت اردن در امور اطلاعرسانی اعلام کرد که ایده ایجاد کنفدراسیون میان اردن و کرانه باختری غیرقابل قبول و غیرقابل بحث است. وی خاطرنشان کرد که تشکیل کشور مستقل فلسطین در اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ حق ملت فلسطین است.
حال این سوال مطرح میشود که طرح مذکور چیست و چرا اردن با آن مخالفت میکند؟ نکته قابل توجه آن است که طرح مذکور صرفا برای دوره ترامپ نبوده بلکه از گذشته نیز مطرح بوده بگونهای که کرانه باختری به اردن و غزه به مصر ملحق شود با این طرح عملا واژهای به نام فلسطین وجود نخواهد داشت. حلقه تکمیلی این طرح نیز طرح آمریکا برای پایان دادن به فعالیت آنروا است که حق بازگشت آوارگان فلسطینی را برای همیشه منتفی میسازد.
این جابه جایی سرزمین شاید در ابتدای امر افزایش قلمرو اردن را به همراه داشته باشد اما در اصل موجب مسئولیت اردن در قبال میلیون فلسطینی میشود که باید هزینهها و نیازهای آنها را تامین نماید. این مسئله هزینههای مالی، سیاسی و امنیتی بسیاری برای اردن به همراه دارد در حالی که این کشور در بحران اقتصادی به سر میبرد و عملا این طرح به معنای نابودی اردن خواهد بود. هر چند آمریکا ادعا دارد که کمکهای اقتصادی به اردن خواهد داشت اما امان میداند که این وعدهای ظاهری بوده و نمیتوان برای بلندمدت روی آن حساب باز کرد.
نکته دیگر آنها اکنون نزدیک به نیمی از جمعیت ۵/۶ میلیون نفری اردن را آوارگان فلسطینی تشکیل میدهند که با افزوده شدن جمعیت کرانه باختری به آن عملا تناسب جمعیتی اردن برهم خواهد خورد و سران این کشور گزینهای جز پذیرش افزایش جایگاه سیاسی فلسطینیها ندارد و این با رویه اردن مبنی بر در حاشیه بودن فلسطینیها مغایرت دارد.
در همین حال این کنفدراسیون میتوان اردن را به منطقهای برای جنگ فلسطینی - صهیونیستی مبدل سازد که با اهداف و سیاستهای اردن در مغایرت بوده و لذا با هر طرحی که اردن را درگیر مسائل فلسطین سازد مخالفت میکند.
نویسنده: قاسم غفوری