هر چند که حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیسجمهوری کشورمان در همان روزهایی که برجام امضا شد به صراحت گفت که هیچ رئیسجمهوری در امریکا نمیتواند به توافق برجام که پشتوانه سازمان ملل را دارد، پشت کرده و در آن خللی ایجاد کند، اما برای آن عدهای که هنوز هم خیال میکنند که اگر دونالد ترامپ ریاست جمهوری ایالت متحده را نبرده بود و به جای او هیلاری کلینتون بر مسند قدرت تکیه زده بود اوضاع برجام بهتر بود لازم است که ببنیم اوباما در دوره ریاست جمهوری خود چقدر در میدان عمل به تعهدات برجامی عمل کرد و اساسا آیا دموکراتها تعهدپذیرترند یا خیر.
فرصتسوزی ایران، یا عهدشکنی دولت اوباما؟!
بسیاری از اصلاحطلبها و حامیان تدبیر و امید تلاش دارند در تحلیلهای خود اینطور وانمود کنند که جمهوری اسلامی ایران فرصت طلایی را در دوره اوباما برای رسیدن به جایگاه تعادل با امریکا از دست داد و این اعتقاد خود را در تریبونها فریاد زده و باعث میشوند که در دل مردم هم این شائبه ایجاد شود که آیا واقعا اوباما فردی بود که میتوانست جمهوری اسلامی را با همان عزت مدنظر انقلابیون بپذیرد؟! در همین راستا «علی خرم» دیپلمات سابق و از حامیان برجام نیز صراحتا در یادداشتی در روزنامه شرق - اسفند ۹۵ - نوشته بود: «شاید ایران متوجه نشد چه فرصتهایی در دوران آقای اوباما برای ایران وجود داشت که میتوانست اتصالات خود را آنچنان مستحکم کند که در دوران ترامپ اینقدر ضربهپذیر نباشد و از سوی منطقه مرکز تهاجم سیاسی قرار نگیرد».
اما او تنها فردی نبود که چنین ادعایی داشت، فعالین اصلاحطلب و برخی دولتمردان بارها مدعی شدهاند که فرصت تعامل و مذاکره در دولت اوباما از دست رفت و ایران در این خصوص فرصت سوزی کرد. این ادعای چطور میتواند ثابت شود؟! شاید بررسی تعهدپذیری اوبا بعد از امضای برجام راهحل یافتن پاسخ حقیقی چنین ادعاهایی باشد.
اوباما و برجام
در تاریخ هم ثبت شده است که دولت اوباما از اولین روز اجرای برجام، این تعهد بینالمللی دارای قطعنامه سازمان ملل را به صورت فاحش نقض کرد و این عهدشکنی تا پایان دولت اوباما ادامه داشت.بنابراین آنچه در توافق هستهای و میان ایران و آمریکا در دولت اوباما اتفاق افتاد، عهدشکنیهای طرف آمریکایی بود و نه فرصتسوزی ایران، الیته این ادعا با نگاهی به اقدامات اوباما ثابت میشود.
اقدامات ضدایرانی اوباما
گفتیم که برخی دولتمردان در کنار فعالین اصلاحطلب با ایجاد دوگانه دروغین «دموکراتهای خوب - جمهوری خواهان بد» با ترامپ هراسی درپی بزک سیستم حاکمه آمریکا هستند. شاید این بزک به بهانه فرافکنی برای همه وعدههایی است که دولت تدبیر و امید نتوانست آنها را عملی کند و این حربه برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی اتخاذ شده باشد تا دولت روحانی بی تقصیر جلوه داده شود. دومین نگاه هم میتواند این باشد که تلاشهایی برای ایجاد زمینه جهت استمرار اوضاع و «کش دادن برجام تا ۲۰۲۰» مهیا شده و اینگونه القا شود که اگر در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ در آمریکا یک دولت دموکرات بر سر کار بیاید، هم برجام به ریل برمی گردد و هم مشکلات کشور رفع میشود.
این فضاسازیها در حالی است که دموکراتها و جمهوریخواهان در آمریکا در هر موضوعی با هم اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند. اما ببنیم اوباما با ایران چه کرد:
در آذر ۹۴ دولت اوباما قانون «محدودیت تردد سفرکنندگان به کشورهایی خاص» را امضا کرد. بر این اساس شهروندان ۳۸ کشور جهان که برای تجارت یا گردشگری میتوانستند مدت ۹۰ روز را بدون داشتن روادید در آمریکا سر کنند، حال اگر طی ۵ سال گذشته به ۴ کشور ایران، عراق، سوریه و سودان سفر کرده باشند، باید برای سفر به آمریکا در صف دریافت روادید قرار بگیرند. این قانون در حالی تصویب شد که تاجرانی که برای سرمایهگذاری در ایران پس از برجام ابراز تمایل کرده بودند، آنهایی بودند که به آمریکا رفت و آمد تجاری زیادی داشته و در زمره این ۳۸ کشور جای میگرفتند.
در اولین روز اجرای برجام - دیماه ۹۴ - و در مقطعی که برخیها تاکید داشتند که «تحریمها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریمهای ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد. وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام شرکتها و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد.
در آذر ۹۵، دولت اوباما قانون تحریمی آیسا (مادر تحریمها) را تمدید کرد. مقامات ارشد دولت روحانی این اقدام را نقض فاحش برجام نامیدند.
در پاییز سال ۹۵ اوباما، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد. در همان ایام برخی رسانهها نوشتند: «اوباما با این کار آخرین لگد را به برجام زد».
«باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا - فروردین ۹۵ - در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن بدون اشاره به تعهدات برجامی آمریکا، با اشاره به اینکه روح برجام تغییر رفتار ایران است، مدعی شد: «شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای است».
در اردیبهشت ۹۵ دولت اوباما ۲ میلیارد دلار از اموال ملت ایران را بلوکه کرد.
دولت اوباما برخلاف تعهدات برجامی، تحریم سوئیفت را پابرجا نگه داشت و به کشورهای دیگر درخصوص مبادلات بانکی با ایران هشدار داده شد. اوباما - دیماه ۹۳ - در مصاحبه با شبکه رادیویی ان. پی.آر (رادیوی ملی آمریکا) در اظهارنظری گستاخانه، ملت ایران را «یاغی»! خطاب کرد. در سال ۹۳ دولت باراک اوباما در اقدامی بیسابقه و مغایر حقوق بینالملل از صدور روادید حمید ابوطالبی سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل - با این ادعا که وی تروریست است - اجتناب کرد و دولت روحانی نیز بعد از مدتی مجبور شد فرد دیگری را بدین منظور جایگزین گزینه ابتدایی خود کند. اینجا بود که عیار ادعاهایی نظیر تنش زدایی، رفع سوءتفاهم، احترام متقابل و تعامل برد - برد تا حدود زیادی سنجیده شد. در دولت اوباما و با هماهنگی کاخ سفید و کنگره حدود ۸۰ طرح ضدایرانی تصویب شد.
تمامی این اقدامات ضدایرانی در حالی توسط دولت اوباما انجام شد که برخی دولتمردان، با سهلاندیشی، اوباما را فردی مؤدب! و باهوش! و امضای وزیر خارجه آمریکا را تضمین مینامیدند!
دیدار برای چه؟!
با همه این تفاسیر اما وقتی نوشتههای امثال متن «حمیدرضا جلاییپور» فعال اصلاحطلب و از حاضرین در نشست اخیر رئیسجمهور با فعالین سیاسی را در قالب یادداشتی در روزنامه ایران - ۲۳ اردیبهشت - میبینیم متاسف میشویم، او نوشت: «در مراسم افطار ۲۱ اردیبهشت، رئیسجمهوری با جمعی از فعالان سیاسی کشور، آقای روحانی نکات مهمی را در پاسخ به اصولگرایانی که مسأله کشور را فقط معیشت مردم میدانستند و مسئول آن را دولت قلمداد میکردند، در میان گذاشت...روحانی گفت: ...مهم اینکه توجه داشتیم که راه حل مشکلات چیست و دولت چقدر "اختیار" دارد؟ دولت در سیاست خارجی چقدر اختیار دارد؟ اوباما رئیسجمهوری امریکا ۱۹ بار از من تقاضای ملاقات کرد، ولی دولت اختیار پاسخش را نداشت».
روحانی در این اظهارنظر تاکید کرده است که در دوره اوباما، کاخ سفید ۱۹ بار از وی تقاضای ملاقات کرده است اما او اختیار لازم برای تصمیمگیری درباره این پیشنهاد را نداشته است! روحانی تلویحاً این مسئله را بیان کرده است که اگر در سیاست خارجی اختیارات لازم را داشت، میتوانست با اوباما وارد مذاکره شده و تا پیش از روی کارآمدن ترامپ، مشکلات را رفع کند!! اما نگاهی به رفتارهای عملی اوباما و مثالهای که در بالا بیان شد چقدر میتواند با ادعای رئیسجمهوری همخوانی داشته باشد؟!
حال چند سوال؛ آیا دولت روحانی و دولت اوباما و وزرای خارجه ایران و آمریکا هیچ دیداری با یکدیگر برگزار نکردند؟! آیا رؤسای جمهور دو کشور با یکدیگر گفتوگوی تلفنی انجام ندادند؟! آیا توافق با پشتوانه سازمان ملل امضا نشد؟ آیا روحانی نگفت مسئولیت توافق بامن؟ آیا روحانی نگفت هیچ رئیسجمهوری نمیتواند توافق را به هم بزند؟ آیا توافق حتی در دولت اوباما در میدان عمل اجرا شد؟! حالا با این نگاه ترامپ فرصت است یا تهدید؟ اوباما چطور؟!
نویسنده : مائده شیرپور