آقای روحانی رئیس جمهور و برخی از اعضای دولت توصیه جلوگیری از ایجاد منازعات داخلی را از خود آغاز کنند و بجای آن که به حاشیه بپردازند به عمق شرایط حاکم توجه کنند،قطعاً اگر رئیس جمهور و دولت به سخنان و مواضعی که باعث واکنش میشود پایان دهند، واکنشی هم وجود نخواهد داشت.
رئیس جمهور دیروز در یکصد و هفتاد و چهارمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، با اشاره به ضرورت هوشیاری در برابر توطئه دشمنان، به همه مسئولان، فعالان، دلسوزان نظام و کشور توصیه کرد که با حفظ آرامش و عقلانیت سیاسی مانع از اختلافات و منازعات شوند و اجازه ندهند برخی افراد معدود با انگیزههای گروهی، جناحی، مقطعی و زودگذر سیاسی زمینهساز تحقق آرزوهای شوم بدخواهان این سرزمین شوند.
وی با تاکید بر ضرورت حفظ آرامش سیاسی و لزوم انسجام در کشور، افزود: از جمله محورهایی که دشمنان این مرز و بوم در کنار جنگ پرفشار و سخت اقتصادی روی آن به عنوان مقوم تحریمها سرمایهگذاری ویژه کردهاند، منازعات و اختلافات داخلی است.
این اظهارات در حالی بیان میشود که همین چند روز اخیر بود که رئیس جمهور با یادآوری ماجرای صلح امام حسن (ع)، خود موجب واکنشهای بسیاری شد و حال سئوال این است که چرا روحانی حتی به توصیههای خود به دیگران نیز پایبند نیست و موجب منازعات و اختلافات داخلی می شود؟
مردم می پرسند که چرا رئیس جمهور به جای آنکه در فرصت باقی مانده و در شرایط فعلی بر اساس ضرب المثل «از تعارف کم کن و به مبلغ افزای» عمل نمیکند و مرتباً دست به گلایه و طرح مسائلی میزند که در شرایط کنونی خروجی مثبتی ندارد؟ آنها میگویند بسیاری از مشکلات فعلی کشور ناشی از تصمیم گیریهای دولت و شرایط برجامی است، بهتر است دولت به جای ورود به مناقشات سیاسی برای حل و جبران مشکلاتی که برای مردم ایجاد کرده است وارد عمل شود.
کلاف سر درگم
یکی از مسائلی که در این میان مطرح است، پرداختن به مسائل حاشیهای ازسوی رئیس جمهور و برخی دیگر از اعضای دولت درست در زمانی صورت میگیرد که کشور نیازمند آرامش و تمرکز بر مسائل اصلی است.
این اقدام سم مهلکی است که همه مسئولان باید از آن پرهیز کنند، اما اثر این سم مهلک زمانی بیشتر میشود که مسئولان کشور عامل آن باشند.
بر طبق اصل ۱۳۳ قانون اساسی، رئیسجمهور عالیترین مقام رسمی کشور پس از مقام معظم رهبری بوده و مسئولیت اجرای قانون اساسی و رياست قوه مجريه، جز در اموری كه مستقيماً به رهبری مربوط میشود برعهده رئیسجمهور قرار داده شده است. اما بارها شاهد بودیم که رئیس جمهور در سخنان خود مسائلی را مطرح میکنند که گویا ایشان از هیچ چیز خبر ندارد و گاهی هم اینطور به نظر میرسد که دیگران اجازه نمی دهند تا رئیس جمهور به مسئولیتهای خود برسد.
این درحالی است که این اختیارات گسترده قانون اساسی حکایت از آن دارد که توانمندی چنین جایگاهی بیش از آنچیزی است که رئیس
برای نمونه یکی از این گلایهها، در دیدار سال گذشته رئیس جمهور با جمعی از فعالان سیاسی عنوان شد. روحانی در این جلسه گفت: «وقتی از دولت سؤال و مطالبهای میشود باید بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزههای مورد سؤال دارای اختیار بوده است بهطور مثال اگر در خصوص سیاست خارجی، فرهنگ و ... از دولت سؤال و مطالبهای میشود، باید ببینیم دولت چقدر در این حوزهها اختیار دارد! باید در حد توان و در حوزه اختیارات رئیس جمهور از دولت مطالبه داشت.»
در نمونهای دیگر رئیسجمهور در جمع روحانیون حوزههای علمیه به اختیارات ویژه برای مدیریت شرایط جنگ اقتصادی اشاره کرد و گفت: «همان گونه که در جنگ هشت ساله اختیارات ویژهای از امام خمینی(ره) گرفتیم و توانستیم جنگ را اداره کنیم و حتی موفقیتهای بسیاری را به دست آوریم، امروز هم به چنین اختیاراتی نیاز داریم.»
چنین اظهاراتی نه تنها موجب ایجاد تردید نسبت به موقعیت و جایگاه رئیس جمهور میشود، بلکه تحلیلگران و کارشناسان سیاسی را وادار به واکنش میکند چرا که چنین صحبتهایی در شرایط کنونی کشور، جایز نیست و جای سئوال دارد.
آیا رئیس جمهور از اختیارات خبر ندارد
رئیس جمهور بارها اعلام کرده است که حقوق دان است، بنابراین بایستی به خوبی با وظایف رئیس جمهوری و حوزه اختیارات آن آشنا باشد. سوال این است رئیس جمهور زمانی که برای کاندیداتوری ریاست جمهوری آماده شد، آیا شرایط کشور را نمیشناخت یا به وظایف و اختیارات ریاست جمهوری واقف نبود؟ وعدههایی که روحانی به مردم داد با علم به این گونه اختیارات بود. حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که رئیس جمهور از هیچ موضوعی هم با خبر نبود، میتوانیم بگویم که در دوره اول اختیارات خود را به خوبی شناخت و باز هم وارد میدان شد، بنابراین از این شرایط آگاه بود.
رئیس جمهور میتواند هر روز از منتقدینش گله کند یا آدرس مشکلات را به کاخ سفید حواله و یا اینکه از مسائل تاریخی برای دستیابی به اهداف دولت بهره بگیرد، اما سئوال این است که کدام یک از این موارد برای مردمی که در فشار شیوع بیماری کرونا و تبعات اقتصاد ناشی از آن از یک سو و از سوی دیگر تحریمهای اقتصادی و ناکارآمدی دولت قرار دارند، نان و آب می شود؟
از سوی دیگر صبحتهای روحانی به گونه ای است که مردم می پرسند آیا رئیس جمهور نمیداند جامعه به کدام سمت و سو میرود و در کشور چه خبر است؟ وقتی روحانی می گوید که از افزایش قیمت بنزین خبر ندارد یا اینکه تنها بعد از یک هفته از اعلام رسمی شیوع کرونا در کشور حالت عادی برقرار میکند و یا از رونق اقتصادی ایران نسبت به آلمان صحبت می کند جامعه کلاً نسبت به فردای خود ناامید شده و باور نمی کند که کارها به جایی برسد.
ورود اختلافات به حوزه رسانه
از سوی دیگر شاهد هستیم که بسیاری از گلایههایی که باید در جلسات خصوصی مطرح و به دور از تشنج حل شود، به رسانه کشیده شده و تنها نشان دهنده اختلاف نظر در میان مسئولان و به قول قدیمیها دشمن شاد کن است. یادمان باشد که یکی از اهداف امریکا برای ادامه تحریمها اختلافافکنی میان مسئولان، قومیتها، احزاب و ایجاد فاصله میان مردم و مسئولان نظام است، از این رو آیا ابراز سخنانی که به چنین فضایی دامن بزند، به صلاح کشور است؟
یکی از مسائلی که در این باره صدق میکند ، سرکشی و سفرهای استانی رئیس مجلس است. بارها دیده شده که تیم رسانهای دولت از این سفرها برای ایجاد اختلاف و مقاصد سیاسی بهره می برد . در این میان پرسیده میشود که دلیل این سفرها چیست و آیا برای آماده سازی اذهان برای انتخابات ریاست جمهوری نیست؟ این درحالی است که پیش از این هم روسای مجلس چنین سفرهایی را انجام میدادند و این مسائل ارتباطی به انتخابات ندارد.
محمد صادق کوشکی، کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه در گفتگو با روزنامه سیاست روز در این باره گفت: «این امر در درجه اول نشان میدهد که این دولت چیزی برای عرضه نداشته و ندارد لذا برای پوشاندن فقر و نداشتههای خود در زمینه کارنامه ناگزیر به جنگ روانی است و برای انحراف اذهان منتقدان دولت و تریبونهای مطالبهگر بحث انحرافی جدیدی به نام صلح امام دوم را مطرح میکند و با این کار قصد دارد خود را از زیر بار سوالات و مطالبات نجات دهد. این روند تا آخرین روز کار دولت هم ادامه خواهد یافت.»
بنابراین دولت که در تمام این هشت سال که نتوانست ارتباط درستی با همه مردم در بخشهای مختلف کشور برقرار کند در پایان کار خود بهجای آنکه بکوشد تا قدری ناکارآمدیهای گذشته را جبران کند، صرفاً مترصد تخریب افراد و نهادهایی است که به وظایف قانونی خود عمل میکنند.
فرار از پاسخگویی
بهانههایی که این روزها رئیس جمهور به منظور فرافکنی، مطرح میکند نوعی فرار روبه جلو بوده که برای پوشاندن ضعفها و کمکاریهای درون دولت به آن دامن زده میشود . روحانی از یک سو جنگ روانی ایجاد میکند و از سوی دیگر به همه توصیه میکند که در شرایط فعلی وحدت و انسجام خود را حفظ کنند. مردم می پرسند دولت برای مصادره به مطلوب صلح امام دوم پیش از این نیز تلاش کرده بود و انعکاس آن را در میان افکار عمومی و صاحبنظران دیده بود، چرا مجدداً این بحث را مطرح میکند؟ آیا این نوع اظهارات از سوی آمریکا با عنوان پیام ضعف ایران تلقی نمیشود؟ حالا مردم دیگر فقط با معیار کار و نتیجه مطلوب به سنجش دولت میپردازند و رئیس جمهور هم بهتر است تاریخ خوانی را به اهل آن بسپرد. همانگونه که اعضای مجمع عالی، شورای راهبردی و مدیران ۱۰۸۴ کانون نهضت استادی بسیج در نامهای به حسن روحانی نوشتند: آقای رئیسجمهور! تاریخخوانی را به اهلش بسپرید و قدردان «حلم مدنی» مردم و مجلس تازه نفس باشید!
در این نامه تاکید شده است: وجدانهای آگاه بر آن هستند که آنچه در اثرِ «توافقنامۀ خسارتبارِ برجام» بر عموم ایرانیان رفته از هرگونه تفسیر و تحلیلی بی نیاز است؛ چراکه وضعِ تلخِ معیشتیِ مردم، بهروشنی بیانگرِ تلاشهای هفتسالۀ جناب عالی و ائتلاف اصلاح طلبان - کارگزاران در زمینۀ «گرهزدنِ اقتصادِ کشور به مذاکره» است. امروز، غلط بودنِ آن نسخۀ ائتلافی انتخابات که آلوده به تحریف و مهندسی افکار نیز بود، بر همگان آشکار گشته و جایی برای توجیه و فرافکنی نا کارآمدیهای ائتلاف مذکور در اداره کشور باقی نگذاشته است. پس مجددا و بعد از ۷ سال تلاش نکنید تا از طریقِ «استفادۀ ابزاری» از موقعیّتِ تاریخیِ آن امامِ غریب و مظلوم، و «تحریفِ» آنچهکه بر ایشان رفت، گذشته را تطهیر یا آینده را طرّاحی نمایید. براساس یکی از آموزههای اصلی روانشناسی اگر شخصی صحبت کردن بلد نیست ، صحبت نکردن که بلد است ، پس بهتر است که اگر دولت نمی خواهد به مشکلاتی که برای کشور ایجاد کرده اعتراف و از مردم عذر خواهی کند، اکنون تغییر مسیر بدهد و به داد مردمی برسد که گرفتار معیشت خود هستند، چرا که دوصد گفته، چون نیم کردار نیست!
نویسنده: کتایون مافی