ملی گرایی یا به عبارتی ناسیونالیسم واژهای است که به کرات در ادبیات سیاسی جهان به کار برده میشود. واژهای که در مواردی به میهن پرستی، استقلال خواهی تعبیر و در مواقعی نیز به معنای رفتارهای نژادپرستانه و خودبرتر بینی است که نمود آن را در عملکرد دولتمردان سفید پوست در جوامع غربی علیه سیاه پوستان و سرخ پوستان و ساکنان بومی این سرزمینها مشاهده میشود. این احساس ملی گرایی در مواقعی میتوان مثبت بوده و زمینه ساز استقلال و آزادی کشورها و حتی پایان سلطه و استعمار علیه ملتها شود چنانکه برخی بر این عقیده اند که نظام سلطه با بیان مسئله جهانی سازی به دنبال حذف روحیات ملیگرایانه در کشورها برای تحقق استعمار و سلطه گری است.
آنچه در باب احساسات ملی گرایانه در میان ملتها در عصر حاضر مشاهده میشود بهره گیری دولتها بویژه در جوامع غربی برای اسلام ستیزی و مقابله با مسلمانان است که به ترویچ رفتارهای نژادپرستانه منجر شده است. در کشورهای اروپایی اکنون با عنوان ملی گرایی و حفظ فرهنگ غربی علیه مسلمانان و آداب اسلامی اقدام میشود چنانکه در فرانسه محدودیتهای گستردهای علیه مسلمانان و مبلغان مساجد وضع شده و چنان ادعا میگردد که برای حفظ ملی گرایی مانع از فعالیت مبلغان اسلامی در این کشور میشوند. همین روحیه ضد اسلامی در بسیاری از کشورهای اروپایی همچون انگلیس ، آلمان و هلند و... مشاهده میشود که مقابله با فعالیت مساجد و حتی اعمال محدودیت علیه دختران و زنان مسلمان در مدارس و فعالیتهای اجتماعی نمودی از آن است. این روند آمریکا نیز ادامه دارد چنانکه به بهانه حفظ هویت آمریکایی از ورود مهاجران به این کشور جلوگیری و بسیاری بازداشت و روانه زندانها شدهاند. نکته قابل توجه آنکه طی هفتههای اخیر همین ملی گرایی بهانهای برای اسلام ستیزی در هند شده است چنانکه دولت به نخست وزیری مودی که اقدام به تصویب قانون جدید تابعیت کرده است در برابر جنایات جریانهای رادیکال به اسم ملی گرایی هندی علیه مسلمانان سکوت کرده است. رفتاری که می رود تا به یک فاجعه انسانی در هند مبدل شود. با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت آنچه در صحنه جهانی بویژه در کشورهای غربی و شرکای آنها نظیر هند روی میدهد آن است که به بهانه ملی گرایی، در ایعاد گستردهای اسلام ستیزی در حال شکل گیری که نتیجه آن تشدید محدودیتها علیه مسلمانان در این جوامع و در مواردی مانند هند قتل عام مسلمانانی که تنها گناه آن درخواست برای حق حیات است آن هم در سرزمینی که قرنها اسلام دین برتر و زبان فارسی زبان رسمی آنها بوده است که تحت سلطه استعمار انگلیس هر دوی این مولفهها از این کشور به تاراج رفت.
نویسنده: علی تتماج