مراسم تشییع پیکر زنده یاد علی معلم در حالی صبح دیروز برگزار شد که نمایندگان جامعه سینمایی در سخنان خود به استقلال وی و تلاشش برای ارتقای سینمای ایران اذعان داشتند.
به گزارش مهر، مراسم تشییع پیکر علی معلم، منتقد، کارشناس و تهیه کننده سینما با حضور جمعی از هنرمندان در ساختمان شماره ۲ خانه سینما برگزار شد. در ابتدای این مراسم عزیزالله حاجی مشهدی منتقد سینما شعری در وصف علی معلم خواند.
جواد طوسی سپس پشت تریبون قرار گرفت و گفت: چه پایان و آخر خط تلخی داشت امسال. علی معلم استقلال عمل زیادی داشت، او رفاقت را از دید خود معنا میکرد. او عاشق بی نظیری در مورد سینمای سرزمین خودش و آدم کاربلدی بود. علی معلم بر پایه رفاقت جشنی به نام حافظ برگزار میکرد، جشنی که ناخواسته به آدم غیر خودی در یک صفحه روزنامه تبدیل شد. او رفته رفته به انزوا رفت، علی معلم باید بیشتر در حوزه فرهنگی به کار گرفته میشد اما ما باز درمورد یک رفیق دیر رسیدیم.
مسعود جعفری جوزانی نیز در این مراسم عنوان کرد: به نظر من علی سپه سالار سینمای ایران بود. او در دهه ۷۰ فکر میکرد همه دنبال فیلم ساختن هستند بر همین مبنا گفت باید بسترسازی کنیم و به این ترتیب مجله ای راه اندازی کرد. او در ادامه راه با همه وجودش احساس میکرد باید یک جشنواره مردمی برپا شود تا از کسانی که گاهی کارشان به چشم نمی آید تجلیل کند. او کلیت سینما را میدید و قصد نداشت که خودش تنها فردی شود که کاری انجام میدهد. او با سرمایه خودش با دیگر کشورها برای سینمای ایران لابی میکرد، همه وجود انرژی بود.
وی افزود: علی افقهای بلندی را میدید، حتی زمانی که کسی چنین چیزی را تصور نمی کرد. عده ای شاید از قلم او میترسیدند اما او رهبری جمع را میفهمید، وقتی خبر فوت او رسید باورم نمی شد و ساعت ها به چند نفر زنگ میزدم و وقتی در انتها باور کردم از خودم پرسیدم چرا علی؟ چرا او با همه انرژی، هیجان و شهامت؟ من یکی از عشاق علی هستم، علی یکی از تاثیرگذارترین اهل قلم بود.
در ادامه سعید راد ضمن خواندن شعری اظهار کرد: شاید بیش از ۶ بار با علی معلم به بهشت زهرا رفتیم و حیف که خیلی زود نوبت او رسید. معلم عشق، دوست، رفیق بود. با چه مشقت هایی جشنی راه میانداخت، استادان ما حرف خوبی زدند که چرا از علی معلم قدردانی نشد، ماها خیلی دیر میفهمیم که چه گوهرهایی را از دست دادیم ، او در آرزوی ساخت فیلم «کوروش» از دنیا رفت.
سپس ابوالحسن داوودی پشت تریبون قرار گرفت و عنوان کرد: من جاهای مختلف صحبت کردم اما تنها جایی که صحبت نکردم در مراسم تشییع پیکر یک دوست بوده است. به راستی نمی توانم حرف بزنم، من متنی نوشته ام که حرفی با خداست که لطفی کند و شر را از سینمای ایران بردارد و به فرشته اش بگوید دست از سر سینمای ایران بردارد، خیلی جاها این استحقاق را دارد که مرگ به سراغشان برود، چرا سینما؟
او در ادامه متنی در همین باره خواند که نوشته بود خدایا به خودت قسم میدهم که سبد سینمای ایران پر شده است. خیلی ها استحقاق این را دارند؛ نوبتی هم باشد نوبت آنهاست، چرا عزراییل سراغ آنها نمی رود، بعضی ها مدام منتظر مرگند و برخی فکر میکنند مرگ سراغشان نمی رود. علی سرشار از زندگی بود چه شد که او رفت. مرگ اشتباه کرد یا علی؟ او یک کمال طلب بود، تهیه کننده قابلی بود که بعید بود به این زودی از مرگ رو دست بخورد، علی معلم و من سی و چند ساله هم را میشناسیم، صفت مشترکی داریم که آن شهرستانی بودن است با تمام خصوصیتش. شما هر چه میخواهید بگویید من غیرممکن است که باور کنم او رفته است.
پس از صحبتهای ابوالحسن داوودی، سیروس الوند با خواندن شعری گفت: بعضی ها حتما خوشحالند؛ همان تنگ نظرانی که هم از مرگ عباس کیارستمی خوشحالند و هم از جایزه اصغر فرهادی ناراحتند، همان هایی که نسبت به جشن حافظ موضع داشتند. همه داغداریم و این سال بد و نحس و بخیل تمام شدنی نیست، خوشبختانه کسانی هستند که علی، معلم آنها بود تا ما حس کنیم که او همچنان زنده و در میان ما است.
در این بخش مراسم پیکر علی معلم وارد حیاط ساختمان شماره ۲ خانه سینما شد.
سپس جهانگیر الماسی به عنوان سخنران اظهار کرد: من باور نمی کنم. خدایا این وجود نازنین را بیامرز و به بازماندگانش عزت بده، از اینکه این جماعت برای وداع با یکی از چهرههای سینما حضور دارند تشکر میکنم. علی معلم را از دهه ۶۰ و وقتی جوان بود میشناختم، وقتی که بایکدیگر درباره معرفت صحبت میکردیم. الماسی در ادامه بخشی از کتابی که علی معلم به او هدیه کرده بود، خواند.
در ادامه علیرضا رییسیان ضمن خواندن شعری بیان کرد: آخرین مراسم یادبودی که من صحبت کردم هفت سال پیش در مراسم سیف الله داد بود و حالا من و علی باز اینجاییم، کاش جای من و علی عوض میشد.
او در حالی که بغض کرده بود گفت: فرزندانش به او افتخار میکنند. علی ما به یاد تو هستیم تو هم به یاد ما باش.
سپس هیوا مسیح منتقد و شاعر پشت تریبون قرار گرفت و شعری خواند و بیان کرد: از علی معلم گفتن توان بزرگی میخواهد، پس از سال ها مردی را یافتم که به آنچه که میگفت ایمان داشت، همه افرادی که او را میشناختند و نمی شناختند او را دوست داشتند، او یک تنه هزار تن بود که رنجهای سینمای ایران را به دوش میکشید.
وی افزود: آقایان! گردههای این سرزمین زخمی است. بدانید که مردانی همچون علی معلم تکرار نمی شوند. رد آثار و سخن و عمل او در تاریخ این سرزمین فراموش نمی شود. سال ۹۵ سال بد، سال سیاه دست از سر این سرزمین بردار، علی معلم از گردونه پیاده شد و دشمنانش شاد و دوستانش غمگین شدند مردان بزرگ بعد از مرگ آغاز میشوند و او از همین الان آغاز شد.
حسین انتظامی معاون مطبوعاتی نیز اظهار کرد: به همه تسلیت میگویم. علی معلم ۲ وجه داشت بخشی در سینما بود و بخشی در مطبوعات. خیلی از سینماگران از ساحت مطبوعات به سینما رسیدند، او پایمردی کرد و زمانی که مجله اش دچار مشکل شد او روزنامه نگار مولف بود، امیدوارم همه ما تلاش کنیم تا سرمایه او در مطبوعات را حفظ کنیم.
امید معلم فرزند علی معلم سپس عنوان کرد: میدانم خیلی از شماها از راه دور آمدید، اگر او اینجا بود به من میگفت احترام همه واجب است. معمولا وقتی آدم ها هستند قدرشان را نمیدانیم من برای این شرایط آماده نبودم ولی مسیر علی معلم را ادامه میدهم. مسیر او توسط فرزندان و جوانانی که او به جا گذاشته قطع نمی شود، این را خطاب به تمام آنهایی که خوشحالند میگویم.
در ادامه مراسم آذر معماریان همسر علی معلم به صحنه آمد و گفت: سلام ای کسانی که علی برای شما کار میکرد! دست تک تک شما را میبوسم. در این چند شبی که روحم در خانه نبود شماها کنارم بودید. من از ۱۹ سالگی کنار او بودم، او امروز همه معلومات خود را زیر خاک میبرد، او آنقدر بزرگ و شریف و انسان بود که هیچ چیزی را در قضاوتش دخالت نمی داد. او شب تا صبح میخواند و مطالعه میکرد تا بتواند کاری برای این کشور انجام دهد.
سپس منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما اظهار کرد: شب اول که این حادثه رخ داده بود و به منزل او رفتم یک علی معلم جوان به نام امید معلم دیدم. او نام خوبی برای ادامه راه علی معلم دارد.
جمشید مشایخی سپس شعری خواند و گفت: علی زنده است اما باز به شما تسلیت میگویم.
در پایان پیکر علی معلم بر دوش سینماگران و سینمادوستان به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا بدرقه شد.