هرچه به زمان انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و شوراهای اسلامی شهر و روستا نزدیکتر میشویم فعالیتهای تبلیغاتی در رسانههای دیداری، شنیداری و همچنین مکتوب از زیرمجموعههای خصولتی که به نحوی منابع درآمدهای کلان هستند با عنایت از معافیتهای تحت پوشش نهادهای نظارتی هرگونه که بخواهند در جهت کسب درآمدهای آنچنانی گام برمیدارند، گسترده میشود تا بخشهای روابط عمومی ماله به دست مشغول بتونهکاری ترکهایی باشند که طی هشت سال گذشته در آنها و بهواسطه سیاستهای پشت پرده ایجاد شده است. اگرچه مصوبات قانونی انجام تبلیغات و سفرهاندازیهای پیدا و پنهان و بعضیاوقات مجازی را به هر نحو برای نامزدهای ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی کاملاً ممنوع اعلام کرده است اما این روزها نفس کشیدن هم هزینههای خودش را دارد و برای تأمین این هزینهها باید پشتوانه و یا رانت و راه گریزی باشد که خوشبختانه طی یکی دو سال گذشته ضمن حضور میهمان ناخواندهای به نام ویروس کرونا و همچنین فشارهای اقتصادی در دامنه نابرابری ارزها باعث شده است تا همه معادلات بههمریخته و این روزها بورس هم که باید پشتوانه استحکام و امنیت سرمایههای جامعه باشد با سقوط روبروست که قطعاً به دلیل ناهمگونی در اجرای معادلات صحیح اقتصادی است زیرا هر بادکنکی بیش از ظرفیت خودش باد شود با انفجار روبرو خواهد شد. امروز فولاد مبارکه در پی زیادهرویهای یکی دو سال گذشته در بالا کشیدن خود با حربه تولید بالا و بستن چشم از اینکه پایینترین دستمزدها را پرداخت و ارزانترین انرژی و آب را به دست میآورد و بالطبع باید سهم عمدهای از تولید خود را به واهههای صنعتی تبدیلی در داخل اختصاص دهد اما چشمها را بر تمامی نعمتهای به دست آورده، بسته تا ضمن عرضه شمش و ورقهای فولادی در بورس کمر تولیدکننده داخلی را بشکند تا به بهانه نبود مشتری در داخل بتواند اینگونه مواد اولیه را بهصورت خام به کشورهایی صادر کند که پس از تبدیل و ارتقاء با چند برابر قیمت واقعی بازگشت دهند! و از آنسو شرکت فولاد مبارکه بتواند ضمن به دست آوردن ارز در مقابل صادرات خام کشور صدها واحد تولیدی ازجمله صنعت میلگرد را زمینگیر نماید! این صنعت پردرآمد بزرگ که رقیب بلامنازع ذوبآهن و دو خودروساز میباشد و گوی سبقت را از نفت و گاز کشور ربوده است بجای تزریق درآمدهای کلان خود به مالک زیرساختها یعنی دولت تا مجبور به چاپ اسکناس و عرضه اوراق قرضه نشود، دستبهکار تبلیغ از طریق روابط عمومی خود که متولی آن دوران کارآموزی را در شهرداری و رسانه ملی آموخته است رپرتاژ آگهیهای فولاد را از طریق اجاره صفحات روزنامهها و زمانهای پیک در رسانههای دیداری، شنیداری و همچنین سایتها و تارنماها وسعت میبخشد تا شاید اینگونه بتواند فرار به جلو اختیار کرده و با تیترهای جذابی چون «معرفی فولاد مبارکه هوشمند در سطح جهانی تا افق ۱۴۰۴» و «فولاد مبارکه با عملکرد خوب نشاط را به جامعه پمپاژ میکند» دست به دامان مراکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان دراینباره شود تا با برگزاری نشستی صمیمانه آینده را برای گریز از زیر سوأل بردن قراردادهایی که فولاد مبارکه از طریق رانت بسته است و توسط یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی پیرامون جایگزین کردن درآمدها بهجای صادرات نفت از طریق سیاسیکاری لو میرود، بیمه نمایند! سید ناصر موسوی لارگانی با بیان اینکه فولاد مبارکه اصفهان ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تن ظرفیت تولید دارد و در این سالها ۲ میلیون تن آن ازدسترفته، در دو سال اخیر بهجای تولید، معطوف به رفتوآمدهای سیاسی شده است و قراردادهای متعددی با همسران رئیس دفتر رئیسجمهور و وزیر سابق راه و شهرسازی بسته شده که میتوانست بجای افراد غیر فنی و حقیقی با دانشگاه صنعتی اصفهان یا یکی از دانشگاههای آزاد تهران و حتی دانشگاه آزاد نجفآباد اصفهان که از بزرگترین و معتبرترین مراکز علمی جهان است، منعقد گردد. گویا مدیریتهای این صنعت کلان که در حقیقت شاهرگ صنعت کشور را در دست دارد فولاد مبارکه را با شهرداری اشتباه گرفتهاند که در اینجا تنها یک خطای کوچک در محاسبات شطرنجی میتواند هزینه کلانی برای اقتصاد داشته باشد تا کسانی که با چشم امید به تولید آن، سرمایههای بسیاری را با استفاده از تسهیلات بانکی هزینه کردهاند زمین بخورند زیرا این امر پای بانک مرکزی و تأمین خسارات وارده در سرمایهگذاریها را به میان خواهد کشید. ریز عملیات خارج از شمول در فولاد مبارکه که بیشتر جنبه نوعی باشگاه لاینز را پیدا کرده است تا بهسوی درآمدهای صوری بهمنظور تأمین هزینههای اینگونه بپردازد را بهصورت پیاپی همراه با مستندات در شمارههای آینده درج تا نقش تبلیغات گسترده این روزهای صنعت فولاد در رسانههای خاص بیشتر روشن شود!
نویسنده: حسن روانشید