رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در مصاحبهای با تارنمای ارگانی ایمنا میگوید: «در جشنواره فیلم کودک امسال ۷۰ میلیون تومان بلیط فروختهشده که این خبر خیلی خوبی است زیرا نشان میدهد که سینما در سبد خرید خانواده قرار گرفته و برای هنرمندان نیز خوب است زیرا بینندگان این اثر واقعی هستند.»
به نظر میرسد ایشان از اخبار فروش بلیط در پایتخت بیخبرند که بعضی وقتها درآمد یک نمایش در تئاتر شهر معادل همین مقدار است بنابراین ۷۰ میلیون تومان برای یک دوره جشنواره بینالمللی با حضور دهها فیلم در همین تعداد سینما عدد کوچک و پیش پا افتادهای بیش نیست که نباید مسئولان برگزاری را شادمان و خود شیفته نماید تا با دمشان گردو بشکنند!
معنای برکات تنگناهای مالی برای مدیریت شهری این نیست تا ارقام محدود بودجهای را که از محل عوارض نوسازی، خودرو، کسب، فروش تراکم، ماده صد و در نهایت سفره کوچک جامعه به دست آمده که باید صرف رفع نیازهای نظافتی، بهداشتی و نوسازی کلانشهر شود به برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان اختصاص دهند زیرا متولی آن سازمان سینمایی کشور است!
از سویی صرفه جویی ۶۰ هزار متر تبلیغات چاپی شهر و جلوگیری از هدر رفت سه میلیون و ششصد هزار لیتر آب در استخرهای تحت نظر این سازمان را نمیتوان بزرگنمایی کرد و چتری قرار داد تا در سایه آن به استراحت فصلی پرداخت، زیرا ریخت و پاشهای مدیریت شهری آنچنان گسترده است که این اعداد در مقابل آن رقمی به حساب نمیآید! که این روزها مدیران زیر مجموعه کلانشهر اصفهان پا به رکاب شدهاند تا چند ماه باقیمانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی را به پروپاگانداها پرداخته و ته انباریهای خود را که اکثراً تکمیل طرحهای سنواتی است به دامنه تبلیغات گسترده بسپارند و فارغ از مقررات م الف درج آگهیها از طریق ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان رپورتاژ در اختیار رسانههای زنجیرهای خود قرار دهند در حالی که هستند نشریات مستقلی که اینگونه درآمدهای سوری و مشکوک الهویه از گلویشان پایین نمیرود و بجای بزرگنمایی به ابراز حقایق میپردازند که بد نیست سری به حسابهای منفی شده در دفاتر اسنادی و دیون ایجاد شده برای اتمام این طرحهای پیشگیری کننده از ریزش آرا بزنند که بر ذمه شوراهای اسلامی و شهرداران آینده خواهد بود!
اگر بودجه سال ۹۷ سازمان فرهنگی، اجتماعی شهرداری اصفهان به مقدار ۶۸ درصد کاهش یافته دلیل آن نیست تا تغییر رقم چهار میلیارد و ۵۸۴ میلیون تومانی را به پنج میلیارد و هشتصد میلیون تومان حاصل از افزایش ۲۸ درصد بدانیم زیرا کاهش قیمت ۶۸ درصدی زمانی اتفاق افتاد که نیمی از سال خریدها و دیگر هزینههای خدمات شهری بر اساس ارز ۳۸۰۰ تومانی انجام میگرفت که بعدازآن سه تا چهار برابر شد.
بنا بر این میتوان کاهش ۲۸ درصدی در سال ۹۸ را حدود ۸۴ درصد فرض نمود همانگونه که به اقرار خودتان تفاوت قیمتها چهار و نیم برابر شده است! این روزها هر یک از مدیران خدمات شهری پشت تریبون قرار میگیرند در اولین اقدام دست نیاز و کاسه گدایی را به سوی آحاد جامعه دراز نموده و از آنها استمداد مشارکت میکنند که خود به خوبی آگاهاند موجودی کارتهای بانکی مردم به قدری قلیل است که اشک عابر بانکها را جاری میسازد و بهتر است بدانند قبری که بالای سر آن فاتحه خوانده میشود فاقد میت بوده و دست تنگی اکثریت بالاتفاق شهروندان حاصل از رکود نگران کننده بازار به خوبی مشهود است! نمیخواهیم وارد مقوله امور فرهنگی و اجتماعی شهر شویم که چند متولی با بودجههای مجزا دارند و هرکدام به نوبه خود سهمی از خزانه دریافت میکنند و موظف هستند به هزینه آن در جهت افزایش فعالیتهای اجتماعی و ایجاد شعف و انگیزه در جامعه بپردازند حال آنکه وظیفه اصلی مدیریت شهری در شهرداری هر شهر و عوامل آن تنها ایجاد محیط خالی از استرس توأم با نظافت، سرسبزی و طراوت است که بتوان در آن آسوده زیست و انجام دیگر امور جاری در شهر تا زمانی که اختیارات قانونی همچون کشورهای اروپایی به عهده شهرداریها گذاشته نشده همچنان در اختیار ارگانهای مربوط به خود میباشد که هزینه کردن در این موارد از محل بودجه شهرداری نوعی موازی کاری بیش نیست که درنهایت به نام شهرداری اما به کام دیگر ارگانهای مسئول خواهد بود!
تلاش برای افزایش میزان مشارکتهای اجتماعی در شهر مستلزم آنست که آحاد جامعه رقمی را مازاد بر هزینههای جاری خود داشته باشند تا در سبد فرهنگی اجتماعی شهرداری بگذارند و ادارات و ارگانهای نامبرده بهرغم امضاء توافقنامه با شما در این زمینه اما با کمبود اعتبار بهمنظور رفع معضلات خود روبرو هستند؛ بنابراین اقدامات اینگونه در زمان رکود اقتصادی و فشار تحریمها نوعی پتک به سندان کوبیدن است که تنها صدا دارد اما گوشخراش و فاقد محتوا و عبث است!
اهداف کلان و بالادستی نظام در این روزها تنها افزایش در رونق تولید است که میطلبد همه ارگانها و نهادها دراینباره مساعدت عملی داشته و از هر نوع بهرهوری تبلیغات خودداری نموده و هم خود را بر صرفهجوییهای کلان متمرکز نمایند که برگزاری مصاحبههای فاقد محتوا و تبلیغات قبل از موعد انتخاباتی از آن جمله هستند! بنابراین برکات گشوده شدن تنگناهای مالی برای هر مدیر زمانی اتفاق میافتد که با صرفهجویی و حذف هزینههای زائد بار دیون خود را به صفر برساند.
نویسنده: حسن روانشید