افغانستان این روزها در حالی دورانی حساس را سپری میکند که یکی از محورهای آن را چگونگی تعامل با طالبان تشکیل میدهد. یکی از مباحث مطرح در این عرصه اقدام عربستان برای برگزای نشست طالبان است که با مخالفتهای افغانها مواجه شده است. بسیاری بر این عقیدهاند که ریشه این مخالفتها را حمایتهای سعودی از وهابیت علیه وحدت و امنیت افغانستان میدانند. ترکیب طالبان افغانستان و افراطیون سلفیمذهب عرب در این کشور بدون اینکه از نظر مذهبی کوچکترین تنشی به وجود آورد، از آماده بودن فضا برای پذیرش اندیشههای وهابیت در این کشور حکایت دارد. از دیگر عوامل تسریعکننده نفوذ وهابیت و سلفیگری میتوان به سازگاری خلقوخوی مردم ساکن در جنوب و شرق این کشور با افراطگرایی و وهابیت اشاره کرد. خشونت سرزمینی، دوری از مراکز تمدنی جهان اسلام، غالب بودن زندگی کوچنشینی و بدوی و... بر رفتار و روان ساکنان این منطقه اثر گذاشته و از آنها انسانهای سرسخت، متعصب، خاماندیش و نازکبین ساخته است و این مجموعه صفات دقیقاً همان ویژگیهایی است که آیین وهابیت درصدد تحقق آنها بر آمده است؛ شاید همین دلیل کافی بود تا ملا عمر و گروه طالبان با جنبش القاعده به راحتی دمساز شد و اهداف واحدی را برای خود تعریف کرد.
مدارس و مساجد بسیاری در مناطق گوناگون این کشور وجود دارد که در اختیار وهابیون قرار دارند. آنها در مدارس دانشآموزان را براساس فرهنگ و باورهای وهابی تربیت میکنند و در مساجد تحت سلطه نیز معمولاً مولویهایی را به عنوان خطیب و امام جمعه انتخاب میکنند که وهابی بوده یا دستکم گرایش و اندیشههای وهابی دارند. در مدارس و مساجد تحت اختیار وهابیت، دروسی با عنوان تفسیر قرآن وجود دارد که آیات قران را براساس ادعاها و باورهای وهابیون تفسیر میکنند.
عمدهترین موضعهایی که در مدارس و مساجد نامبرده تدریس میشود، اعتقادات و پندارهای انحرافی سلفیگری و شبهاتی هستند که بر ضد دیگر مذاهب اسلامی به ویژه شیعه طراحی شدهاند. گزارشها نشان میدهد که افراد مورد نظر باید بین ۱۳ تا ۳۰ سال باشند، این دقیقاً همان سنی است که روانشناسان از آن به مرحله بحران یاد میکنند و معتقدند، نوجوانان در این مقطع سنی به ویژه ۱۳ تا ۲۱ سال از نظر روحی دچار بحران شده و به سادگی دستخوش تحولات میشوند و پس از ۳۰ سال افراد معمولاً عاقلانهتر میاندیشند و جنبههای احساسی و آرمانی اندکی فروکش میکنند.
مراکز آموزشی و اردوگاههای تعلیمی وهابیون به شدت کنترل شده و افراد تحت آموزش حق ارتباط با دیگران را ندارند. داشتن امکانات ارتباطی، مانند موبایل، رادیو و تلویزیون، روزنامه و کتابهایی که مراکز غیروهابی منتشر کرده باشند، به کلی ممنوع است. در این مراکز، افراد تحت تعلیم حق تماس و ارتباط با دیگر مراکز آموزشی و افراد را ندارند؛ زیرا علمای وهابی میترسند افراد تحت تعلیم با مراکز غیروهابی تحت تأثیر قرار گرفته و فرار کنند.
برای افراد تحت تعلیم اوصاف بهشت به صورت برجسته تعریف شده و شوق بهشت در آنان ایجاد میشود. طبق فتوای علمای وهابی، بهترین وسیله رفتن به بهشت انجام عملیات انتحاری است؛ به عبارتی، انتحار مساوی با بهشت توصیف میشود؛ به همین دلیل افراد بسیاری برای انجام عملیات انتحاری داوطلب میشوند. با توجه به این حقایق است که افغانها پذیرنده نقش سعودی در مذاکره با طالبان نیستند.
فرمرز اصغری