سرانجام ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بودجه نظامی سال آتی این کشور را اعلام کرد. لایحه ۷۱۷ میلیارد دلاری بودجه نظامی آمریکا در سال آینده میلادی که به امضای دونالد ترامپ رسیده است. این اقدام در حالی صورت گرفته که بر اساس گزارشهای منتشره این تحرکات در قالب مبارزه با تروریسم و تهدید کنندگان امنیت آمریکا صورت میگیرد. گزارشها نشان میدهد هزینه های ایالات متحده در به اصطلاح مبارزه با تروریسم از یازده سپتامبر تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی به ۵.۹ تریلیون دلار می رسد که شامل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم جنگ ها، حقوق سربازان و هزینه های بهداشتی آن ها می شود. پنتاگون مبلغ ۸۰میلیارد دلار برای عملیات های ناگهانی خارجی تا سال ۲۰۲۳ تخمین زده است این در حالی است که اگر جنگ ها تا این سال ادامه یابد، باید مبلغ ۸۰۸ میلیارد هزینه کند و هزینه های مستقیم و غیر مستقیم جنگ به ۶.۷ تریلیون دلار، بدون احتساب بهره وام ها، خواهد رسید.
بسیاری از ناظران سیاسی بر این امر تاکید دارند که تخمین هزینه جنگ های آمریکا کاری مشکل است چرا که این مبالغ تنها هزینه عملیات نظامی مستقیم و هزینه های غیر مستقیم را در بر نمی گیرد بلکه خسارات انسانی را نیز شامل می شود. این جنگ ها ۱۷ سال است که مرگ صد ها سرباز آمریکایی و صدمه دیدن هزاران سرباز دیگر را در پی داشته و صدها هزار شهروند در این کشورها کشته و میلیون ها نفرهم پناهنده شده اند. این بودجه نظامی با واکنش جهانی همراه بوده است چنانکه روسیه اعلام کرد نصف بودجه نظامی آمریکا به حدی است که میتواند کل آفریقا را سیر کند. حال این سوال مطرح میشود که چرا آمریکا به چنین رویکردی پرداخته و ریشه این افزایش نظامی چه بوده است؟
بخشی از سیاست آمریکا در قالب ایجاد رقابت تسلیحاتی در جهان قابل تعریف است. تحلیلگران بودجه هنگفت نظامی سال آینده آمریکا را در شرایطی که فقر در آمریکا رو به فزونی است و از بودجه درمانی و آموزشی این کشور هم کاسته می شود؛ نه در راستای دغدغه های امنیت ملی بلکه در جهت دامن زدن به مسابقه تسلیحاتی در اقصی نقاط جهان ارزیابی می کنند. بسیاری بر این عقیدهاند که آمریکا سعی دارد تا با ایجاد فضای رعب و وحشت در جهان کشورهای دیگر را به خریدهای تسلیحاتی سوق دهد که البته محور آن را نیز کشورهای عربی غرب آسیا و کشورهای شرق آسیا تشکیل میدهد. نکته دیگر آنکه شواهد امر نشان میدهد که آمریکا توان اجرای عملیات نظامی گسترده در جهان را ندارد و لذا این بودجه نظامی نه برای گزینه نظامی بلکه برای ایجاد هراس در صحنه جهانی است هراسی که در ورای آن اهداف باج خواهانه آمریکا از جامعه جهانی پیگیری میشود.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که تحرکات نظامی آمریکا بیش از آنکه برگرفته از قدرت نظامی این کشور باشد نشات گرفته از چالشهای درونی و بیرونی آن است که با جنگ روانی سعی در پنهانساختن این بحرانها و در نهایت باجخواهی از جامعه جهانی دارد. در حالی که در عمل توان هیچ اقدام نظامی برای آن وجود ندارد.
نویسنده: علی تتماج