«با آن دسته از کفار بجنگید که از همه به شما نزدیکترند آیا امروز از یک ایرانی، کافری به شما نزدیکتر است؟ ...» اینها جملاتی است که از زبان یک تکفیری خائنِ وطنفروش بنام «لقمان امینی» که در اقدامی وحشیانه در شهریورماه ۱۳۸۸ دست به ترور ماموستا شیخالاسلام روحانی برجسته برادران اهلتسننمان در داخل مسجد متعلق به این برادرانمان در شهرستان سنندج زد بیرون آمده است.
این را نوشتم که به متن مصاحبه آقای «سید م.ر.خ» که در چند روز اخیر و به نیابت از جناح اصلاحطلب به بیان دیدگاه و مواضع این جناح در قبال جریان تکفیر و بالاخص نماد این جریان ددمنش یعنی داعش عنوان نموده، بپردازم. ایشان در مصاحبه خود که در فضای مجازی پخش شده است اینگونه بیان میکند که: «اصولاً اصلاحطلبها معتقدند که راه و روش دیپلماسی جواب میدهد. مساله اصلی این است که آیا حضور نظامی ما در سوریه منطقی و قابل قبول است یا نه؟ از نظر اصلاحطلبان این حضور نظامی خیلی معنا ندارد. البته این تبلیغات و شعار وجود دارد که اگر ما در آنجا نجنگیم باید در تهران، شیراز و اصفهان بجنگیم. حالا من نمیدانم این چقدر واقعیت داشته باشد. بالقوه داعش برای همه خطرناک است اما برای ایران بخاطر تفاوتهای زبانی، مذهبی، روشنفکری که در ایران وجود دارد اصلاً خیلی امکان نفوذ اینها در داخل ایران وجود ندارد»
صبر کردیم تا واکنشی از جناح اصلاحطلب ببینیم که شاید در رد این اظهارنظر به بیان مواضع خود بپردازند و بیان نمایند این صحبتها تنها یک اظهارنظر شخصی است که عنوان شده و نه اظهارنظر این جناح، اما متاسفانه تاکنون واکنشی از مسئولین این جناح مشاهده نکردیم. از اینرو برخود واجب دیدم که در دفاع از مدافعین حرم و خون شهدای آنان و خانوادههای محترمشان چند خطی به عنوان تذکر به آقای «سید م.ر.خ» گوشزد نمایم.
اولاً بایستی بگویم واقعاً جای تعجب دارد این کلمات از زبان فردی خارج شود که عنوان نایب رئیسی یکی از ادوار مجلس شورای اسلامی را یدک میکشد. بله همان مجلسی که در روز ۱۷ خرداد سال ۱۳۹۶ شاهد به خاک و خون کشیده شدن تعدادی از عزیزانمان بدست عناصر تکفیری وطنی بوده است!؟ میخواهم از این پزشک عالیقدر کشورمان چند سوال بپرسم و امیدوارم که رنجیده خاطر نشود. آیا شما اطلاعی از جنس جنگهای نسل چهارم دارید آیا از مکان قرار گرفتن مجلس شورای اسلامی در کشورمان ایران خبر دارید آیا بعد از اتمام دوره نایب رئیسیتان به مجلس شورای اسلامی ترددی داشتهاید؟ آیا این مجلسی که شما میروید همان مجلسی است که ما میگوئیم مجلس شورای اسلامی؟ آیا از درگیریهای سربازان گمنام آقا امام زمان(عج) و یگانها نظامی با ایادی وطنفروش و خائن تکفیری وطنی که در جهت ایجاد امنیت برای من و شما در اقصی نقاط کشور جان برکف در حال نبردند خبر دارید؟ آیا خبر دارید در سایه امنیتی که اینها ایجاد نمودهاند شما توانستهاید به تحصیلتان در انگلستان ادامه دهید؟ آیا خبر دارید این عناصر تکفیری وطنی در کجا آموزش دیده و با چه نیتی به کشورمان عزیمت میکنند؟ و...
در ادامه بایستی عنوان نمایم که عمیقاً و از ته دل آرزومندم که این جملات و دیدگاهها مواضع اصلاحطلبان و شخص شخیص ریاست محترم جمهور نباشد. چراکه ریاست محترم جمهور بارها از فداکاریهای شهدای عزیزمان به انحای مختلف کمال قدردانی را نمودهاند که زبان و قلم عاجز از بیان این قدرشناسیهاست.
در اینجا بایستی عنوان کنم که در بررسی و واکاوی علل این قبیل اظهارات چند علت بیش از علل دیگر میتواند نقشآفرینی نماید که این علل عبارتند از:
۱- ترس
۲- بیبصیرتی
۳- و...
درخصوص علت اول بایستی به برادر عزیزم بگویم که تکفیر معتقد به تکصدایی و یکقرائتی از دین است و آنها از تکثرگرایی بیزارند. به اعتقاد آنها هرکس که ندایی غیر از آنچه مدنظر گروه است سر دهد در مقابل اسلام ایستاده و او را باطل و تکفیری معرفی میکنند و مهدورالدم میباشد.
عزیزم، پس بدان و آگاه باش چه شما با بیان این جملات برای این فرقه خودشیرینی بکنی و چه نکنی، اگر آنها روزی بتوانند از خون شهدای مدافع حرم بگذرند کاری به راه و روش شما نخواهند داشت اگرچه ما فن دیپلماسی شما را خوب درک کردهایم! و مطمئن باش در همین تهران با ذلت شما را خواهند کشت، چون شما دینتان با آنها فرق میکند و از منظر آنها کافر محسوب میگردی.
اما درخصوص علت دوم نیز تنها به سخنی از قائد و رهبرمان امام خامنهای(مدظلهالعالی) اشاره میکنم و آن اینکه بصیرت یعنی شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیلهای که در مقابل دشمن باید بکار برده شود. این شناختها بصیرت است) حال قضاوت را به خودتان و خوانندگان عزیز میسپارم که شما چقدر شناخت دارید ولی از نظر من حیف آن مدرک پزشکی که در سایه امنیت ایجاد شده در کشورمان از انگلستان گرفتهاید. آری انگلستان!!!
اما کلام آخر اینکه ما بجای شما از شهدای بزرگ مدافعین حرم طلب مغفرت میکنیم و به شما میگوییم که این ره که تو میروی به ... .
تورج گیوری