اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سال ۲۰۱۴ در حالی تشکیل شد که محور فعالیتهای آن را توسعه مناسبات میان اعضاء تشکیل میدهد. اکنون کشورهای روسیه، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و بلاروس در حالی اعضاء این اتحادیه را تشکیل میدهند که براساس شرایط جاری در منطقه و جهان توسعه مناسبات اقتصادی و امنیتی اساس سیاستهای این پیمان را تشکیل میدهد. نکته قابل توجه در نشست امروز سران اتحادیه اقتصادی اوراسیا در ارمنستان آن است که حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز به دعوت «نیکول پاشینیان» نخست وزیر ارمنستان در این نشست حضور مییابد.
سفر رئیس جمهوری به ارمنستان در حالی صورت میگیرد که این سفر از دو منظر قابل توجه است . بخشی از این سفر شامل مناسبات میان ایران و ارمنستان است. روابط تهران – ایروان از زمان استقلال ارمنستان روابط همه جانبه ای بوده که همچنان ظرفیتهای بسیاری برای توسعه این روابط وجود دارد. روابطی که محور آن را توسعه همگرایی اقتصادی و سیاسی و البته مقابله با دخالتهای بیگانگان در امور منطقه تشکیل میدهد. جمهوری اسلامی ایران همواره بر اصل میانجی گری برای حل اختلافات میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه قره باغ تاکید داشته و ایروان نیز از آن استقبال کرده که میتواند در سفر کنونی رئیس جمهور ابعاد عملی تری به خود بگیرد. بخش دیگر سفر روحانی به ارمنستان را حضور در نشست اتحادیه اقتصادی ارواسیا تشکیل میدهد کشورهایی که به دنبال تحقق اصل توسعه همکاری اقتصادی در چارچوب منطقه ای میباشند وگامهای بسیاری نیز در این عرصه برداشته اند هر چند که کاستیهای درونی این کشور و البته مداخلات خارجی تاکنون مانع از تحقق تمام اهداف این اتحادیه شده است. با تمام این تفاسیر حضور رئیس جمهوری در اجلاس ارواسیا چند اصل اساسی را دربردارد.
نخست آنکه دعوت از جمهوری اسلامی ایران را میتوان ادامه آشکارتر شدن واهی بودن ادعای آمریکا و اروپا مبنی بر انزوای ایران دانست. اروپا و آمریکا با ادعای اینکه ایران با عدم اجرای خواستههای آنها به کشوری منزوی مبدل شده سعی در باج خواهی از جمهوری اسلامی دارند حال آنکه استقبال قابل توجه کشورها در نشست سازمان ملل برای دیدار با مقامات ایران و توسعه روابط با تهران، سندی بر واهی بودن این ادعا شد. اکنون دعوت از ایران برای اتحادیه اروسیا نمودی دیگر بر موقعیت انکارناپذیر ایران در معادلات منطقه ای و جهانی است که ناکامی دیگری برای غرب مدعی انزوای ایران است. دوم آنکه حضور فعال در چنین اتحادیههایی همچون شانگهای و اوراسیا این حقیقت را آشکار میسازد که جهان صرفا غرب نمیباشد و کشورها و ساختارهای بسیاری برای تحقق اهداف سیاسی خارجی وجود دارند که میتوانند تامین کننده منافع جمهوری اسلامی ایران باشند. جمهوری اسلامی ایران در عرصههای گوناگون از انرژی گرفته تا عرصه اقتصادی، فن آوری و دانشی و امنیت دارای ظرفیتهای بسیاری است که میتواند بسیاری از نیازهای اوراسیا را رفع نماید و در مقابل نیز توسعه روابط اقتصادی تهران با اعضاء اوراسیا میتواند نقش مهم در مقابله با تحریمهای غرب داشته باشد. این مساله میتواند راهکاری برای مقابله با فشار حداکثری آمریکا و اروپا و البته تحقق بخش اهداف مقاومت راهبردی جمهوری اسلامی ایران باشد. نکته مهم آنکه اعضاء اتحادیه اوراسیا بارها سیاست تحریمی آمریکا مخالفت و بر حق هسته ای و نقش منطقه ای جمهوری اسلامی تاکید کرده اند لذا توسعه روابط تهران با این کشورها راهبری مهم در مقابله با فشارهای غرب خواهد بود. در این میان تکیه بر ارزهای درونی ساختاری به جای دلار و یورو در معادلات اعضاء میتواند مولفه ای برای مقابله با تبعات وابستگی به دلار باشد.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که سفر رئیس جمهوری به ارمنستان در حالی که زمینه ساز توسعه روابط دو کشور خواهد بود، حامل این پیام به جهانیان میشود که ادعای انزوای ایران ادعایی واهی برای ایجاد فضای یاس در میان ملت ایران و ایجاد اشتباه محاسباتی میان مسئولان با هدف تن دادن به زیاده خواهی غرب است حال آنکه حقیقت امر جایگاه انکارناپذیر جمهوری اسلامی در معادلات منطقه ای و جهانی است که دعوت از ایران برای حضور فعال در نشست اقتصادی اوراسیا نمودی از این مهم است. جایگاهی که غرب به رغم جوسازیهای رسانه ای و تبلیغاتی بسیار نتوانسته آن را پنهان سازد و جهانیان تهران را محور امنیت و ثبات منطقه با آینده ای روشن در حوزه اقتصادی میدانند که توسعه مناسباتی با آن امری الزام آور است. جایگاهی که در چارچوب مقاومت فعال رقم خورده و استمرار راه مقاومت تقویت کننده این جایگاه خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری