درحالی که مردم در کشورمان این روزها، همزمان با فرا رسیدن چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، درحال تدارک جشنهای پیروزی انقلاب هستند، به نظر میرسد که در اردوگاه اصلاحطلبان برنامه جدیدی دنبال میشود که ادامه فتنههای ایجاد شده ازسوی تندروها در این جناح سیاسی است.
اخیراً بسیاری از لیدرها و تئوریسینهای جریان اصلاحطلب در سخنان خود به مردم پیشنهاد انقلاب دیگر و حتی شورش علیه نظام را میدهند و به آنها پیشنهاد میکنند که در خیابانها حضور یابند. از جمله این افراد میتوان به محمدجواد حق شناس، منتجب نیا، هاشم آقاجاری، جلاییپور و دیگران اشاره کرد.
از جمله محمدجواد حقشناس، فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران به تازگی یادداشتی تلویحا ً با انتقاد از رویکردی که کشور در قبال فعالان در فتنه ۸۸ برای تامین امنیت مردم و کشور دنبال کرد، در یکی از روزنامهها نوشت: آینده کشور و جریان اصلاحطلب ایجاب میکند این جریان سیاسی به عنوان یک جریان تاثیرگذار بتواند در فضای گفتمانی کشور همچنان پر اثر نقشآفرینی کند. با توجه به سوابق مدیریتی جریان اصلاحطلب، امیدوار هستم حاکمیت سیاسی کشور در نوع رفتاری که با جریان اصلاحطلب داشته که به شدت پر اشتباه بوده تجدید نظر کرده و فضایی را فراهم کند که با افزایش مشارکتهای سیاسی، این جریان بتواند با اتکا به رأیی که با پشتوانه مردم دارد، وارد عرصه عمل و خدمت شود.
وی افزود: برخی رهبران و مشاهیر اصلاحطلب به دلیل فرماندهی آن فتنه دهشتناک؛ منزوی، حصر و یا زندانی شدند و چهرههای ستادی آنها که در فتنه و ناامنسازی کشور دست داشتند؛ پس از سال ۸۸ دیگر هیچگاه و در هیچ انتخاباتی تأیید صلاحیت نشدند.
به گفته حق شناس، اصلاحطلبان از سال ۸۴ به این سو در هیچ انتخاباتی نتوانستند رأی اکثریت مردم کشور را از آن خود کنند اما فتنهگری در سال ۸۸ نیز بر این فضا افزوده است.
از سوی دیگر هاشم آقاجری، فعال اصلاحطلب و از چهرههای پرحاشیه این جریان در دهه ۸۰ در مطالبی که اخیراً درسایت اعتدال منتشر کرده، گفته است: اصلاحطلبان تا کی جامعه را از ترس سوریه شدن و امید به بهبود پشت خود نگه میدارند؟ مردم مستأصل، بین خودکشی یا شورش، احتمالا شورش را برمیگزینند شاید نجات یابند. اصلاحات ۲۰ سال است تنها پیشنهاد سلبی به مردم میدهد: انتخاب بین بد و بدتر! جمعبندی دو دهه به مردم آموخته این سیستم اصلاح نشده، بلکه اصلاحطلبان محافظهکار شدهاند!
همچنین رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی نیز به تازگی طی اظهاراتی گفته است:
زمانی که حکومت دیگر قابل اصلاح نباشد، تنها علاج آن انقلاب است اما تا زمانی که به این وضعیت نرسیده است اصلاحات میتواند آن نظام و حکومت و جامعه را از انحراف حفظ کند.»
حمیدرضا جلاییپور دیگر فعال اصلاحطلب نیز به تازگی در گفت وگو بایک روزنامه اصلاحطلب، در پاسخ به این سؤال که «اگر گمان کنیم اصلاحطلبی در ایران دیگر پاسخگو نیست چه چیزی پسِ این فکر وجود دارد؟» اظهار کرده است:« برای حل ابرچالشهای ایران چند راه بیشتر متصور نیست: یکی انقلاب کلاسیک دیگر، یا انقلاب آرام، یا فروپاشی ناشی از ناکارآمدی حاکمیت، یا تقاضای دخالت خارجی و بالاخره راه اصلاحات. کم هزینهترین و ممکنترین راه همان راه اصلاحات است که بیست سال است این مسیر را جمع کثیری از اقشار جامعه ایران انتخاب کردهاند. بقیه راهها ایران را وارد دورهای از ناامنی میکند.»
این اظهارات نشان میدهد که منشاء همه آنها یکی است و به برنامهای ازپیش تدوین شده برمیگردد. برنامهای که نشان از آن دارد که این گروه از اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که ادامه راه اصلاحات از روشهای موجود ممکن نیست و آنها بایستی با فشار به دنبال پیگیری اهداف خود باشند و حتی اگر به نتیجه نرسیدند، راه رودررو شدن با انقلاب را در پیش گیرند و کد حضور خیابانی و پیکار با نظام را به مردم بدهند.
شاید عبارت «پیشلرزه» درباره فتنه اقتصادی دیماه نیز توسط کسانی از اصلاحطلبان به تلویح و توسط عباس عبدی، از تئوریسینهای این جریان به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است، پیش خبری برای اعلام این برنامه بود.
عبور از روحانی
جالب اینجاست این گروه در تمام مدت دولت یازدهم و حتی تا چند وقت اخیر تلاش کرد تا خود را از حامیان شماره یک رئیس جمهور نشان بدهد اما حالا که قصد عبور از روحانی را دارند نه تنها تمام این قضایا را کتمان میکنند بلکه بارها اعلام کردند که طرفداری از روحانی بیانگر تایید برنامههای او نیست و آنها حاضر نیستند که مسئولیت هواداری خود از روحانی را بپذیرند.
فتنهگران هیچگاه توبه نکردند
در این میان به نظر میرسد که چهرههای این جریان سیاسی خاص علاوه بر تحت فشار قرار دادن نظام برای رسیدن به خواستههای خود تلاش میکنند تا سران فتنه را بدون توبه مجددا وارد عرصه اجرایی در کشور کنند.
در واقع آنها تصور میکنند که با رفتارهایی مثل حمایت نکردن از اغتشاشات دیماه و برخی از نقل قولها بر اینکه در سال ۸۸ تقلب رخ نداده بود؛ میتوانند ماجرای «توبه رسمی از فتنه سال ۸۸» را به نوعی از اذهان خارج کرده و راه را برای حضور کاندیداهای خود در در انتخاباتهای ۹۸ و ۱۴۰۰ بگشایند.
هدف چیست؟
اما هدف این گروه از کشاندن مردم به خیابانها چیست؟
در حقیقت این جناح سیاسی همچنان طلبکارانه به دنبال اهداف خود برای مدیریت کشور است و به رویکردی حق به جانب اینگونه وانمود میکند که اگر به پیشنهادهای آنها برای اداره کشور توجه نشود، آنها مجبورند که راهی دیگر را در پیش گیرند.
این رویکرد نشان دهنده آن است که این جریان سیاسی به دنبال اتمام کار نا تمام فتنه سال ۷۸ و به دنبال آن فتنه سال ۸۸ است و میخواهد آن را به نتیجه برساند.
بسیاری از کارشناسان سیاسی عقیده دارند که این جریان سیاسی برای این ادامه این هدف از ناکاستیهای مدیریتی و اقتصادی اخیر بهره برده است و حالا که احساس میکند اقتصاد کشور رو به زمین خوردن است، راهی مانند شورش را پیشنهاد میدهد تا از آن نهایت استفاده را ببرد.
فتنه اقتصادی دیماه ۹۶ ، برنامهای بود که از سوی کارشناسان اقتصادی و سیاسی بارها و سالها قبل نسبت به آن هشدار داده شده بود.
در حقیقت ناکارآمدی مسئولان و مدیریت نادرست اقتصادی کشور و فشارهای خارجی و تحریمها شرایط را مهیا کرد تا طراحان تندروی این جریان سیاسی، احساس امیدواری کرده و مجدداً برای رسیدن به اهداف خود از این فضا بهره ببرند.
در این زمان، آنها به هیچ وجه قصد ندارند که این فرصت بدست آمده را واگذار کرده و شاهد بودیم که بارها تکرار کردند که اعتراضات همچنان پابرجاست.
تیرهایی که به سنگ میخورد
با این حال، مسئلهای که به نظر محال میرسد به نتیجه رسیدن این تلاش است. تا کنون تمام تیرهای اصلاحطلبان به سنگ خورده و مردم نشان دادند که آگاهانه پشت نظام ایستادهاند. عملکرد مردم در فتنه اقصادی دی ماه نیز نشان داد به محض اینکه برخی تلاش کردند تا از اعتراضات به حق آنها برای رسیدن به اهداف خود بهرهبرداری کنند مردم صحنه این اعتراضات را ترک کرده و پشت سر اغتشاشگران قرار نگرفتند.
برخی هجمههای این تندروها به نظام اسلامی مثل اینکه رفتار نظام پراشتباه است، نظام آفتزده است، نظام به آخر کار رسیده و مردم در دوراهی هستند! نیز ناشی از عصبانیتی ارزیابی میشود که به واسطه ایستادگی مقامات ارشد کشور بر سر خطوط قرمز کشور و قانون رخ داده است.