شهر تهران در شبی که زلزله آمد تصمیمگیر نهایی نداشت و تنها خروجی ستاد بحران باز کردن سرویسهای بهداشتی پارکها و سولههای بحران بر روی شهروندان تهرانی بود.
به گزارش مهر، یک روز مانده به یلدا شهروندان تهرانی از ترس زلزله تا صبح بیدار ماندند و سرگردانی در پارکها و خیابانها را به ماندن در زیر سقف لرزان خانه هایشان ترجیح دادند اما آن شب مدیریت بحران هیچ تصمیم ویژه ای جز تعطیلی پایتخت و باز کردن درهای سرویس بهداشتی پارکها و سولههای بحران، تصمیم ویزه ای برای آرامش مردم نگرفت.
تهرانیها دو شب در خیابانها سرگردان ماندند تا مطمئن شوند قرار نیست زلزله ای بیش از زلزله ۵.۲ ریشتری بیاید مردم وحشت زده امیدوار بودند زودتر از اینها این اطمینان به آنها داده شود که تهران از وضعیت قرمز خارج شده. اما این وحشت مردم را نه شورای شهر دید که در جلسه بعد از زلزله خود به جای دعوت از مسئولان بحران، از رئیس اتاق بازرگانی دعوت کرد که به شورا بیاید و شهردار تهران که تا چند ساعت بعد از زلزله تصمیم گرفت در رسانهها سخنی نگوید.
احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران در نقد برخورد مسئولان شهری با شهروندان تهرانی میگوید: باتوجه به شرایط اضطراب روحی و روانی که برای شهروندان بعد از زلزله ایجاد شده باید شورا دستور جلسه اش را تغییر میداد. دو، سه شب پیش در تهران مردم در خانه هایشان نبودند، در کوچه و خیابانها و پارک هاو ورزشگاهها خوابیند. اگر هم خوابیدند با نگرانی خوابیدند. او ادامه میدهد حس مردم این بود که مسئولان شهری در صحنه نبودند. مردم دوست دارند مسئولان در این مواقع کنارشان باشند. یعنی حداقل توقعی است که مردم تهران دارند. این حس تنها بودن و بیپناه بودن را نباید در آنها ایجاد کرد. راهبندانهای شدیدی رخ داد و مردم بلاتکلیف بودند که اصلا چه باید بکنند. همه که نمی توانند در پارک بخوابند. مگر پارکها چقدر فضا دارد. بچهها و بیماران و سالمندان و ناتوانها را چه کنند؟
آن شب که زلزله آمد، همه مسئولان ستاد بحران به روی خط رسانه ملی آمدند و هر چند گزارش تکراری اما با مردم سخن گفتند اما خبری از رئیس ستاد بحران شهر تهران که در این مواقع شهردار است، نبود. آنچه اتفاق افتاد همان بود که در هر حادثه ای اتفاق میافتد. آماده باش نیروهای اورژانس و آتش نشانی. اختیار نهادهای نظامی نیز که برعهده شهردار نبود. اما آن شب تنها اتفاقی که افتاد باز کردن سرویس بهداشتی پارکها و سولههای بحران بود که اخبار غیررسمی نیز نشان میدهد تمام سولههای بحران نیز بر روی مردم باز نشده بود.
شاید اگر رئیس ستاد بحران آن شب در جلسه حاضر بود میتوانست تصمیمات مهمتری بگیرد. در این وضعیت کمتر مدیرمیانی جرأت میکند تصمیمی بگیرد بدون آنکه به تاوان آن فکر کند. اینکه مسئولان، مردم را به ماندن در خیابانها تشویق میکردند و اینکه از شهر بروند نشان از تصمیماتی بود که نمیخواستند تاوانی بدنبال داشته باشد. مردم آن شب احساس ناامنی داشتند زیرا کسی تصمیم قطعی در رابط با زلزله نمیگرفت. اینکه شهردار تهران در تهران بوده یا نبوده آنقدرها که او در این ساعت با مردم حرف نزده اهمیت ندارد. آن شب هر مسئولی که در ستاد بحران بود به روی خط شبکه خبر آمد و جمله ای برای آرامش مردم تهران گفت جز شهردار تهران. صحبتی که میتوانست در ایجاد حس امنیت در شهروندان کمک زیادی کند.
او حتی یک پیام صوتی نیز برای مردم نفرستاد و مردم تهران از سال ۸۳ تاکنون هیچ زلزله ای را احساس نکرده بودند آن شب را بدون آنکه رئیس ستاد بحران حضور داشته باشند شب را به صبح رساندند.