دشمنی دشمن را هرگز پایانی نیست و هر روز با ترفندی جدید وارد میدان میشود تا در صورت توان به رویاهای خود جامع عمل بپوشاند. این دشمنی همیشگی را میتوان در عملکرد آمریکا و البته برخی کشورهای اروپایی همچون انگلیس و فرانسه مشاهده کرد که در ابعاد مختلف به دنبال ضربه زدن و تحمیل زیاده خواهیهایشان به ملت ایران و نظام اسلامی هستند .بررسی رفتارهای این کشورها طی هفتههای اخیر نشان میدهد که آنها در همان چارچوب سیاست فشار حداکثری طرحهای جدیدی را در پیش گرفته اند که از آن جمله عبارتند از: نخست آنکه آمریکا از مدتها پیش بحران سازی در منطقه با هدف تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی را در پیش گرفته است که موج سواری بر مطالبات مردمی در عراق و لبنان و تحرکات نظامی در سوریه و تحریک ترکیه برای بحران سازی در سوریه را میتوان در این چارچوب ارزیابی کرد. آمریکا بر این تصور است که با برهم زدن وضعیت داخلی این کشورها میتواند منافع و جایگاه ایران در منطقه را تحت الشعاع قرار داده و به زعم خود ایران را وادار به برجامهای دو سه و ... با محوریت منطقه نماید.
دوم آنکه همزمان با برخی ناآرامیها در ایران پس از اعلام اصلاح قیمت بنزین، آمریکا بار دیگر اشتباه محاسباتی گذشته را مبنی بر توان ماهی گیری از آب گل آلود را تکرار کردند و در سطوح عالی به دخالت در امور داخلی ایران و ایجاد فضای آشوب و ناامنی در ایران پرداختند. از مواضع ترامپ رئیس جمهور آمریکا گرفته تا سران آلمان، انگلیس و فرانسه که با ادعاهای حقوق بشری و حمایت از ملت ایران به دخالت در امور کشور پرداختند.
جالب توجه آنکه این کشورهای مدعی حمایت از مردم به این مساله هیچ اشاره ای نکرده اند که اگر واقعا به دنبال حمایت از مردم هستند چرا اقدام به تحریم ایران کرده اند و حتی تحریمهای دارویی و امدادرسانی را اجرا کرده اند آنها نگفته اند که چگونه از حمایت مردم میگویند در حالی که به هیچ کدام از تعهدات برجامی خود عمل نکرده اند در حالی که بخشهای عمده برجام در حوزه اقتصادی و در چارچوب معیشت مردم است.
به هر تقدیر رفتار این کشورها نشان داد که آنها همچون گذشته نظیر فتنههای ۷۸ و ۸۸ و سایر نابسامانیهای امنیتی در ایران محور تحرکات مخرب و بحران ساز هستند. رفتاری که دشمن آنها با ملت ایران و نظام را بیش از گذشته آشکار میسازد. لازم به ذکر است آنها با این دخالتها به زعم خود به دنبال ونزوئلایی ساختن ایران بودند اما بصیرت و آگاهی ملت ایران زمینه ساز شکست این طراحی شد و غرب شکست اطلاعاتی و سیاسی سنگینی از ملت ایران متحمل شد.
سوم آنکه آمریکا و اروپا بار دیگر توهم بهره گیری از آژانس بین المللی انرژی اتمی را در پیش گرفته اند چنانکه طی روزهای اخیر به کرات اقدام به جوسازی و تحریک آژانس علیه ایران کرده آند. آنها به دنبال بازگشایی پرونده دیگر علیه ایران در شورای حکام و شاید ارسال آن به شورای امنیت میباشد.
حال آنکه جهانیان اذعان دارند که فعالیتهای هسته ای ایران کاملا تحت نظارت آژانس است. آنچه در این عرصه مطرح است قرار داشتن آژانس و مشخص (کورنل فروتا) مدیرکل موقت آژانس در آزمون حفظ استقلال در برابر فشارهای زیاده خواهانه غرب است. آژانس با رویکرد منطقی و انجام تعهداتش در قبال جمهوری اسلامی میتواند این استقلال را به نمایش گذارد در غیر این صورت پیامدهای آن از جمله اجرای گزینه خروج ایران از آژانس پیامدهای سختی برای آژانس خواهد داشت. به هر تقدیر میتوان گفت که غرب بار دیگر ابعاد جدیدی از طراحی علیه نظام و ملت ایران را در پیش گرفته که انسجام ملی، اجرای گامهای برجامیمبارزه با مفاسد اقتصادی و تکیه بر داخل به جای چشم داشت به برجام و نیز فریب نخوردن در برابر تهدیدات و مداخلات غرب راهکار مقابله با این طراحی و در نهایت تحمیل شکستی دیگر به دشمنان است.
نویسنده: قاسم غفوری