کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بازخوانی ۲۳ تیر ۱۳۷۸؛

بزنگاه هوشیاری

22 تير 1396 ساعت 3:36


برخی حوادث را هر چقدر بازخوانی کنی، هر چقدر بررسی کنی باز هم حرف دارند و انگار می‌توانی همیشه و همیشه از آنها درس بگیری. در آستانه سالروز ۲۳ تیر آن روزی که با هوشیاری مسئولان نظام و همراهی و در صحنه بودن مردم قائله فتنه ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ جمع شد نگاهی داریم به هوشیاری‌ای که در بزنگاه‌های مهم توانسته فتنه دشمنان را برملا کرده و آرامش را به جامعه بازگرداند.

واقعه ۷۸ از کجا و چگونه شکل گرفت؟
ماجرا از این قرار بود که مجلس پنجم در آغاز سال ۱۳۷۸ طرح اصلاح قانون مطبوعات را به میان می‌آورد که این تصمیم به بهانه تحدید آزادی مطبوعات و تعارض آن با اصول «قانون اساسی»، با مخالفت صریح وزیر ارشاد وقت به عنوان موضع رسمی دولت اصلاحات روبه‌رو می‌شود. پس از آن مطبوعات زنجیره‌ای با به راه انداختن هیاهو و جنجال، سعی در وادار کردن مجلس به عقب‌نشینی از تصمیم خود مبنی بر اصلاح قانون مطبوعات داشتند. در همین راستا روزنامه «سلام» در اقدامی غیرقانونی دست به انتشار خبری کاملاً سری و محرمانه زد که این امر بر شدت التهابات و هیجانات سیاسی در کشور افزود.
این روزنامه، یک روز قبل از به بحث گذاشته شدن «طرح اصلاحیه قانون مطبوعات» در مجلس، یعنی در تاریخ ۱۵ تیر ۱۳۷۸ یک نامه کاملاً سرّی و طبقه‌بندی شده را منتشر می‌کند که در آن از طرح اصلاح قانون مطبوعات و ارتباط آن با سعید امامی (اسلامی)، سخن به میان رفته است.
درپی این اقدام، وزارت اطلاعات شکایتی را علیه روزنامه سلام تنظیم و آن را تسلیم قوه قضاییه می‌کند، تا قوه قضاییه عاملان این اقدام غیرقانونی را مورد پیگرد و مجازات قرار دهد. دادگاه ویژه «روحانیت» نیز درپی این شکایت، روزنامه سلام را به جرم انتشار اسناد طبقه‌بندی شده توقیف می‌کند. اما اعلام تعطیلی روزنامه "سلام”، نخستین تاثیر خود را بر فضای دانشگاهی و دانشجویی کشور در تیرماه سال ۱۳۷۸ وارد کرد چراکه به دنبال آن اولین واکنش دانشجویان به تعطیلی این روزنامه پس از برگزاری دعای کمیل در مسجد کوی دانشگاه صورت می‌گیرد.
در شامگاه هفدهم تیر ۷۸ دانشگاه تهران پس از اطلاع از ماجرای توقیف روزنامه سلام و نیز به انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات به صحنه تجمع‌های اعتراض‌آمیز و درگیری‌های خشونت‌بار تبدیل می‌شود.
در ساعت ۲۲ و چهل و پنج دقیقه حدود ۳۰۰ نفر از دانشجویان اقدام به راهپیمایی غیرقانونی کرده و سپس با تحریک عده‌ای از عناصر افراطی از کوی دانشگاه خارج می‌شوند و با سر دادن شعارهایی مراتب اعتراض خود را ابراز می‌دارند که از جمله شعارهای دانشجویان این بود: «طرح سعید امامی ملغی باید گردد، مجلس فرمایشی، خجالت خجالت، آزادی اندیشه، همیشه‌همیشه.»
در این زمان فاجعه کوی دانشگاه در نیمه شب پنجشنبه و ساعات آغازین روز جمعه هجدهم تیر شکل می‌گیرد؛ فاجعه‌ای که به گفته شاهدان طی ساعات اولیه (دقایقی بعد از نیمه‌شب پنجشنبه)، ابتدا از جلوی درب ورودی کوی آغاز و به‌تدریج (ساعت حدود ۴ و سی دقیقه بامداد جمعه) به داخل محوطه کوی و درون اتاق‌های دانشجویان گسترش پیدا می‌کند.
سه‌شنبه ۲۲ تیر در تعدادی از خیابان‌های منتهی به کوی دانشگاه درگیری‌ها ادامه می‌یابد. در روز چهارشنبه ۲۳ تیر نیز عده‌ای به گمان ایجاد آشوب به خیابان‌ها آمده بودند، اما فضا به گونه دیگری رقم می‌خورد و حضور پرشور مردم همراه با دانشجویان فهیم و بیعت آنها با نظام و انقلاب بساط آشوب و آشوبگران را برمی‌چیند و مشتی محکم بر دهان دشمنان و معاندان نظام زده می‌شود.
حجت‌الاسلام حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در سخنرانی خود در راهپیمایی حماسی ۲۳ تیر با اشاره به اینکه دشمنان خارجی و داخلی باید بدانند ملت ما هوشیار و در صحنه است، می‌گوید: «ولایت فقیه مهمترین رکن حکومت و نظام ماست و اهانت به این رکن، اهانت به قانون اساسی، قانون‌گرایی و اهانت به همه ارزش‌های انقلابی است. دشمنان خارجی و آنها که در این چند روز کف زدند و از عناصر پست و مزدور حمایت کردند بدانند اسلام در این کشور زنده است و زنده خواهد ماند.»
وی ریشه حرکت‌های ۱۸ تیر را ناشی از تحلیل غلط دشمنان انقلاب و مزدورانشان از نظام جمهوری اسلامی و برداشت نادرست از هوشیاری و آمادگی ملت ایران می‌داند و تصریح می‌کند: «آمریکا، اسرائیل و چند کشور دیگر که از آشوبگران ۱۸ تیر حمایت کردند ماهیتا با نظام اسلامی دشمنی دارند.»
آقای روحانی، مسئله ولایت را مسئله فرد و شخص نمی‌داند و می‌گوید: «ولایت در کشور ما مظهر اسلامیت نظام و استقلال کشور است. مردم ما خوب می‌فهمند و درک می‌کنند که دشمن از اسلامیت نظام و استقلال کشور عصبانی است.»

شکست توطئه
سرانجام پس از قدرت‌نمایی ملت بزرگ ایران در حمایت از نظام و انقلابشان در روز ۲۳ تیر بدخواهان و دشمنان با تمام خساراتی که به کشور زده بودند با تو دهنی بزرگ مردم در سراسر کشور به شکست خورده بزرگ فتنه تبدیل می‌شوند.
خسارت به اموال دولتی و عمومی و بیت‌المال، آتش زدن و غارت اموال ملت و کشاندن فضای عمومی کشور به سمت ناامنی و اغتشاش‌های خیابانی تنها گوشه‌ای از اقدامات عناصر معاند داخلی با حمایت‌ها و فرماندهی اجانب بود که با رهبری هوشمندانه مقام معظم رهبری و حضور به موقع امت همیشه در صحنه به شکستی تلخ برای بدخواهان تبدیل شد.
۲۳ تیر ۷۸ برگ دیگری از استقامت و پایداری مردم ایران در برابر ارزش‌ها و اصولی بود که چهره واقعی فریب خوردگان و معاندان نظام و مردم را بیش از پیش نشان داد.
وقایع منتهی به ۲۳ تیر ۷۸ در واقع شبه کودتایی آشکار و همه‌جانبه بود که اساس نظام اسلامی را نشانه رفته بود و نسلی از مخالفین را پدید آورد که اکنون در داخل و خارج ایران فعال هستند.

هوشیاری و حماسه ماندگار
حماسه ماندگارى که آحاد ملت ایران در بیست و سوم تیر ۱۳۷۸ خلق کردند، بازیگردانان داخلى و بین‏‌المللى را که چشم امید به حوادث ۱۸ تیر و سرنگونى نظام دوخته بودند آنچنان کور کرد که سکوتی مرگبار، آنان را فراگرفت. به واقع در روزهاى منتهى به ۲۳ تیر، یعنى از روز آغاز فتنه ۱۸ تیر، افرادى که در مطبوعات زنجیره‏‌اى و برخى پست‏هاى دولتى، کارنامه سیاهى از خود بر جاى گذاشته بودند، با قرار گرفتن در یک حرکت براندازانه و حمایت از آشوب و هرج و مرج به اصطلاح دانشجویى و ارائه مطالب تحریک‏‌آمیز، آتش فتنه‏‌اى را روشن کردند که دیرى نپایید. در روز ۲۳ تیر مردم با یک اشاره رهبرى آنچنان به صحنه آمدند که دیگر کسى نتوانست بازى رسواى ۱۸ تیر را ادامه دهد و صحنه معادله به نفع مردم و انقلاب به هم خورد و خیابانها از لوث وجود اراذل پاکسازى شد و در نهایت، آتش این فتنه به دامن خود آن‏ها افتاد.
در واقع، حماسه ۲۳ تیر که روز تجسم نفوذ کلام رهبر و تجلى اراده راسخ ملت در دفاع از انقلاب بود، یک درس بزرگ براى همگان داشت و آن این‏که این ملت از انقلابى که خود، آگاهانه به‏‌راه انداخته، در هر شرایطى پاسدارى مى‏‌کند و به هیچکس اجازه نمى‏‌دهد که با ثمره خون شهیدان و خون دلهاى ملت بازى کند. مردم هوشیار و انقلابى ایران در آن حضور حماسى به همگان نشان دادند هرگز اجازه نخواهند داد آتش کینه دشمن در خرمن انقلاب بیفتد و هر دست متجاوز و اندیشه تبهکارى را در آتش خشم انقلابى ملت خواهند سوزاند.

آتش تهیه غربى‏
همیشه در همه فتنه‌هایی که علیه ملت به کار گرفته شده پای یک یا چند اجنبی به میان بوده حادثه ۱۸ تیر هم از این ماجرا مستثنی نبوده است، این واقعه در حالى رقم خورد که رسانه‏‌هاى غربى از هفته‌‏ها قبل آتش تهیه خود را ریخته بودند. نشریه آمریکایى «میدل ایست اکونومیک دایجست» هفتم تیر نوشته بود که «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتى قدرت و حتى شاید دور نهایى رویارویى جدى بین جناح محافظه‌کار و اصلاح‌گرایان خواهد بود. اصلاح‌طلبان یک تابستان سیاسى داغ را درپیش روى دارند تا جناح محافظه‌کار را از میدان مبارزه خارج نمایند».
«گرى سیک»، مشاور امنیت ملى در دولت‏‌هاى کارتر و ریگان و از مسئولان سازماندهى عناصر ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب ایرانى، در اظهاراتى اعلام کرد: «براى آن‏ها که خواستار توسعه سیاسى هستند، زمان بسیار خطرناک است. در طى دو سال گذشته على‏‌رغم وجود حمایت تبلیغاتى و فیزیکى، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده‏‌اند و شجاعت آن‏ها در روزهاى آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.»
«ایلینا روزلهتین»، عضو جمهورى‌خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایى‏ منافقین در ۳۱ خرداد اعلام کرده بود: «تنها راه‌حل باقیمانده براى تغییر در ایران، تغییر حکومت مذهبى است. شما هدفى درست، یعنى سرنگونى حکومت اسلامى را دنبال مى‏‌کنید.» و «گرى‏ هاکرمن» سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملى ایران، سرنگونى حکومت اسلامى را پیگیرى کند.»

درس‏ها وعبرت‌ها
با گذشت چهارده سال از غائله ۱۸ تیر، هنوز بسیارى از ابعاد پنهان این حادثه براى عبرت‏‌گیرى، به خوبى‏ موشکافى نشده است.
تجربه «انقلاب‏‌هاى مخملین» نشان مى‏‌دهد، سرمایه‏‌گذارى بر روى جوانان - به‏‌ویژه جنبش‏هاى دانشجویى - یکى از مهم‏ترین مؤلفه‏‌هاى پیش‏برنده طرح‏‌هایى چون براندازى نرم است. اولین تجربه انقلاب رنگى در دوران پس از جنگ سرد، در یک دوره زمانى ۶ هفته‏‌اى یعنى از ۱۷ نوامبرتا ۲۹ دسامبر ۱۹۸۹ در کشور چکسلواکى به ثمر نشست. حلقه دوم این انقلاب که در واژگان‏ علوم سیاسى به کودتاى فرامدرن (post modern coup) شناخته مى‏‌شود، در صربستان (۱۹۹۷) و به وسیله جنبش دانشجویى اتپور (به معناى مقاومت) تکمیل گردید و سپس در سال‏۲۰۰۳، حلقه سوم آن در گرجستان با حرکت دانشجویى کمارا (به معناى «بس است») تدارک دیده شد. در اکراین نیز گروهى از جوانان و دانشجویان آموزش دیده، حرکتى به نام پورا (به معناى «لحظه موعود فرا رسیده») را در سال ۲۰۰۴ طراحى و به مرحله اجرا گذاشتند که به عناوینى همچون انقلاب نارنجى، سرخ و شاه‏‌بلوطى ملقب گردید. این سناریو در بلاروس با نام جنبش زوبر و در انقلاب لاله‏اى ۲۰۰۵ قرقیزستان که دانشجویان در صفوف مقدم آن قرار داشتند، با نام‏اتپور (مقاومت) ادامه یافت. این پروژه در جمهورى اسلامى ایران نیز از اوایل دهه ۷۰ خورشیدى، به صورت جدى کلید خورد تا گروهى از عناصر خود فروخته و وابسته، اقدام به سربازگیرى از دانشگاه‏هاى کشور کند.
در پروژه‏‌اى که «حلقه کیان» طراحى کرده بود، مأموریت عبور از میدان مین و خطوط قرمز به‏ عهده جنبش به اصطلاح دانشجویى گذاشته شد تا جنبشى که خاستگاه و فلسفه وجودى آن با عدالت‏خواهى، استکبارستیزى و استقلال‏‌محورى تعریف شده است، به ابزارى در جهت تحقق واجراى سناریوى دشمن تبدیل گردد. ثمره این سرمایه‏‌گذارى در شبه کودتاى ۱۸ تیر سال ۷۸، خود را به خوبى نشان داد و عناصر فریب‏‌خورده‏‌اى چون احمد باطبی... به عنوان پیشقراولان جنبش دانشجویى‏ معرفى شدند.
اما نکته قابل تامل و مهم خنثی‌سازی غائله ۱۸ تیر حضور و هوشیاری رهبر معظم انقلاب اسلامی در صحنه بود، در حالی‌که برخى از مسئولین در فکر استعفا و شانه خالى کردن از مسئولیت بودند و برخى دیگر با ساده‏‌اندیشى، برخوردهاى سستى را از خود بروز مى‏‌دادند، رهبر انقلاب با برخوردهاى حکیمانه، ضمن دلجویى از دانشجویان و جدا نمودن صف آن‏ها از صف ضدانقلاب با یک پیام، بسیجیان و مردم را به صحنه آورد و فتنه را خاموش و دشمنان را که در تدارک جشن پیروزى بودند، براى بار دیگر مأیوس کرد. لذا حفظ و تقویت ولایت فقیه براى جناح‌هاى سیاسى، دانشجویان و همه مردم و مسئولین، اگر خواستار حفظ دین، انقلاب و کشور هستند یک امر ضرورى و غیرقابل انکار است.
و بالاخره راهپیمایى میلیونى و حماسى ملت ایران در ۲۳ تیر نشان داد که هوشیاری مردم در بزنگاه‌ها می‌تواند خنثی‌کننده هر کودتا و هر فتنه‌ای از دشمنان انقلاب اسلامی باشد. 

مروری بر پرونده یکی از فتنه‌انگیزان: احمد باطبی
برای روشن شدن ماهیت فتنه ۱۸ تیر کافیست نگاهی به زندگی مشهورترین و منفورترین فتنه‌انگیز بیندازیم تا حد نفوذ دشمن را در بین جوانان دانشگاهی آن موقع درک کنیم.
احمد باطبی متولد ۴ خرداد سال۱۳۵۶ در شیراز است؛ او که در جریان اغتشاشات ۱۸ تیر ۷۸ و کوی دانشگاه با قصد ایجاد تشویش و شوراندن دانشجویان سعی در ایجاد اغتشاش و جو ناسازگاری در دانشگاه داشت؛ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی کشور دستگیر شد که در ابتدا با حکم اعدام مواجه گردید اما حکم اعدام او نیز مانند سایر هم‌مسلکی‌های وی به ۱۵ سال زندان کاهش یافت.
باطبی پس از تحمل ۹ سال زندان از مرخصی استعلاجی خود استفاده و نوروز ۱۳۸۷ ایران را ترک کرد و به خارج از کشور پناهنده شد. او که با حمایت آمریکا از ایران فرار کرد، به اردوگاه اشرف رفت تا از کاخ سفید سردرآورد. وی اذعان داشته است: پیراهن خون‌آلودی که در عکس معروف وی مشهود است در خانه به رنگ آغشته کرده تا نماد دروغین برای آشوب بسازد و این عکس طبق یک برنامه‌ریزی از پیش هماهنگ شده توسط یک عکاس گرفته شد تا در ابعاد وسیع در روزنامه‌های زنجیره‌ای منتشر شود.
باطبی که پس از فرار از ایران با «بوش» رئیس‌جمهور وقت آمریکا دیدار کرد و بعد به عنوان کار‌شناس مسائل سیاسی ایران در رسانه‌های بیگانه از جمله صدای آمریکا و بی‌بی‌سی صحبت می‌کرد، کم‌کم رو به انزوا رفت و پس از درگیری که با امیرعباس فخرآور از دیگر عناصر ضدانقلاب پیدا کرد، به کلی از این شبکه‌ها جدا شد. وی در این مدت دیگر هیچ جایی در رسانه‌های بیگانه نداشت و به شدت از نظر روحی رو به افول بود تا اینکه با لطف برخی دوستانش در صدای آمریکا، به عنوان خبرنگار این شبکه فعالیت کرد. باطبی که جایگاه خود را به عنوان کار‌شناس و سخنران میتینگ‌های ضد انقلابی می‌دید، مجبور بود برای امرار معاش در حد خبرنگار فعالیت خود را پایین بیاورد. این عنصر ضد انقلاب در تازه‌ترین فعالیتش به همجنس‌بازی روی آورده و در فیس‌بوک عکس حمایت از همجنس‌گرایان را قرار داده است.

سوشیانت آسمانی


کد مطلب: 100047

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/report/100047/بزنگاه-هوشیاری

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir