آيتالله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام كه در دوران هشت سال دفاع مقدس مسئوليتهاي مهمي به ويژه در امر فرماندهي جنگ داشت، يك بار ديگر مسائلي در باره دفاع مقدس بيان كرده است كه به صورت مستقيم به تاثير تفكرات محسن رضايي فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مربوط ميشود. وي به تازگي گفتگويي با يكي از هفتهنامههاي كشور به مناسبت سالروز پذیرش قطعنامه انجام داده و در آن به دلايل پذيريش اين امر اشاره كرده است. از جمله آنكه هاشمي رفسنجاني تاكيد كرده است كه "جنگ بهجایی رسیده بود که دیگر مصلحت نبود ادامه پیدا کند". وي در بخش ديگري از سخنان خود به بيان ديدگاههاي محسن رضايي فرمانده وقت سپاه در روزهاي پاياني جنگ پرداخته و به نقل از وي گفته است: "آقای رضایی میگفت که ما میجنگیم، ولی باید امکانات ما را تهیه کنید. ما هم گفتیم: امکانات مورد نیازتان را بنویسید تا اگر توانستیم، تهیه کنیم. ایشان هم یک لیست خیلی بزرگ از تجهیزات جنگی شامل ۳۰۰ فروند هواپیما و هلیکوپتر، ۳۰۰ قبضه توپ، تعدادی کشتی جنگی و تجهیزات دیگر درخواست داده بود. ضمن اینکه میگفت: آمریکاییها هم باید از خلیجفارس خارج شوند. با این شرایط ما تا پنج سال دیگر موقعیت را حفظ میکنیم و بعد از پنج سال، اولین عملیات موفق را انجام میدهیم. این تجهیزات را نه کسی به ما میفروخت و نه ما پول خرید آن را داشتیم." هاشمي رفسنجاني در ادامه گفته است كه ديدگاههاي اين فرمانده ارشد نظامي در طول دوران دفاع مقدس از سوي امام بهانه جويي تلقي ميشد. به طور قطع اين اظهارات مجددا منجر به واكنش و پاسخگويي محسن رضايي كه اتفاقا نزديكترين صندلي را به ميز كار هاشمي رفسنجاني در مجمع تشخيص مصلحت دارد، خواهد شد. سابقه اختلافات رضايي و هاشمي رفسنجاني ريشه اختلاف نظرهاي هاشمي رفسنجاني و محسن رضايي به همان روزهاي دفاع مقدس به ويژه ماههاي آخر جنگ بر ميگردد، اما به طور آشكار در مهرماه 85 اين اختلافات رسانهاي شد. در آن دوره محسن رضايي اظهاراتي درباره علت پذيرش قطعنامه و تاثير نظرات آيتالله هاشمي رفسنجاني در اينباره بيان كرد كه بلافاصله دفتر هاشمي نامه محسن رضايي در مقام فرمانده سپاه خطاب به امام خميني (ره) در روزهاي پاياني جنگ را منتشر كرد. در اين نامه رضايي خطاب به رهبري انقلاب نوشته بود: "تا پنج سال ديگر ما هيچ پيروزي نداريم، ممكن است در صورت داشتن وسائلي كه در طول پنج سال به دست ميآوريم قدرت عمليات انهدامي و يا مقابله به مثل را داشته باشيم و بعد از پايان سال 71 اگر ما داراي 350 تيپ پياده و 2500 تانك و 3000 توپ و 300هواپيماي جنگي و 300 هليكوپتر ...كه از ضرورتهاي جنگ در آن موقع است - داشته باشيم ميتوان گفت به اميد خدا بتوانيم عمليات آفندي داشته باشيم." انتشار اين نامه انتقادهاي بسياري را عليه هاشمي رفسنجاني به راه انداخت و در ابتدا سايتهاي خبري نزديك به رضايي كل نامه را از اساس فاقد اعتبار توصيف كردند. از سوي ديگر عده اي اتهامات سنگيني را متوجه محسن رضايي كردند كه تا اينكه وي مجبور به پاسخگويي شد. وي در واكنش به اين موضوعات با تاكيد بر اينكه نامهاي به امام (ره) ننوشته است و خطاب نامه وي شخص هاشمي رفسنجاني بوده است، گفت: "به هر حال نمیدانم برداشت آقایهاشمی چه بوده است اما این بحث معروفی بین فرماندهان و آقایهاشمی بود. فرماندهان به ویژه پس از عملیات خيبر، میگفتند استراتژی سیاسی نتیجهای ندارد و اجازه بدهید برنامهای برای استراتژی نظامی تهیه و جنگ را تمام كنیم. هیچگاه مسئولان سیاسی و آقایهاشمی این را نپذیرفتند. وی با اشاره به این كه یك روز آقایهاشمی گفت ما حتی نمیتوانیم بند پوتین سربازان و بسیجیها را فراهم كنیم، افزود: این تعبیر بیانگر این بود كه هیچگاه به استراتژی نظامی فرماندهان نظامی توجهی نشد و همیشه میگفتند توان اقتصادی حمایت از این استراتژی را نداریم و اقتصاد كشور تحمل این استراتژی را ندارد. فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس اضافه كرد: بعد از عملیات رمضان همیشه پیشنهادات فرماندهان را اگرچه برای انجام یك عملیات میپذیرفتند، ولی برای پایان دادن به جنگ رد میكردند. تنها موقعی كه راضی شدند، در اواخر جنگ بود؛ زمانی كه دیدند استراتژی سیاسی با شكست مواجه شده است ولو قطعنامه 598 هم دستاورد عملیات فاو و كربلای 5 بود. ولی آنها احساس میكردند همین 598 هم عملی نباشد. رضایی با بیان این كه در این موقع از ما پرسیدند برای پایان دادن جنگ چه میخواهید، خاطرنشان كرد:آن زمان سپاه نامهای را برای آقایهاشمیرفسنجانی ـ نه امام ـ تنظیم كرد. زیرا امكانات كشور در اختیار مسئولان سیاسی كشور بود. در این نامه برای پیروزی در جنگ امكاناتی خواسته شده بود. آقایهاشمی هم این نامه و هم چند نامه دیگر از جمله نامه آقای خاتمی وزیر ارشاد وقت، نامه میرحسین موسوی به عنوان مسئول دولت، و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد و گفته بود كه نظامیان این گونه میگویند و مسئولان سیاسی و اقتصادی هم میگویند پول نداریم. شما تكلیف را روشن كنید و امام هم با پذیرش قطعنامه موافقت كردند." نامه مهم بنيانگذار انقلاب اسلامي درباره پايان جنگ اين اظهارات نشان ميداد كه محسن رضايي در تلاش براي تبري جستن از اتهام "تلاش براي پايان دادن جنگ" و يا همانگونه كه هاشمي رفسنجاني گفته است "بهانه جويي" بوده است. در اين جا بود كه نامهاي از امام (ره) خطاب درباره جنگ مجددا منتشر شد. امام راحل در اين نامه كه در تاريخ شنبه 25 تير67 در زير آن ديده ميشود تاكيد فرموده بود كه "حال كه مسئولان نظامي ما اعم از ارتش و سپاه كه خبرگان جنگ ميباشند، صريحاً اعتراف ميكنند كه ارتش اسلام به اين زوديها هيچ پيروزي به دست نخواهد آورد و نظر به اين كه مسئولان دلسوز نظامي و سياسي نظام جمهوري اسلامي از اين پس جنگ را به هيچ وجه به صلاح كشور نميدانند و با قاطعيت ميگويند كه يك دهم سلاحهايي را كه استكبار شرق و غرب در اختيار صدام گذاردهاند به هيچ وجه و با هيچ قيمتي نميشود در جهان تهيه كرد و با توجه به نامه تكان دهنده فرمانده سپاه پاسداران كه يكي از دهها گزارش نظامي سياسي است كه بعد از شكستهاي اخير به اينجانب رسيده و به اعتراف جانشيني فرمانده كل نيروهاي مسلح، فرمانده سپاه يكي از معدود فرماندهاني است كه در صورت تهيه مايحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ ميباشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهاي شيميايي و نبود وسائل خنثي كننده آن، اينجانب با آتش بس موافقت مينمايم" در اين نامه به صراحت مشخص ميگردد كه نظرات آيت الله هاشمي رفسنجاني و محسن رضايي درباره يكديگر تا چه اندازه نزديك به واقعيت است. از يك سو امام راحل به صراحت دستور پايان جنگ را متكي به نظرات كارشناسي فرماندهان نظامي از جمله محسن رضايي توصيف كرده و از سوي ديگر متن نامه مشخص ميكند كه ايشان هيچگاه نظرات فرمانده وقت سپاه را "بهانه جويي" تلقي نكرده بلكه براي اين نظرات اهميت زيادي قائل شده است. بيان اختلاف نظرهاي سياسي يا بيان حقايق دفاع مقدس موضوع بيان حقايق جنگ در زمان لازم همواره مورد تاكيد امام خميني (ره) بوده است. ايشان در پيام معروف به پذيرش قطعنامه به صراحت تاكيد فرمودهاند كه "و اما در مورد قبول قطعنامه كه حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود، این است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراى آن مىدیدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى كه از ذكر آن فعلاً خوددارى مىكنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد" اين نظرات نشان دهنده تاكيد امام بر روشن شدن حقايق است و با استناد به اين نظرات و همچنين ديدگاه مقام معظم رهبري موضوع دفاع مقدس امري پوشيده نيست كه بخواهند مسائل آن را كتمان كنند. اما به طور قطع بيان اين حقايق نيازمند تحقق شرايطي از جمله مصلحت كشور و امت اسلامي است. دفاع مقدس در انديشه ملت ايران نه يك جنگ نظامي بلكه يك جهاد اعتقادي و ملي است و نبايد به بهانه اختلافنظرهاي سياسي از جنگ هزينه كرد. به طور قطع علل ادامه جنگ پس ازسال 60 ، دلايل پذيرش قطعنامه و سرانجام نحوه عملكرد نيروهاي نظامي، اقتصادي، سياسي و حتي سياست خارجي در طول دوران دفاع مقدس بايد مورد بازنگري و كنكاش قرار گيرد. اين وظيفه بسيار مهمي است كه بايد در محيطي آرام و بدور از تنش انجام شود كه در فضاي ايجاد شده ميان روابط محسن رضايي و هاشمي رفسنجاني محقق نشده و ميسر نخواهد بود.