«ما برای موسیقی و هنر چه کار کردهایم؟ ارکستر سمفونیک و ملی سالها بود که تعطیلش کرده بودند کدام دولت اینها را راهاندازی کرد، کدام دولت سینماها را راهاندازی کرد، کدام دولت اهل هنر را امیدوار کرد؟ امروز همه اینها به آینده امیدوار شدهاند»
همین چند جمله و البته کلید واژه «#کنسرت» و «#ممیزی_کتاب» همه تلاش دولت آقای روحانی برای اهالی فرهنگ و هنر بود. همه کار و فعالیت مدیران امنیتی و سیاسی بدون هنر که براساس دوری از فضای شایستهسالاری بر کرسیهای فرهنگی و هنری این مملکت تکیه زدند.
اما شاید برای یادآوری مسئولانی که فکر میکنند، برای فرهنگیان و هنرمندان کار شاقی کردهاند، چند چشمه از دستهگلهای به آب داده را یادآوری کرد تا بلکه به زور هم که شده آقایان از خواب ناز خودخواسته و خودساخته بیدار شوند.
خانه سینما و فقط همین
در اواخر دولت گذشته بین مدیران دولتی و مسئولان خانه سینما اختلافاتی درمیگیرد و کار تا بحث اصلاح اساسنامه و حتی انحلال پیش میرود. اما با دستور رئیسجمهور وقت، حکم بر بازگشایی هرچه سریعتر این تشکل میشود.
در این میان برخی هنرمندان نمیخواهند این بازگشایی به نام دولت وقت تمام شود و همه تلاش خود را به کار میگیرند تا این بازگشایی مجدد به دولت بعد کشیده شود.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و انتخاب یک مدیر کاملا سیاسی برای سمت «رئیس سازمان سینمایی» در یک جشن کاملا خودجوش، کلید بنفش به قفل خانه سینما میافتد و در باز میشود.
اما این همه هنر دیپلماتهای امنیتی دولت برای سینماییهاست. حدود دو سال بعد از بازگشایی خانه سینما، در هفدهمین جشن این تشکل سینمایی سیدرضا میرکریمی در پشت تریبون یک جمله غیرقابل انتظار گفت: «امیدوارم زمانی که از رئیسجمهور درباره حوزه فرهنگ و هنر سوال میشود برای سومینبار نگوید که خانه سینما را باز کردیم»
اما اگر خاطرتان باشد در آخرین نشست خبری رئیسجمهور هم، باز بر بازگشایی خانه سینما به عنوان دستاورد دولت در حوزه فرهنگ و هنر اشاره تلویحی شد.
یعنی دولت #تقریبا_هیچ کار مهمی برای سینماگران نکرده است. وقتی سینماگران شاخص که در سال ۹۲ برای آمدن روحانی سر و دست میشکستند، حالا آنچنان ناامید شدهاند که در خوشبینانهترین حالت ممکن به مردم میگویند «نمیگوییم به چه کسی رای بدهید»
در دورانی که آقایان به لطف بالا و بالاتر بردن قیمت بلیت سینما، از جیب مردم برای فروش فیلمها استفاده کردند و یارانهها را به تهیهکنندههای بیدغدغه برای بازگشت سرمایه دادند، فروش سینماها رشد کرد. اما کیفیت خوب فیلمها آیا به دولت ارتباطی داشت؟
راستی اگر وضع سینما به خاطر این فروشهای میلیاردی خوب شد، چرا این همه هنرمند کشور خانهنشین شدند یا از سر اجبار تن به فیلمها و فیلمنامههای دست چندم شبکههای ماهوارهای دادند؟
اوضاع هنرمندان سینمایی ما از دوران دولت گذشته هم بدتر شده است. فقط کافی است از ماشینهای شیشه دودی پیاده شوید و از خودشان بپرسید.
راستی در دوران تدبیر و امید تکلیف شورای عالی سینما چه شد؟ تا پیش از انحلال آن رئیس جمهور محترم در چند جلسه شرکت کرد؟
ارکستر سمفونیک ملی را چه کردید؟
فعالیت مجدد ارکستر سمفونیک هم از آن اتفاقاتی بود که در ابتدا کلی سر و صدا به پا کرد. اما با گذشت چند ماه معلوم شد که آن هم مثل خانه سینما فقط یک شوی تبلیغاتی برای دولت بود.
رئیسدولت یازدهم در مناظره دوم از ارکستر سمفونیک گفت، اما احتمالا یا نامه رهبر سابق این ارکستر را نخوانده یا از یاد برده است که حدود یک سال پیش در نامهای سرگشاده به روحانی نوشت: «میگویند اطرافیان دربارها به پادشاهان همیشه میگفتند خیالتان آسوده باشد شهر امن و امان است البته آنها میدانستند که در حقیقت این پادشاهان بودند که دوست داشتند این خبرها را فقط به این صورت بشنوند.
آیا شما هم دچار این گرفتاری شدهاید؟ آیا شما نمیدانید که وضع هنرمندان گذشته از یک گروه خاص و یک باند بقیه به هیچوجه بهتر نشده است؟ آیا در رسانهها هم نمیخوانید با ما چه میکنند؟ آیا واقعا نمیدانید ۷۵ نفر نوازنده ارکستر سمفونیک ۳ ماه است دستمزدی از دولت دریافت نکردهاند؟ آیا واقعا نمیدانید که بیش از ۸ ماه نوازندگان هیچگاه حقوق ماهانه دریافت نکردهاند؟ آیا واقعا نمیدانید ارکستر سمفونیک تهران ۴ روز دیگر به فستیوال جهانی شانگهای نمیرود چون که نوازندگانش قراردادی ندارند؟
اگر نمیدانید باعث خجالت بنده اگر میدانید باعث آبروریزی بنده است و اگر دوست دارید وزیر محترم ارشاد به شما گزارش دهد که خیالتان راحت باشد در اشتباه پادشاهان هستید.»
کنسرت ۲ درصدی و سوء استفاده ۹۸درصدی
بحث کنسرتها هم یکی دیگر از کلیدواژههای رئیس دولت فعلی در مجامع و سخنرانیها بوده و هست. اما شاید لازم باشد هم ما و هم آقای روحانی این جمله را بخواند:
«۹۸ درصد از کنسرتهای موسیقی در کشور برگزار میشود و تنها دو درصد به دلایل متعددی همچون عدم هماهنگی لازم یا تلاقی با مناسبتهای مذهبی و... لغو میشود»
این موضعگیری نه از نگارنده است، نه از دلواپسان، نه از تندروها و افراطیون. اینها عین جملات سخنگوی وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همین دولت در شهریورماه سال گذشته است.
درواقع دولت برای مظلومنمایی و انحراف افکار عمومی دست به روی حداقلها گذاشته است و با بزرگنمایی آنها خود را مدافع حقوق هنرمندان نشان میدهد.
وقتی به عقب برمیگردیم و وعده و شعارهای دولت را با عملکردش در حوزه فرهنگ و هنر مقایسه میکنیم، وقتی باز هم دولتمردان مدعیاند که برای هنر و هنرمندان قدمهای بزرگی برداشتهاند، ناخودآگاه یاد آن گفتوگوی ویژه خبری سال ۹۲ میافتیم که کاندیدای آن زمان انتخابات ریاست جمهوری در مقابل «مجری» وقت گفته بود «این حرفی که زدید میدانید که دروغه. خودتون میدونید که دروغه... اینها مال بیسوادهاست شما که بحمدالله تو این کار واردید حالا ممکنه تو گوشی به شما بگویند اونی که از گوشی به شما میگوید بلد نیست قاعدتا خود شما بلدی تصحیح کن»