فرقه در تشیع
شیعه نام عمومی تمامی فرقههایی است که قائل به امامت و خلافت بلافصل حضرت علی(ع) پس از پیامبر(ص) بوده و اعتقاد دارند که امامت از اولاد وی خارج نمیشود. تمامی فرقههای شیعی معتقد به وجوب تعیین و تنصیص امام از جانب خدا و پیامبر(ص) و انبیا و امامان را از گناهان مبری و معصوم میدانند و به تولی و تبری اعتقاد دارند. در بیشتر کتب فرق و کلام اصول و پایههای اصلی فرق شیعی را بر سه فرقه منحصر کردهاند که عبارتند از:
۱- شیعه: گروهی از صحابه که زمان حیات پیامبر به علی گرایش داشتند و از جانب پیامبر(ص) نام شیعهی علی(ع) بر آنها اطلاق شده و افرادی چون سلمان فارسی، مقدادبن اسود کندی، ابوذر غفاری و عمار بنیاسر جزء اینها بودند که نخستینبار به نام شیعه علی(ع) خوانده شدند. آنان بعد از مرگ پیامبر(ص) هم به علی وفادار ماندند و او را امام واجبالاطاعه از جانب خدا و پیامبر میدانستند که مخالفت با او مخالفت با خدا و پیامبر به شمار میرفت و معتقد بودند که علی(ع) این مقام را در شایستگی و فضائل خود به دست آورده است و پیامبر هم درباره امامت وی تصریح کرده است. اما برخی نوشتهاند که لقب شیعه نخستینبار در سال ۳۷ هـ..ق یعنی پس از به خلافت رسیدن حضرت علی(ع) پیدا شد و آنها را شیعه اولی نام نهادند.
۲- شیعه تفضیلیه: اینان اعتقاد به برتری علی(ع) داشتند و او را بر همه صحابه فضیلت داده ولی خلافت ابوبکر و عمر را نیز جائز و روا میدانستند زیرا خود علی(ع) نیز خلافت آنان را پذیرفته بود این گروه در سال ۴۰ هـ.ق پدید آمدند.
۳- شیعه تفضیلیه سبیه: اینان ضمن برتر شمردن حضرت علی(ع) بر تمامی صحابه او را وصی بلافصل پیامبر میدانستند و معتقد بودند که کسانی که علی را از مقام خود برکنار کردند کافر هستند و امت اسلامی پس از پیامبر(ص) چون اطاعت غیرعلی را گردن نهادند از دین خارج شدند و به همین دلیل نیز اینان خلفای ثلاثه را سب و لعن میکردند و معتقد بودند که پس از علی(ع) امامت به اولاد حسن و حسین(ع) میرسد. پس هر کسی از اولاد علی، حسن و حسین(ع) که با شمشیر خروج کند و علیه دستگاه خلافت قیام نمایند و مردم را به سوی خود دعوت کنند هم او امام و جانشین پیامبر است.
تمامی فرق شیعی از این سه فرقه فوق منشعب شدهاند. که میتوان کلیه فرق را به عناوین زیر نام برد که عبارتند از: امامیه اثنیعشری، غُلاه، کیسانیه، زیدیه و اسماعیلیه
امامیه اثنی عشریه
معتقد به امامت ائمه دوازده گانه از حضرت علی(ع) تا امام مهدی(عج) که اکثریت شیعه را تشکیل میدهند و هر کجا امامیه به صورت مطلق عنوان گردیده و یا لفظ شیعه به صورت مطلق بیان شده، منظور اثنی عشریه هستند. آنها را شیعه جعفری یا جعفریه، اهل ایمان، اصحابالانتظار، قائمیه نیز نامیدهاند.
امامیه به نص جلی و صریح پیامبر(ص) درباره امامت علی(ع) و ۱۱ فرزندش اعتقاد دارند و به عقیده این گروه امامت آنها، امامت و ولایت عامه مسلمانان در امور دین و دنیا که به نیابت از پیامبر(ص) به آنها واگذار شده است، میباشد. زیرا آنها معتقدند که بر پیامبر(ص) عقلاً واجب است که برای خود جانشینی انتخاب کند.
شیعه امامیه از همان آغاز در مقابل سَبعیّه (هفت امامیان)، اثنی عشریه خوانده شدهاند. اینان امامان خود را مانند پیامبر ملهم از جانب خدا میدانند و امامت را ریاست عامه میدانند و مقام وی را مافوق بشر عادی و قائم آلمحمد(عج) را پس از بروز علائمی که از جانب پیامبر و ائمه پیش از او بیان شده ظهور خواهد کرد. شیعه اثنی عشریه دارای فقهی مترقی است و مجموعه احادیث آنان در چهار کتاب که به نام کتب اربعه است جمعآوری شده است. مبانی فقه شیعه بر چها اصل استوار است که عبارتند از: قرآن، سنت، عقل و اجماع.
از مسائل خاص شیعه که آنها را از اهلسنت و بسیاری از فرق اسلامی دیگر متمایز میسازند عبارتند از:
۱- امامت و ولایت حضرت علی(ع) و اولادش
۲- عصمت در انبیا و ائمه
۳- تقیه
۴- بَداء= اسم مصدر از ماده (بَدو) است و به معنی آشکار شدن از خفا، تغییر در قصد - آشکار شدن امری از ناحیه خداوند برخلاف آن چه مورد انتظار بندگان بوده است. در واقع خداوند آن چه مورد انتظار بوده را محو و امری جدید را اثبات میکند در حالی که به هر دو حادثه آگاه است.
۵- رجعت
۶- مُتعه
اصول عقاید شیعه پنج اصل است که عبارتنداز: توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت است.
در میان امامیه در مورد شیوه اجتهاد و نحوه تعامل با احادیث دو رویکرد کلی وجود دارد که عبارتند از:
۱- نگرش اخباری - به پیروان این اندیشه اخباریون میگویند. ۲- نگراش اصولی - که به پیروان این اندیشه اصولیون میگویند.
اسماعیلیان به روایت تاریخ
از آنجا که فرقه آقاخان، خود را از اعقاب و پیروان اسماعیلیان میداند جا دارد که اشارهای به تاریخچه تشکیل فرقه اسماعیلیان داشته باشیم. اسماعیلیان، فرقهای از شیعیان هستند که به امامت «اسماعیل» فرزند امام جعفر صادق(ع) معتقد میباشند. با اینکه «اسماعیل» در زمان حیات امام صادق(ع) از دنیا رفت و آن حضرت فرزند خود را شخصا دفن نمود و از حاضران بر مرگ اسماعیل گواهی گرفت ولی با ظهور جریانی انحرافی در میان برخی شیعیان سست عنصرکه معتقد به غیبت اسماعیل پس از شهادت امام جعفر صادق(ع) گردیدند، زمینههای ظهور فرقهای جعلی و انحرافی گردید که بعدها به «اسماعیلیان» معروف گردیدند.