شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۲
کد مطلب : 117374

اجبار بود نه لطف

کشورهای اروپایی در حالی آغاز نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی از تهیه قطعنامه علیه فعالیت‌های هسته ای ایران خبر دادند...

کشورهای اروپایی در حالی آغاز نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی از تهیه قطعنامه علیه فعالیت‌های هسته ای ایران خبر دادند که در نهایت از لغو ارائه قطعنامه مذکور سخن گفتند و به صدور بیانیه سه جانبه تردئیکای اروپایی شامل فرانسه، انگلیس و آلمان و البته با حمایت آمریکا بسنده کردند. حال این سوال مطرح است که چرا آنها از این قطعنامه عقب نشینی کردند؟ پاسخ به این پرسش از چند منظر قابل توجه است:
نخست آنکه مطالبه غرب مغایر با تمام حقایق و روند توافق ایران و آژانس بوده است. جمهوری اسلامی به اذعان گروسی مدیر کل آژانس تمام مراحل تعلیق تعهدات برجامی را به اطلاع آژانس رسانده و حتی به رغم لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در سفر گروسی به تهران، توافقی اجرایی را با آژانس صورت داد. بر این اساس قطعنامه مذکور از سوی اعضاء آژانس مورد اقبال واقع نمی‌شد بلکه ارائه آن زیر سوال رفتن ماهیت آژانس و شخص مدیر کل بود که از توافق با ایران گفته بودند.
دوم آنکه اروپا در حالی در قطعنامه سخن گفت که محور آن را اعمال فشار بر جمهوری اسلامی برای تن دادن به خواسته‌های غرب یعنی لغو تعلیق اجرای برخی تعهدات برجامی و پذیرش بازگشت آمریکا به برجام بدون پرداخت هیچ گونه هزینه ای بود. غرب با این قطعنامه به دنبال قدرت نمایی و نمایش چهره ای شکست خورده از ایران بود تا الگویی باشد برای سایر کشورها. نکته آنکه جمهوری اسلامی برخلاف تصورات غرب به جای تسلیم شدن، رویکرد مقاومت در پیش گرفته و در اجماعی سراسری بر عدم تسلیم شدن در برابر فشارها تاکید و هرگونه صدور قطعنامه ای را برابر با بسته شدن پنجره مذاکره نامید. جمهوری اسلامی براساس مصوبه مجلس برای اقدام راهبردی لغو تحریم‌ها در کنار اجرای عملی تعلیق برخی تعهدات برجامی از جمله پروتکل الحاقی، در حوزه سیاسی نیز بر حفظ مواضع گذشته خود تاکید نمود که عملا سناریوی قطعنامه ای غرب را با چالش مواجه ساخت. با توجه به این حقایق می‌توان گفت که ریشه عقب نشینی غرب را مقاومت فعال ایران در پیگیری حقوقش و عدم تمکین به سیاست فشار و تهدید تشکیل می داد.
حال این سوال مطرح است که این اقدام غرب آیا اقدامی در جهت کاهش تنشهای هسته ای و گامی عملی برای ورود به مذاکرات هسته ای است؟ در پاسخ به این پرسش نیز چند نکته قابل توجه اولا اقدام اروپایی‌ها نه از روی اعتمادسازی بلکه برگرفته از اجبار بوده است؛ اجباری که ناشی از فضای داخلی آژانس و رفتارها و مواضع جمهوری اسلامی بوده است لذا عملکرد اروپا را نمی‌توان یک لطف و گام مثبت دانست بلکه رفتاری از روی ناچاری برای جلوگیری از رسوایی شکست بوده است.
ثانیا بیانیه سه جانبه اروپایی‌ها و نیز سخنان مقامات آمریکایی که بار دیگر ایران را تهدید امنیت جهانی دانسته و به مقابله با تهران تاکید کرده اند خود سندی دیگر به عدم تغییر رفتار عملی غرب می‌باشد. بیانیه سه کشور اروپایی نشان داد که همچنان تصور و تفکر وادارسازی ایران به کنار نهادن تمام حقوق هسته ای،توان موشکی و منطقه ای در ذهن آنها وجود دارد و همان رویه گذشته ادامه می‌دهند.
ثالثا پیش شرط جمهوری اسلامی برای مذاکره لغو تمام تحریم‌ها و راستی آزمایی این لغو و در نهایت پرداخت خسارت سالها عدم اجرای برجام توسط غرب بوده است. عملکرد اروپا و آمریکا در شورای حکام هر چند در ظاهر گامی مثبت است اما در عمل هیچ اقدامی برای برداشتن تحریم‌ها صورت نداده اند.
براین اساس می‌توان گفت که عملکرد آنها در آژانس نمی‌تواند مولفه ای برای اعتمادسازی در نظر گرفته شود که در قبال آن، ایران بازگشت به تعهدات لغو شده را صورت دهد و یا پذیرنده بازگشت آمریکا به برجام شود. تنها گزینه پیش روی اروپا و آمریکا برداشتن تمام تحریم‌ها و راستی آزمایی آن از سوی ایران است. اروپا با بهره گیری از تجربه نشست شورای حکام باید دریافته باشد که توان ادامه زیاده خواهی و بی منطقی در قبال ایران را ندارد و تنها گزینه پیش روی آنها لغو تمام تحریم‌هاست. در نقطه مقابل نیز نشست شورای حکام نشان داد که مقاومت فعال و تن ندادن به مذاکره و سازش زمینه ساز عقب نشینی دشمن می‌شود لذا استراتژی راهبردی برای لغو تحریم‌ها نه مذاکره، نه تصویب اف.ای.تی.اف و یا پذیرش مجانی بازگشت آمریکا به برجام ، بلکه مقاومت فعال است که می‌تواند تحقق بخش اهداف جمهوری اسلامی در لغو تحریم‌ها باشد.

نویسنده: قاسم غفوری

https://siasatrooz.ir/vdca00n6y49n6e1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی