صنعت گردشگري بطور مستقيم وابسته به سياستهاي دولت است ، بنابراين تدوين ديپلماسي گردشگري و توسعه آن مي تواند در توسعه اين صنعت نقطه عطف و منشا اثر فراوان باشد. ديپلماسي گردشگري با فراهم آوردن زير ساختهاي مناسب و ايجاد شرايط امن مطلوب در ابعاد مختلف مستقيما بر اقتصاد سياست، فرهنگ و اجتماع تأثير دارد. در بعد اقتصادي سبب رونق اقتصادي، اشتغال زايي، ايجاد درآمد، تسهيل در سرمايهگذاري و در نهايت افزايش درآمد سرانه ملي خواهد شد.به علاوه در گفت وگوي اقتصادي بين كشورها توريسم و فرهنگ صلح ميتواند به عنوان يكي از پايهها و محورهاي اصلي بحثهاي هياتهاي بلند پايه محسوب شود. در بعد فرهنگي اجتماعي با توجه به كنجكاوي گردشگران به مسايل، رويدادها و پديده هاي هرمحل، سبب بازگشت و توجه مردم به هويت واصالت خويش شده و دولت و بخش خصوصي با تهيه برنامههاي گوناگون ميتوانند شرايط مناسب را براي توسعه اين صنعت فراهم آورند در بعد سياسي، بهترين راه تبليغ صحيح در مورد كشور وانتقال پیام صلح و همزیستی مسالمتآمیز و پذیرش تکثرها و تفاوتها خواهد بود.
توجه به ارتباط گردشگري صلح با عوامل سياسي و نقش گردشگري در توسعه سياسي و نيز تاثير تصميمگيريهاي سياسي بر توسعه يا عدم توسعه گردشگري، نقش دولت، بخش خصوصي، بخش عمومي، نهادها، سازمانها و ارتباط بين اين اجزا با گردشگري از عوامل قابل توجه در توسعه ديپلماسي گردشگري است. بنابراين نقش گردشگري در توسعه سياسي، ايجاد صلح و رشد اقتصادي بسيار بارز است و توسعه ياعدم توسعه گردشگري بطور مستقيم تحت تاثير تصميم گيريهاي سياسي دولتها است، لذا تدوين ديپلماسي گردشگري و اجراي آن ميتواند زمينهساز ورود گردشگران و بدنبال آن استقرار صلح پايدار و رونق اقتصادي و افزايش درآمد ناخالص ملي كشور باشد.
در قرن بيست و يكم صنعت جهانگردي در ابعاد مختلف سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي و بينالملل تاثير عميقي گذاشته است. اين صنعت ضمن داشتن نقش كليدي در حوزههاي اشتغال زايي، سرمايهگذاري و درآمد سازي براي جوامع مختلف داراي نقش مؤثر درروابط ديپلماسي جهاني نيزميباشد و بعنوان يكي از ابزارهاي ديپلماسي فرهنگي و مهم ترین جنبه آن یعنی صلح شناخته مي شود. لذا با توجه به فضاي جهاني كه از پيامدهاي تحولات تكنولوژي متاثر شده، صنعت جهانگردي نيز مانند بسياري از ديگر عرصههاي زندگي جوامع بينالملل در حال تغيير و تحول است، بنابراين جهاني شدن فرآيندي است كه صنعت جهانگردي را به سمت فراملي شدن سوق داده است و با ايجاد امكانات و شرايط مناسب و تحولات تکنولوژیکی و توسعه زیر ساختهای الکترونیک مرزهاي ملي و بومي را محدود كرده است.گردشگری و تاثیرات مستقیم آن در فرآیند صلح جهانی در عرصههاي مختلف بينالمللي نيز به صورت مستقيم و غير مستقيم حضور فعال داشته، و به همين دليل است كه مقامات کشورها درطول قرن بيست و يكم همزمان با تغيير نگرش مردم نسبت به صنعت توريسم سياستگذاريهاي جديد اتخاذ كردهاند.
و نتیجه آن که میتوان نقش صنعت جهانگردي و گسترش ادبیات صلح را در توسعة ديپلماسي بينالمللي ايران بررسي نموده و نشان دهيم چگونه ميتوانيم از آن به عنوان بازوي توسعة ديپلماسي بينالمللي استفاده كنيم، امروزه كشورها براي اعمال سياست خارجي خود از ابزارهاي مختلفي استفاده مي كنند كه با توجه به شرايط و اوضاع و احوال بينالمللي در حال تكامل ميباشد، و با استفاده از ابزار فرهنگي سعي در شناساندن فرهنگ خود و يافتن ارزشهاي مشترك، بين كشورها براي رسيدن به منافع مشترك را دارند. صنعت جهانگردي يكي از ابزارهاي فرهنگي براي معرفي يك كشور در عرصة نظام بينالملل و از آن براي رسيدن به اهداف و منابع سياست خارجي و رسیدن به صلح و امنیت پایدار استفاده ميشود. و باید هدف آن باشد که ايران چگونه ميتواند از اين ابزار براي پيشبرد اهداف سياست خارجي خود استفاده نمايد. و در تدوين چهار چوب ديپلماسي گردشگري به افزايش درآمدهاي ارزي غير نفتي و توسعة اقتصادي و تامین منافع ملی و امنیت همه جانبه مورد استفاده قرار گيرد.