«شهردار تهران با تصدی ۱۲ ساله این سمت نصاب دوران مسئولیت را در شهرداری تهران به خود اختصاص دادند و بدون تردید کارنامه عملکرد ایشان همانند هر مسئول دیگری توام با نقاط قوت و ضعف هست که باید منصفانه ارزیابی شود.»
این صحبتها اولین صحبتهای محسن هاشمی به عنوان رئیس شورای شهر تهران پس از انتصابش بود. شورایی که اعضای آن از قبل از ورود و نشستن بر کرسیهای خود شروع به نقد و حتی تخریب غیرمنصفانه عملکرد محمدباقر قالیباف به عنوان شهردار تهران کردند. یکی با بیان اینکه شهر سوخته تحویل گرفتیم و دیگری با گفتن اینکه شهر نظامی و سرهنگی ساخته شده است سعی کردند، به جای نگاه از دریچه انصاف، عینکهای جناحی و سیاسی برچشم بزنند.
اما در مقابل، وقتی یکی مثل محسن هاشمی هست که برخلاف هملیستیهای چند ماه پیش و همکاران امروزش سعی میکند «انصاف» را رعایت کند، جای امیدواری است.
باید خوشحال بود از اینکه رئیس جدید شورای شهر حداقل در این مورد و تا اینجای کار با دوستان خود همنوا نشده و ارزیابی منصفانه را خواستار شده است. هاشمی حتی پیشتر و در برنامه تلویزیونی دستخط جملات جالب توجهی را در مورد رابطه خود با قالیباف و حتی عملکرد قالیباف بیان کرده بود.
هاشمی در این برنامه در مورد عملکرد و نقاط ضعف و قوت قالیباف چنین گفته بود «آقای قالیباف نقطه مثبتاش در عملگرایی است. این یک نقطه مثبت در یک مدیر است که خود را در اتاق در بسته حبس نکند و کارها را به دیگران واگذار نکند و تنها به خود توجه نداشته باشد. پای کار بیاید و این از حسنهای آقای قالیباف است که مدیر عملگرا است. در برخی موارد واقعگرایی را میتوان در او به وضوح دید و میتوان گفت...»
هاشمی همچنین در مورد اخلاقیات و مشاورهپذیر بودن قالیباف هم گفته بود که «در موضوع مترو همیشه ایشان برنامهمحور بود. وقتی برنامهها را اعلام میکردیم ایشان سعی نمیکردند برنامه را برهم بزنند.»
هاشمی همچنین نقطه ضعف و یا انتقادی که به عملکرد قالیباف وارد است را چنین دانست «در مورد موارد منفی اگر بخواهم بگویم، البته ایشان در این ۴ سال اخیر تا حدودی برطرف کرده است، ولی نکته این بود که من همیشه میگفتم در برنامههای حملونقل ترافیک تهران این طور بود که ما تا آن تاریخ باید مثلا حدود ۴۰۰ کیلومتر مترو میداشتیم و از آن سو هم باید ۵۰۰ کیلومتر اتوبان میداشتیم، اتوبانها ساخته شد ولی مترو روی ۱۲۰، ۱۳۰ و نهایتا ۲۰۰ کیلومتر باقی ماند. در صورتی که در شهر باید اولویت را به حملونقل عمومی بدهیم. باید شهر انسانمحور شود و حملونقل عمومیمحور شود؛ البته دولتها نقش مهمی دارند چون مترو پدیدهای گران است و دولتها باید به مترو کمک کنند. شاید آقای قالیباف بگویند سعی بر این بود که در بعد زیرساختها این کار را انجام دهم اما دولت آقای احمدینژاد یا دولت آقای روحانی کمکی که باید به مترو کنند را نمیکردند و در نتیجه ما نتوانستیم پیشرفت کنیم.»
حال این سوال مطرح است که چگونه نفر اول یک لیست که با اصرار بعضیها به جای نشستن بر صندلی شهردار بر صندلی رئیس شورا نشسته اینچنین میگوید و مابقی چیز دیگری.
آیا اشکال کار را باید در پسر ارشد مرحوم هاشمی دید یا آنکه برخی اعضای شورای شهر که تعداد قابل توجهی از آنها کمترین قرابتی با حوزه مدیریت شهری ندارند، تلاش میکنند شهر تهران را با یک فریب در چشم مردم به «ویرانه» و «شهر سوخته» بنمایانند؟
محسن هاشمی چه در ایام انتخابات شورای شهر و چه بعد از آن و چه حالا حمله و یا تخریبی بر عملکرد قالیباف نداشت، اما برخلاف رفتار او، شاید شیوه چرخشی در اظهارنظر کردن برای اصلاحطلبها هم نان داشته باشد هم آب. آنها معمولا اینگونه بودهاند که قبل از انتخابات برای تخریب طرف مقابل سنگ تمام میگذارند و بعد از آنکه مرکب مرادشان را عبور دادند، تعریف و تمجید را کلید میزنند.
نمونهاش همین شهردار جدید که تا قبل از مشخص شدن وضعیتش و انتخاب به عنوان شهردار در جلسه شورای شهر تهران گفته بود «شهرداری رقم قابل توجهی به دولت بدهکار است، بیش از چهار هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان.» و در یکی دیگر از بخشهای خبری نیز بر این موضوع تاکید کرده بود.
اما نجفی درست در روز انتخابش چرخش عجیبی داشت او گفته بود «یکی از موضوعاتی که باید طی ۳ ماه آینده به دقت بررسی شود، موضوع بدهیهای دولت و شهرداری است که این موضوع به زودی به نتیجه خواهد رسید.»
همچنین نجفی روز گذشته در جلسه با معاونان و مدیران شهرداری تهران که با حضور برخی از اعضای شورای شهر برگزار شد گفت: «دکتر قالیباف ۱۲ سال به عنوان شهردار پایتخت فعالیت کرد و با تلاش زیاد و احتمالا رنجها و نگرانیهای زیاد شهر را اداره کرد. من در ملاقاتی که با ایشان داشتم گفتم مگر میشود ۱۲ سال شهردار تهران بود و زحمت نکشید و بیش از دو برابر این مدت پیر نشد؟ هرکسی در هر موقعیتی در شهرداری خدمت کرده باشد میداند که این خدمت در عین حال که برای مردم موثر و برای خدمتگزار شیرین است، کاری بسیار سخت و دشواری است.»
حالا به کفه تعریف و تمجیدکنندگان عملکرد قالیباف افزوده میشود. از علی مطهری گرفته که میگوید او را برای وزارت به دولت پیشنهاد داده بود و نپذیرفتند تا سیدحسن خمینی و دیگر چهرههایی که با دولت و اصلاحطلبان همکلامتر هستند.
وقتی اظهارات محسن هاشمی به عنوان رئیس شورای شهر تهران و نجفی به عنوان شهردار جدید پایتخت را درباره عملکرد قالیباف مرور میکنیم و آن را کنار تعاریف افرادی چون سیدحسن خمینی و نایب رئیس مجلس میگذاریم، باید بپذیریم که بسیاری از انتقاداتی که به عملکرد قالیباف توسط اعضای جدید شورای شهر تهران مطرح شده و میشود بیشتر برداشتی مغرضانه و جناحی و به دور از انصاف است؛ چراکه سران جریان اعتدالی و آنهایی که از نزدیک با قالیباف کار کردهاند با شناختی که از حجم کارهای انجام شده در تهران دارند اظهاراتی منصفانه را بیان کرده و حتی راهشان را از همحزبیهایشان جدا میکنند.
اما این پایان کار نیست. محسن هاشمیرفسنجانی به عنوان رئیس شورای شهر پنجم و کسی که در مدیریت اجرایی هم حضور داشته و کار کرده است باید تلاش کند تا دوستان و همکاران خود را که برخی از آنها کمترین سابقه مدیریتی و اجرایی ندارند را به مسیر انصاف بکشاند.
سیاسیبازی و سیاستزدگی بزرگترین آفت برای شورای شهری است که قرار است برای زندگی بهتر مردم برنامهریزی کند و از شهردار، اجرای آن برنامهها را بخواهد و نظارت کند.
خاطرات تلخ شورای اول شهر تهران نه از ذهن مردم پاک شده است و نه افرادی که امروز روی صندلیهای سبز شورا نشستهاند.
نویسنده: محسن رجبی