همه به یاد داریم که آغاز اغتشاشاتی که در کشور اخیراً روی داد مطالبات اقتصادی و درخواست مردم برای بهبود وضعیت معیشتی آنها بود. درخواستهای به حقی که علیرغم آنکه بارها از سوی رسانهها و برخی از دلسوزان کشور بیان شده بود، اما مورد بیتوجهی دولتمردان قرار گرفته و بیپاسخ مانده بود و در نهایت مردم را به خیابانها کشانده و زمینه را برای موج سواری دشمنان کشور و بیگانگان فراهم ساخت. اما جالب آنجاست که با آرام شدن شرایط کشور به نظر میرسد که برخی تلاش میکنند که موضوعات معیشتی مردم و پاسخگویی به آن را به سمت خواستههای سیاسی خود منحرف کنند و به قولی از آب گلآلود ماهی بگیرند.
اگرچه در آن زمان شاهد بودیم که رئیسجمهور برای آنکه نارضایتی مردم از عملکرد و اجرا نشدن وعدههای دولت کمرنگ نشان دهد در سخنانی در رابطه با اعتراضات مردمی گفت: "مردم تنها به خاطر مشکلات اقتصادی به خیابان نیامدهاند؛ یکی از خواستههای آنها بازتر کردن فضاست."
همچنین اخیراً نیز رئیس دفتر رئیسجمهوری نیز درباره اعتراضات اخیر در سطح کشور اظهار کرد: مسئله مطالبات مردمی موضوع امروز نیست و از ابتدای انقلاب تاکنون هیچ دولتی نتوانسته با سیاستهای خود مردم را راضی کند.
وی افزود: اینکه برخی از دستگیرشدگان اعتراف میکنند که به دلیل هیجانات موجود به خیابانها آمدهایم، چه ربطی به این دارد که بخواهیم مسائل گرانی و اقتصاد را محور قرار دهیم؟
به دنبال این اظهارات شاهد این هستیم که اصلاحطلبان نیز با مواضعی ریاکارانه برای اعتراضات اخیر نسخه میپیچند و از قول مردم راهکار ارائه میدهند. اخیراً شانزده اصلاحطلب درباره حوادث اخیر تهران و سایر شهرستانها نامهای نوشته و به ارائه راهکار برای این اتفاقات پرداختند.
اما آنها همچنان بدون اینکه به مطالبات اقتصادی مردم توجه داشته باشند، تلاش میکنند تا این گره را کورتر کنند و به جای اینکه انتظارات مردم و پاسخگویی دولت را مورد مطالبه قرار دهند، نظام را متهم به نارساییهای سیاسی میکنند.
محسن آرمین، محسن امینزاده، مصطفی تاجزاده، رضا تهرانی، حمید جلاییپور، سعید حجاریان، محمدرضا خاتمی، هادی خانیکی، عبدالله رمضانزاده، محسن صفاییفراهانی، عباس عبدی، فیضالله عربسرخی، علیرضا علویتبار، آذر منصوری، محسن میردامادی و محمد نعیمیپور که امضاکنندگان این نامه هستند در این نامه آوردهاند که دلیل اعتراضات مردم در چند شهر کشور نسبت به مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور بوده!
خواسته مردم یا اصلاحطلبان
چنین ادعایی در حالی مطرح میشود که گویا در زمان اعتراضات در کشور حضور نداشتند و صدای مردم را نشنیده و حتی شعارهای آنان را نخواندهاند.
شعارهایی چون: " نه به گرانی"، " دزد غارت میکند، دولت حمایت میکند"، "ننگ ما ننگ ما مسئول بیدرد ما"، "تورم، گرانی پاسخگو باش روحانی"، "مرفهین بیدرد مایه ننگ ملت" و... بخشی از شعارهای بود که در اعتراضات اخیر مردم شنیده شد. آیا این شعارها نشاندهنده درخواست مردم بود یا درخواست موضوعات سیاسی؟
جالب آنجا بود که معترضین هیچگاه یک شعار حمایتی نیز از شعارهای اصلاحطلبان را به زبان نیاورده و به طور کل حمایتی از این طیف سیاسی نداشتند و تمامی شعارها اقتصادی و در اعتراض به گرانی بود. حالا این طیف سیاسی از کجا به شعارهای سیاسی معترضان رسیده است خدا میداند اما به نظر میرسد که منظور آن از بیان این شعارهای سیاسی درحقیقت همان شعارهایی بود که نفوذیهای دشمن، فتنهگران و معاندان با نظام با ورود به این اعتراضات و به اغتشاش کشیدن آن بیان میکردند و مردم هم به محض دریافت چنین رویکردی از سوی دشمنان صف خود را از این گروه جدا کردند.
فقدان تفاهم سیاسی
نکته جالب توجه دیگر آن است که در بخشی از این نامه آمده است: «متأسفانه فقدان تفاهم و توافق بر سر مسائل اساسی کشور و ضعف انسجام سیاسی و اجتماعی، موجب تشدید گسستهای سیاسی و اجتماعی و دوگانگی در مدیریت اجتماعی کشور شده است.»
در حقیقت چنین سخنانی دورنمایی ازتفکر این جریان سیاسی است که پیشتر سیاست نخ نمای آشتیملی را در رسانههای خود مطرح میکردند و حالا بازهم فرصت را مناسب دیدند تا از این موضوع سوءاستفاده و سراغ طرحهای انحرافی خود بروند.
با مزهتر اینکه همچنان دیواری کوتاهتر از جناح رقیب پیدا نکرده که همه تقصیرها را به گردن آنان میاندازند و مدعی هستند که این جناح بر آتش اعتراضات میدمیده است. آنها در این نامه مدعی شدهاند: «در این شرایط جناح تندروی مخالف دولت با تکیه بر تریبونها و رسانههای خود، به ویژه صداوسیما، مستمر یأس و ناامیدی نسبت به نهادهای برآمده از رأی مردم را به جامعه تزریق کرد.»
فراموشی
طرح چنین مباحثی این تصور را به وجود میآورد که اصلاحطلبان دچار نوعی فراموشی خودخواسته شدهاند و شعارها وعدههای انتخاباتی دولت را فراموش کردهاند.
همه میدانید که ایشان چه در انتخابات سال ۹۲ و چه در انتخابات ۹۶ وعده حل مشکلات معیشتی و گشایش اقتصادی را به مردم دادند.
شعارهایی چون " باید با شفافیت با مردم حرف زد، باید آمارها دقیق باشد تا ما بتوانیم از پیچ تاریخی به خوبی عبور کنیم و بتوانیم حماسه سیاسی و اقتصادی را بیافرینیم." یا " به مردم قول میدهم که در دولت دوازدهم فقر مطلق در ایران برای همیشه رخت بر بندد."
در حقیقت این اعتراضات از از ناحیه مردمی است که در زندگی خود مشکل معیشتی داشته و فرزندان و جوانان شهر و روستایشان با گذشت ۵ سال از عمر دولت روحانی همچنان بیکار هستند و اصلاحطلبان درپی آن هستند که این اعتراضات را به نفع خود منحرف کنند. آنها بارها نشان دادهاند که سیاست بهرهبرداری از موضوعات مختلف به نفع هدف خود را دنبال میکنند و این امر حتی در حمایت آنها از روحانی نیز صادق بود. آنها به دنبال قدرت و استفاده از ظرفیتهای افکارعمومی به نفع خود هستند و به مطالبات مردم توجهی ندارند.