اعتماد به اروپا و آمریکا در جریان توافق هستهای نتوانست تحریمهای اقتصادی علیه ایران را لغو کند، آمریکا با خروج از برجام و اروپا با سیاست یکی به نعل یکی به میخ، همچنان خود را پایبند برجام نشان میدهد ولی در عمل هیچ اقدامی برای ماندگاری توافق هستهای انجام نمیدهد.
مواضع اروپاییها پس از خروج آمریکا از برجام نشان داده است که تمایلی به اجرای تعهداتشان در این توافق ندارند، حتی اتحادیه اروپا در موضع گیری نسبت به اقدام آمریکا علیه توافق هستهای، منفعلانه رفتار کرده و تنها به ابراز تأسف بسنده کرده است و آمریکا را به خاطر لغو توافق محکوم نکرده است، در حالی که براساس برجام باید تحریمهای اقتصادی و بانکی ایران لغو میشد نه برجام!
جمهوری اسلامی ایران پس از گذشت یکسال از خروج آمریکا از توافق هستهای اقداماتی را در پاسخ به بدعهدی آمریکا و اروپا آغاز کرد که نشان دهنده عزم ایران برای بالا بردن هزینه تصمیمات اروپا و آمریکا علیه توافق هستهای است.
همزمان با سالگرد خروج ایالات متحده از برجام، ایران تصمیماتی را در زمینه کاهش تعهدات خود در توافق هستهای اجرا و آغاز کرد تا به طرف مقابل تفهیم کند، توانایی و قدرت مقابله به مثل را دارد و نمیتوان انتظار داشت، برجام از سوی ایران یکطرفه اجرا شود. جتی توصیه مضحک رئیس جمهور فرانسه به ایرانه برای مسئوملیت پذیر بودن در قبال برجام نیز نشان از همراهی اروپا با آمریکا دارد.
پس از آغاز اقدامات ایران، آمریکاییها که خواهان مذاکره با جمهوری اسلامی برای توافق بر سر برجامی تازه بودند و توافق موجود را یک توافق بد میدانستند، اکنون با آغاز واکنش ایران، خواهان پایبندی جمهوری اسلامی به برجام هستند، اگر توافق هستهای از نظر آمریکا یک توافق بد و به زیان آمریکا است، چرا نسبت به خروج ایران از آن نگران هستند؟!
توافق هستهای زمانی که نتوانست تحریمهای اقتصادی و بانکی ایران را برچیند، خسارت محض است، موضوعی که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بارها درباره آن سخن گفتند و فرمودند که هدف از مذاکرات و توافق هستهای با آمریکا، لغو تحریمهای اقتصادی بود غیر از این، خسارت محض است.
اکنون ایران، هم برجام را اجرا میکند و هم به تعهدات خود در این توافق پایبند است اما تحریمها پابرجاست و چنین شرایطی غیرقابل ادامه است. خروج آمریکا و اروپا از برجام برای آنها تاکنون تبعات و هزینه ای نداشته است، اما اگر ایران به طور کامل بخواهد از این توافق خارج شود که البته حق جمهوری اسلامی است، تبعاتی خواهد داشت که باید سیاستهایی را اجرایی کرد که از هزینههای آن بکاهد.
ایران یا باید به همین شرایطی که وجود دارد، تن بدهد، یعنی در برجام باقی بماند و تعهدات خود را اجرا کند و طرف مقابل نیز همچنان به بدعهدی ادامه دهد، یا این که از برجام خارج شود و نه تنها فعالیتهای هستهای خود را به شرایط پیش از برجام بازگرداند بلکه فراتر از آن پیش برود.
در این میان نقش روسیه و چین نباید نادیده گرفته شود، یکی از اشتباهاتی که در جریان مذاکرات اتفاق افتاد، محور قرار دادن آمریکا و اروپا بود، در حالی که به چین و روسیه بیشتر از اروپا و آمریکا میتوانستیم اعتنا و اعتماد کنیم.
اکنون نیز این دو کشور که دارای ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی زیادی هستند، میتوانند، نیازهای اقتصادی ایران را تأمین کنند، تقابل و تضادی که میان چین و روسیه با اروپا و آمریکا وجود دارد فرصتی است برای سه کشور، تا بتوانند یک جبهه متحد و منسجم مقابل آمریکا تشکیل دهند، چنین تشکلی اگر شکل بگیرد، با وجود ماندن ایران در برجام، میتواند جمهوری اسلامی ایران را در موضوع تحریمهای اقتصادی به درصد زیادی از حقوق خود برساند. روسیه و چین نیز خواهان ماندن ایران در توافق هستهای هستند، چرا که میدانند اگر ایران از برجام خارج شود، تنشهای منطقه و حتی بینالمللی افزایش خواهد یافت که چنین اتفاقی دنیا را درگیر خواهد کرد و زیان خواهد رساند. میتوان با امضای یک موافقتنامه و پیمان سهجانبه میان سه کشور ایران، روسیه و چین و تعهداتی که سه طرف برای اجرای آن میدهند، مناسبات اقتصادی و سیاسی ویژهای را اجرا کرد که نیازهای هر سه کشور را برآورده سازد.
تکلیف آمریکا که روشن است، امیدی به بازگشت این رژیم به برجام نیست، اروپا نیز به خاطر بدعهدیهایی که در این چند سال گذشته از خود نشان داده است، قابل اعتماد نیست و نمیتوان همچنان به امید بستهای که آنها با نام اینستکس ارائه دادهاند و هنوز هم عملیاتی نشده، نشست.
نشستن پای وعدههای اروپا، وقت تلف کردن است در حالی که میتوان دیپلماسی با چین و روسیه را در زمینه اقتصادی و سیاسی گسترش داد و نتایج آن را در زمان کوتاه دریافت کرد.
یقین بدانیم که روسیه و چین هیچگاه نمیتوانند روابط خود را با آمریکا در شرایطی قرار دهند که مانند اروپا یا برخی کشورهای آسیای شرقی همچون ژاپن و کره رفتار کنند و همین استقلال این دو کشور قدرتمند که از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند، میتواند هم برای خود فرصتسازی کنند و هم برای جمهوری اسلامی ایران، ایران دارای ظرفیتهای بالایی در منطقه است که آنها نیز به این ظرفیتها نیاز دارند.
نویسنده: محمد صفری