همزمان با روز کارگر و دیدار مقام معظم رهبری با جمعی از کارگران، معظم له به نکات مهم و قابل توجهی در زمینه اشتغال پرداختند. موضوعی که تا پیش ازاین نیزبارها و بارها از سوی ایشان مورد تاکید و اشاره قرارگرفته اما متاسفانه با وجود اشارات و راهنماییهای ایشان این مهم هنوز یک معضل جدی و قابل توجه است. ایشان در کشور آن را به عنوان یکی از معضلات اصلی و قابل توجه کشور نامیدند. اما متاسفانه دولتها برخلاف شعارها و وعدههایی که تا پیش از روی کار آمدن ارایه میکنند در مرحله عمل هیچ گاه این روند به نتیجه نرسیده و هر روز بر تبعات منفی ناشی از این مساله افزوده شده است .
مقام معظم رهبری در سخنان خود فرمودند:"موضوع کارگر در کشور- هم باید به اصل مسئلهی اشتغال پرداخت که یک ضلع آن مربوط میشود به مسئلهی کار و کارگر؛ چون مسئلهی اشتغال بهمعنای حقیقی کلمه یکی از معضلات کشور است که باید حل بشود."
ایشان فرمودند" اگر یک کشور مایل است که اقتصاد پیشرفتهای داشته باشد، اقتصاد مستقلّی داشته باشد، رونق اقتصادی بهمعنای واقعی داشته باشد، باید به قشر کارگر اهمّیّت بدهد؛ چون کارگر، ستون فقرات اقتصاد تولیدی و کاری در کشور است؛ بلاشک اینجور است.
اینکه ما پرچم تولید ملّی را در این برههی اخیر به دست گرفتهایم و مدام تأکید میکنیم بر تولید ملّی، یک بخش عمدهاش مربوط است به کارگران. ما اگر میخواهیم جامعهی کارگری ما از امتیازات و حقوقی که شایستهی او است برخوردار باشد، باید روی مسئلهی تولید ملّی تکیه بکنیم. اگر کارگر در جامعه دلگرم به کار شد و آن لوازم و الزاماتی که وجود دارد -که بنده قبلاً هم اشاره کردهام، حالا هم یک مختصری عرض خواهم کرد- رعایت بشود، وضع اقتصاد کشور به سامان خواهد رسید. مشکل اقتصادی ما، مشکل لاینحلّی نیست؛ مشکلی نیست که راهحل نداشته باشد؛ گرهای نیست که بازنشدنی باشد. باید راه را درست پیدا کنیم، بعد هم همّت کنیم، تلاش کنیم؛ مسئولان تلاش کنند."
مقام معظم رهبری همراستا با مطرح کردن این مشکل راه حلهای پیش روی آن را نیز عنوان کردهاند و بر تولید ملی اشاره کردهاند مسالهای که کمتر مورد نظر متولیان بوده و هست و همین عدم اعتقاد موجب شده تا هر روز بر بحرانهای اقتصادی کشور افزوده شود.
معظم له در سخنان خود فرمودند:" اشتغال مسئلهی مهمّی برای کشور است. هر مسئولی -حالا دورهی انتخابات است و [بعد] یک چند جمله هم راجع به انتخابات عرض خواهیم کرد- و هر کسی که مسئول کشور یا مسئول دولت یا مسئول بخشهای اقتصادی دولت در دولت آینده بشود، بایستی از روز اوّل، همّت خود را بگمارد به مسئلهی اشتغال. اینها چیزهایی نیست که انسان جایز بداند که در اینها تأخیر بکند، باید از همان روز اوّل به مسئلهی اشتغال بپردازند.
اگر اشتغال را مسئولین ما توانستند در داخل کشور به شکل مناسب تأمین بکنند، آسیبهای اجتماعی هم کم خواهد شد، مشکلات گوناگون جوانها [هم] کم خواهد شد، آفتهای فراوانی که وجود دارد و ناشی از بیکاری و بیکارگی است [هم] کم خواهد شد. اینهمه که ما هزینه میکنیم برای مواجههی با موادّ مخدّر و قاچاق موادّ مخدّر و امثال اینها، بخشی از اینها ناشی از وجود بیکاری، وجود بیکاران و نبود اشتغال است. مسئلهی اشتغال خیلی مهم است! در درجهی اوّل است."
این سخنان از سوی مقام معظم رهبری در حالی مطرح شده که اکثر کاندیداها با مبنا قرار دادن این موضوع، شعارهای مختلفی را در این زمینه ارایه داده و میدهنداما اینکه اگر موفق شوند و به سمت رییس جمهور برسند آیا بازهم این شعارها را مدنظر خواهند داشت و یا اینکه نسبت به اجرای آن متعهد هستند مسالهای است که همچنان دیده نشده است.
مقام معظم رهبری در کنار رهنمودهای خود به این مساله تاکید کردند که "بین اشتغال و تولید ملّی ارتباط وجود دارد. اگر ما بخواهیم اشتغال در کشور به وجود بیاید، باید به تولید ملّی -تولیدِ بهمعنای عامّ کلمه؛ تولید صنعتی، تولید کشاورزی، تولید خدمات- اهمّیّت بدهیم؛ همهی اینها بایستی مورد توجّه قرار بگیرد و برای اینها برنامهریزی بشود. اینها چیزهایی نیست که جایز باشد ما اینها را تأخیر بیندازیم، باید در اوّلین فرصتها مسئولین ذیربط -هرکه مسئول است و مسئول خواهد بود- به این مسئله بپردازد. بنابراین، این مسائل، جزو مسائل اولویّتدار و درجهی اوّل نظام است."
عملکرد دولت یازدهم
متولیان دولت یازدهم از جمله این افراد بودند که تا پیش از روی کار آمدن شعارهای مفصلی رادراین خصوص ارایه دادند و براساس وعدههایی که دادند؛ وزارت کار بهعنوان متولی امر به منظور توسعه کسب و کار و اشتغال پایدار اقدام کرد. امیدواری دولت به این مساله سبب شد تا متولیان آن چندین مرتبه اعلام کنند که تا پایان سال ۹۳ و ۹۴ بحران بیکاری از طبقه فارغالتحصیلان رخت خواهد بست. اما اجرای این طرح در بهبود وضع اشتغال تأثیر چندانی نداشت تا اینکه پس از عدم موفقیت این طرح دولت بسته "حرکت" را به جریان انداخت. اما امروز در حالی که ۴ سال از آن زمان میگذرد؛ رئیس مرکز آمارمی گوید: میانگین افزایش خالص شاغلان از سالهای ۸۴ تا پایان سال ۹۱، معادل ۷۶ هزار و ۱۸۳ نفر بوده است و در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۵ نیز به ۴۸۹ هزار و ۹۵۷ نفر رسیده است؛ اما متولیان حوزه کار واشتغال براین ادعا هستند که فعالیتهای قابل توجهی دراین زمینه انجام دادهاند.
بنابراین بیش از ۶ برابر متوسط سالانه، افزایش شاغلان رخ داده؛ بنابراین مسلم است که نیاز کشور خیلی بیشتر از این شغلهای ایجاد شده بوده و ما عدد ۷۰۰ هزار نفری که برخیها میگویند را به صراحت اعلام میکنیم که مربوط به فصل خاصی است که برای آن فصل این آمار درست است؛ ولی برای این دوره زمانی، ۷۰۰ هزار را تائید نمیکنیم. به گفته پارسا جمعیت فعال یا ورودی بازار کار نکته بعدی است که در دوره سالهای ۹۲ تا ۹۵ به شدت نسبت به دو دوره قبل افزایش یافته است، یعنی کسانی که با ادامه تحصیل و انتخاب گزینه ادامه تحصیل، از جمعیت جویای کار خارج بوده و غیرفعال محسوب میشدند، در این دوره متقاضی کار و جویای کار شدهاند، بنابراین فشار زیادی به بازار کار وارد شده و هنوز هم وجود دارد. وی گفت: باید اشتغال، اولویت اصلی هر دولتی باشد؛ بنابراین ما از طرفی افزایش نرخ مشارکت اقتصادی را تائید می کنیم که رخ داده است و از سوی دیگر، همزمان با آن نیز متوسط تعداد شاغلان به صورت سالانه ۶ برابر بیش از گذشته افزایش یافته است، ولی این نتوانسته مشکل همه متقاضیان جویای کار را حل کند؛ بنابراین نرخ بیکاری هم افزایش یافته است. رئیس مرکز آمار ایران اظهار داشت: تعداد مطلق بیکاران نیز از ۲ میلیون و ۸۴۸ هزار و ۲۳۷ نفر در سال ۹۱ به ۳ میلیون و ۲۰۳ هزار و ۳۹۹ نفر افزایش یافته است.
بااین وجود روحانی در شعارهای کاندیداتوری سالجاری خود نیز براینمساله تاکید داشته و می گوید: مسئله اشتغال برای ما مهم و حیاتی است و امروز بیش از ۵۰ درصد از دانشجویان کشور را دختران تشکیل میدهند بنابراین بانوان برای برخی از مشاغل استعداد زیادی دارند و حتی در برخی زمینهها استعدادشان از آقایان هم بیشتر است بنابراین مسئله اشتغال برای ما مهم و حیاتی است و ما سعی میکنیم در این مورد کارهای جدی انجام دهیم.
روحانی با بیان اینکه باید از خانوادهها صیانت کرد اظهار کرد: باید به این موضوع توجه داشته باشیم که به صیانت از خانوادهها بپردازیم و خانوادهها در جامعه انسجام و حیات داشته باشند. یکی از مشکلات ما این است که انسجام و حیات خانوادهها در جامعه ما تا حدی از بین رفته است و همین موضوع اثرات بعدی را هم به دنبال خواهد داشت که باید جلوی آن را بگیریم. هرچند سایر کاندیدا نیز به این مساله به شکل قابل توجهی تمرکز دارند و اعلام می کنند که برنامههای گستردهای برای حل این موضوع دارند اما مهمترین مساله برای این موضوع آن است که این وعدهها تا چه حد امکان عملیاتی شدن دارند؛ چرا که سردادن شعار کار سهل وساده است اما اینکه چند درصد از این وعدهها محقق میشود و چه بخشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور که عمدتا ناشی ازاین معضل است حل میشود باید مدنظر باشد.