ایستاده بود وسط آبدارخانه و به شکل منافق گونه و ددمنشانه ای نطق می کرد. هر چقدر توی تخم چشمش نگاه کردم از رو نرفت.پیرزن استکباری همینطور یک نفس حرفهای گنده تر از دهانش می زد.
گفتم این حرفها پیگرد قانونی دارد ننجون!
گفت اینها که حرف من نیست توی روزنامه ها هم نوشته اند.
نگاه کردم و دیدم حق با ننجون است. گفتم بخوان ببینم.
گفت: مطالبات تظاهرات‌کنندگان به حق و کرامت آن‌ها محفوظ است.
گفتم: یعنی اشکال ندارد کارگران شرکت هپکو اراک بیایند جلوی مجلس و حق خودشان را فریاد بزنند؟ واقعا اینها را رییس جمهور گفته؟
ادامه داد:حقوق رؤسا، وزرا و نمایندگان سابق و فعلی پارلمان ۵۰ درصد کاهش می‌یابد.
گفتم: این دیگر امکان ندارد.یعنی چی؟ نکند می خواهند اختلاس کنند و یکهو تمام خزانه را بالا بکشند؟ اینها برای هر درصد حقوق خودشان یک طرح و چند تا لایحه تصویب کرده اند. نه اصلا ممکن نیست.
گفت: بودجه با کسری روبروست و هیچ مالیات جدیدی بر مردم تحمیل نشده است.
گفتم: احتمالا سر آقای رییس جمهور به کابینتی، کمدی، جایی خورده! یعنی چی این حرفها؟ این دولت وقتی خریدار نفت ندارد به جان مالیات بده ها می افتد.
با لحن حماسی تری ادامه داد:حمایت از شما تظاهرات‌کنندگانو تحرکات مسالمت‌آمیز شما وظیفه دولت است. صدای تظاهرات‌کنندگان شنیده شد و اگر انتخابات زودهنگام مورد خواست شما باشد من از شما در این مورد حمایت می‌کنم.
در آبدارخانه را بستم و گفتم ننجون کمی آرامتر! الان می آیند مواضع دوتایی ما را یکی می کنند.
گفت: بیست میلیارد لیر برای حمایت از خانواده‌های نیازمند اختصاص می‌یابد.
سرک کشیدم. دیدم در بخش بین الملل روزنامه گیر کرده و دارد خبر نخست وزیر لبنان را می خواند. فقط نفهمیدم واحد پول سوریه "لیر" است یا "ریال" اما اینطور که نخست وزیرش حرف می زند احتمالا همشیره و خانم جان پول ملی به زودی با هم وصلت می کنند و چهار پنج صفرشان به باد می رود.
عجالتا چیزی نگویید و ستون امروز ننجون را تحلیل نکنید تا هوا صاف شود. لطفا به گیرنده های خود هم دست نزنید.ممنون می شوم.
بیست میلیارد لیر برای حمایت از خانواده‌های نیازمند اختصاص می‌یابد.