صحنه جهانی در هفتههای اخیر با تحولات قابل توجهی همراه است که ارتباطهایی میان آنان میتوان یافت. غرب آسیا همچنان کانون این تحولات را به خود اختصاص داده که از آن جمله درگیریهای اخیر در میان کشورهای عربی حوزه خلیجفارس با محوریت قطر و عربستان است به گونهای که منطقه درگیر جنگ یارگیری میان طرفین شده است. حادثه مهم دیگر در منطقه اقدامات کور تروریستها علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بوده که در اقدام تروریستی در حرم امام(ره) و مجلس شورای اسلامی صورت گرفت.
در حوزه قانونگذاری نیز آمریکا دو اقدام همزمان صورت داد. از یکسو کنگره آمریکا بسته تحریمهای گسترده علیه ایران را تصویب کرده و از سوی دیگر در اقدامی ناگهانی ترامپ تمام تعهدات آمریکا در قبال کوبا را لغو کرد.
در حالی جنگ سوریه و عراق با تروریسم ابعاد گستردهتری گرفته است که آمریکاییها همزمان از یک سو به ارسال تسلیحات بیشتر، برای گروههای تروریستی در لوای حمایت از کردها علیه داعش اقدام کردهاند و از سوی دیگر گزارشها از حملات آمریکا به غیر نظامیان وحتی قطع شبکههای آب و برق توسط ائتلاف آمریکایی در سوریه حکایت دارد.
مجموع این تحولات در حالی روی داده که در تمام آنها یک نقطه مشترک مشاهده میشود و آن تاثیرات آن بر جمهوری اسلامی ایران است. به عنوان مثال در حالی تنش میان کشورهای عربی شدت گرفته که شواهد نشان میدهد که آمریکا بر آن بوده تا از این بحران برای گرفتارسازی ایران در چالشی منطقهای استفاده کند که ادعاهای سعودی مبنی بر نسبت دادن تنشهایش با قطر به روابط دوحه با تهران نمودی از آن است.
آمریکاییها بر آن بودهاند تا ایران را در وضعیتی قرار دهند که در صورت سکوت متهم به همراهی با سعودی و خیانت به دوستان منطقهای شود و در صورت حمایت از قطر اتهام رفتارهای بحرانساز را علیه تهران مطرح سازد. رویکرد ایران به دیپلماسی فعال جهت حل بحران و البته تاکید بر ارسال کمکهای بشردوستانه غذایی برای کمک به مردم قطر این طرح را خنثی ساخته است.
حادثه تروریستی در تهران و نیز اقدامات کنگره در تصویب تحریمهای جدید ضد ایرانی را نیز میتوان خط و نشان کشیدن عملی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی دانست که هدف اصلی آن را در مواضع سران نظامی و سیاسی آمریکا میتوان یافت که تاکید دارند مقابله با قدرت منطقهای ایران و تسلیمسازی آن در برابر آمریکا از اصلیترین اهداف آمریکاست. حلقه تکمیلی این طراحی، اقدام ترامپ در لغو تمام تعهدات آمریکا در قبال کوباست تا این پیام را القا سازد که آمریکا آماده لغو تمام تعهدات خود از جمله برجام است.
تقارن این اقدامات با رسیدن ارتش عراق و سوریه به مرزها و توافقات آنها و متحدانشان برای مبارزه واحد با تروریستها این سناریو را مطرح میسازد که آمریکاییها با اقدامات مستقیم تروریستی و فشارهای اقتصادی در قالب تحریمهای جدید به دنبال سوق دادن ایران به خروج از همکاری با عراق و سوریه در مبارزه با تروریسم است تا به زعم خود بعد جدیدی از حمایت از تروریسم را اجرایی سازد.
در کنار تمام این مسائل یک نکته کلیدی وجود دارد و آن تعهدات آمریکا به رژیم صهیونیستی است چنانکه ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سفر به عربستان و سرزمینهای اشغالی فلسطین، امنیت رژیم صهیونیستی را اولویت آمریکا عنوان میکند. با توجه به نزدیکی روز جهانی قدس میتوان گفت که آمریکاییها با ایجاد مجموعههایی از بحرانهای منطقهای و تحریمی، در حالی سعی در استمرار سیاستهای ضد ایرانی دارند که همزمان برآنند تا روز قدس را به مسئلهای حاشیهای مبدل سازند. آنها به زعم خود برآنند تا از یکسو حضور ملت ایران در مراسم روز قدس را کمرنگ سازند و از سوی دیگر با نمایش گرفتار بودن ایران در مجموعههایی از بحران، برآنند تا به جهانیان القاء سازند که پرچمدار حمایت از فلسطین خود در مجموعههایی از بحرانها قرار دارد تا با این جوسازی شاید بتوانند از اهمیت و میزان جایگاه جهانی روز قدس بکاهند.
دیپلماسی فعال ایران در قبال بحران اخیر منطقه و نیز مبارزه فعال و همهجانبه ایران با گروههای تروریستی در داخل و خارج از مرزها درحالی بخشهایی از طراحی آمریکایی را ناکام ساخته که ملت ایران با حضور گسترده در راهپیمایی روز قدس شکستی دیگر را به آمریکا و شرکایش وارد میسازند که قطعا تاثیر بسیاری در مقابله با توطئههای آتی آمریکا از جمله در دورساختن تفکر تحریمهای جدید علیه ایران در اذعان آمریکاییها خواهد داشت. ملت ایران با این حضور این پیام را به ترامپ رئیسجمهور آمریکا مخابره میکند که ایران و ایرانی هرگز به حاشیهسازیها منحرف نمیشود و با دشمنشناسی و بصیرت مسیر صحیح را میپیماید که اکنون این مسیر حضور گسترده در راهپیمایی روز قدس است با این شعار که آقای رئیسجمهور آمریکا ما بیداریم و هرگز در برابر توطئهها و فریبکاریهای دشمنان تسلیم نمیشویم.