شنبه شب بیانیهای از سوی رئیس دولتهای نهم و دهم منتشر شد که میتواند یک حرکت غافلگیرکننده از سوی احمدینژاد باشد.
کسی که طی روزهای اخیر با انتشار نامههایی درخصوص عدم حمایت از کاندیدای خاص و یا نامه نصیحتگرانه به دونالد ترامپ، چندان جدی گرفته نشد، حالا بیانیهای را منتشر کرده که میتواند برای «برخیها» زنگ خطر باشد.
بیانیه رئیسجمهور سابق وقتی مهمتر جلوه میکند که وی از زمان تنفیذ و تحلیف روحانی در قبال همه اتهاماتی که به دولتهایش وارد کردند، سیاست سکوت را پیش گرفت و جز حال و احوال کردن با خبرنگاران، حرف جذاب دیگری برای آنها نداشت.
اما حالا مردی که با نظر مشورتی رهبری قید حضور در رقابتهای انتخاباتی سال آینده را زده است، روندی را پیش گرفته است که میتواند تاثیری جدی بر انتخابات اردیبهشت سال آینده داشته باشد. تمهیدی که میتواند هم پاسخ اتهامات این سالها را بدهد و هم از سبد رای روحانی بیش از پیش کم کند.
احمدینژاد در نامهاش چند نکته مهم را قرار داده است. اول اینکه دلیل شکستن سکوت را «شرایط پیشرو» میداند و این بیانیه را هم نقطه شروع توضیحات خود خطاب به ملت ایران میداند. «این کار را با پاسخ به چند ادعای رئیس محترم قوه مجریه که در آستانه مذاکرات هستهای با بیگانگان به صراحت و از تریبون عمومی مطرح گردید آغاز میکنم»
اما این پایان کار نیست و او قصد دارد «به مرور به دیگر ادعاها» هم پاسخ بدهد. این را از همان عبارت «اول، ادعای خالی بودن خزانه کشور» میتواند متوجه شد که از پس این «اول» بندهای دیگری هم طی روزها و هفتههای آینده خواهد آمد و این کار را برای دولتی که در ماههای پایانی عمرش حال و روز خوشی ندارد، قطعا سخت خواهد بود.
شاید برخی تصور کنند که چنین کاری دقیقا همان چیزی است که مشاوران دولت میخواهند. یعنی ایجاد دوقطبی «احمدینژاد - روحانی» اما ایجاد این دوقطبی در صورت شکلگیری یک بازنده بیشتر نخواهد داشت و آن هم کسی جز رئیس فعلی دولت نیست. چراکه اولا رئیس دولت سابق در عرصه انتخابات حضور ندارد و با اعلان عدم حمایت از کاندیداها خودش را به صورت رسمی خرج دیگری نمیکند. دوم آنکه حالا این دولت یازدهم است که باید همان ادبیات تند و تیز دوران انتخابات ۹۲ را تحمل کند. بدتر آنکه کسی که «بیانیه»هایش را با شماره «اول» آغاز کرده، قواعد بازی را هم بلد است.
در بیانیه احمدینژاد ۷ بند درخصوص خزانه و صندوق توسعه ملی و رد اتهام خالی بودن آنها با اعداد ارقام وجود دارد. شاید این سوال پیش بیاید که اگر رئیسجمهور سابق سندی داشت، رو میکرد و حرفهای بدون سند و مدرک قابل اعتنا نیست.
اما نکته همینجاست که او تعمدا از انتشار اسنادش دوری کرده است و آنها را به اصطلاح فوتبالیها برای «پلان بی» بازی خود در نظر گرفته است.
کافی است دولتیها به اظهارات او پاسخ دهند تا سندها هم یکی پس از دیگری در فضای رسانهای دست به دست شود.
یادمان نرفته است که در همان ماههای ابتدایی دولت یازدهم برخی مدیران و وزرای دولت از خزانه خالی و کمبود شدید کالاهای اساسی سخن گفتند، اما چند روز بعد وزرای دولت دهم با حضور در تلویزیون و ارائه اسناد و مدارک مبنی بر کذب بودن ادعاها، مسئولان دولت جدید را دعوت به مناظره کردند که البته ظاهرا «برخیها» نخواستند فضای دیالوگ برقرار شود و به همان روند «مونولوگ»محوری ادامه دادند.
در همان زمان هم درخواست رئیسجمهور سابق برای مناظره بیجواب باقی ماند، اما حالا ظاهرا زمان آن فرارسیده که احمدینژاد با دست پر «انتقام» خود را از دولت روحانی بگیرد. دولتی که طی حدود چهارسال فعالیت یکی از کلیدواژههایش حمله به «قبلیها» بوده است و تا جایی که میتوانست، همه ویرانیها، نارساییها، مشکلات و معضلات را با همین شیوه از سر خود باز میکرد.
به نظر روزهای سخت دولت یازدهم از راه رسیده است. پاسخ دادن به بیانیههای احمدینژاد یا بیجواب گذاشتن این ادعاها هر دو به ضرر دولت تمام میشود. اولی سریال اسناد و مدارک «دومینو»وار را به همراه دارد و دومی هم فضا را برای حمله به سیاستهای دولت هموارتر میکند.
کافی است که دولت در مقابل همین بیانیه موضعی نگیرد و پاسخ ندهد. آنوقت باید به یک سوال بزرگ جواب بدهد که اگر آنچه احمدینژاد مدعی است «کذب» نیست، چرا در زمان آغاز مذاکره با ۱+۵ از سوی معاون اول همین دولت بحث خالی بودن خزانه مطرح شد؟
نکتهای که احمدینژاد در پایان بیانیهاش به آن با زبان کنایه و سوال پرداخته و البته جوابش را هم به صورت کاملا واضح بیان کرده است. او مدعی میشود که نمیخواهد قضاوتی درباره انگیزه این ادعا داشته باشد، اما با چند پرسش تیر آخر را شلیک میکند. «مقصود اصلی از طرح چنین ادعای کذبی در آستانه مذاکره با بیگانگان چه بوده است»؟ «این ادعا چه میزان به منافع ملی آسیب زده است»؟ «این درآمدهای کلان در کجا و چگونه هزینه شده است»؟
حالا دولت یازدهم یک «اپوزیسیون» را در مقابل خود میبیند که به این راحتیها هم نمیشود در مقابلش ایستاد. تجربه ۸ سال اداره دستگاه اجرایی کشور و اطلاع از بسیاری از نکات و موضوعات سبب میشود که کار برای دولت محیطزیست! سخت شود و «محیط» انتخابات سال ۹۶ برای «زیست» ژنرالها سختتر از آن چیزی باشد که فکرش را میکردند.
دولت فکرش را نمیکرد که خیابان یکطرفه حمله به دولت قبل، در چنین زمانی دوطرفه شود و ترمز تکگوییها را بکشد.
ایمان شریعتی