متاسفانه مبحث توافق برجام و پایبندی طرفهای غربی به آن، تبدیل به معضلی برای امضاء کنندگان ایرانی این سند بیارزش شده که از زمان امضای آن و پایان پایکوبی برخی از عوام و خواص در جشن هستهای، چالش و حواشی متعددی پیرامون آن را در بر گرفته است، و علیرغم بدعهدی برخی طرفها در آشکار و نهان تنها فقط نظارهگر زیادهخواهی و بهانهجوییهای آمریکا هستیم.
عباس ضیایی نیری در گفتو گو با سیاست روز با تاکید بر اینکه هر بار با طرح موضوعی جدید از سوی غرب لرزه بر تن تیم دیپلماسی ما به عنوان مسئول امضای این توافقنامه میافتد، گفت: جدا از اینکه به این مسئله تکراری باقی ماندن امریکا در برجام و بودن یا نبودن اروپا بپردازیم باید به دنبال احقاق حقوق خود در این عقبگرد هستهای باشیم، باید ببینیم برجام در واقعیت و نه در شعار تبلیغاتی چه فوایدی برای کشور و اقتصاد و عزت ایران داشته است.
وی افزود: آیا لبخندهای روز توافق و خوشخیالی به وفای به عهد ۱+۵ ارزش ترمز کشیدن فناوری هستهای ما را داشت، چرا عملا و در دنیای واقعی بانکهای اروپایی هنوز در ارتباط با ایران محدودیتهای قبل از توافق را دارند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: چرا این توافق برای پلیس بد فایده کرد و ۲ کمپانی رنو و پژو فقط چرخ اقتصادی خود را به حرکت در آوردند و تعدادی هواپیمای مرجوعی سوژه سلفی برخی دوستان دولتی شد، لازماست بدانیم سردمداران خانه شیطان پیش از امضای برجام این روزها را طراحی کرده بودند و اوباما که در تلاش بود این مذاکرات به نتیجه برسد صرفا حقهای زیرکانه و سیاسی و مورد نظر اتاق فکر غرب را اجرا کرد؛ چرا که انتخابات سال گذشته امریکا را پیش چشم خود میدید.
وی گفت: بیشک چه خانم کلینتون برنده و مستاجر جدید کاخ سفید میشد و چه اکنون که دونالد ترامپ انتخاب شده نتیجه همین میشد که اکنون در میان آن قرار داریم و ترامپ هم به عنوان یک مجری البته با چهره به ظاهر دیوانه دستورات کلیدی افرادی را بیان میکند که در پشت صحنه خود را مالک دنیا میدانند.
ضیایی نیری با تاکید بر اینکه از ابتدا هم امید به متعهد بودن تمام طرفها خارج از تعقل سیاسی بوده و است، اظهارداشت: طرفهای دیگر غربی و شرقی جدا از بیانیههای تلویزیونی و بیارزش در قبال عدم انجام تعهدات از سوی امریکا و یا اعلام به شفافیت همکاری ایران که آن هم فقط به دلیل دستیابی به منافعشان از امضای برجام و انجام مبادلات باارزش یک طرفه برای اقتصاد خودشان است چه قدمی برداشتهاند، لذا آنها تا زمانی که جای بهرهمندی وجود داشته باشد در این توافق حضور خواهند داشت.
وی با اشاره به اینکه فرانسه و آلمان و بریتانیا نقش کفتار را بازی میکنند که در تلاش برای شکار هستند، اظهار داشت: حال این شکار آهویی باشد گریز پا و یا شیری زخمی! پس پرواضح است حضور این نقاب زدهها صرفا به خاطر منافع شخصی دولتشان است و شاید با نگاه به تاریخ بتوان قصاوت آنها در قبال دیگر کشورها را ملاحظه و مرور کرد حتی بیشتر از امریکا.
آنطور که این کارشناس مسائل سیاست خارجی معتقد است؛ حال نوبت به ارزیابی دوستان ما میرسد! روسیه و چین دو کشوری که در مناسبات منطقهای و نظامی و اقتصادی همکاریهای گستردهای با آنها داشته و داریم، بطورحتم از بهترین این همکاریها میتوان به مشارکت روسیه در جنگ با تروریسم منطقهای داعش اشاره کرد که رویاها و توهمات سعودی، صهیونیستی و امریکایی از طرح خاورمیانه جدید را به باد فراموشی سپرد.
وی بیان داشت: شاید چین که چه در زمان تحریم و چه اکنون باعث شد که پول نفت ما به ایران بازگردد البته کمی سنتیتر و به صورت مبادله کالا به کالا که نفت را با کالای چینی مبادله کردیم و باعث شدیم بنگاههای تولیدی و کارگاههای داخلی به حالت تعطیل و نیمه تعطیل در آید و خود دشنهای اقتصادی بر پیکره کشور بزنیم، کاش میشد برادری این دو کشور خصوصا چین را که چون سایه عمل میکند نیز مورد راستی آزمایی قرار داد تا مشاهده کرد که چه دولتهایی واقعا در کنار ایران خواهند بود.
وی با تاکید بر اینکه شاید ماندن آنها در کنار ایران به دلیل وفای به عهد نباشد و شاید در توازن قدرت جهانی و مقابله با امریکا و تقسیم دنیا به ۲ یا ۳ قطب قدرت ، با ایران با ملاطفت بیشتر و دوستانهتری برخورد میکنند، خاطرنشان کرد: به هر حال به جای پرداختن به حواشی باید به فرموده مقام معظم رهبری با دقت بیشتری پرداخته و نگاه شود که هیچ یک از غربیها قابل اطمینان نیستند و تنها راه عزت ما توجه به توان و داشتههای داخلی است و با اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی و درک درست از این جمله میتوان کشور را به آرمان حقیقی رساند بدون اینکه نگران باشیم که چه کسانی تا اخر در کنار ما ایستادهاند؛ تعامل با دنیای بیرون لازمه هر کشور و ملتی است اما، اگر تعامل با عزت و اقتدار و یکپارچگی همراه باشد دشمنان و فرصتطلبان خارجی هرگز فکر سو استفاده از کشور را به ذهن الوده خود راه نخواهند داد و دور نیست ایران به جایگاهی برسد که لیاقت آن را دارد البته با توجه واقعیتها و توان داخلی، و شعار انقلابی نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی واقعیتی انکار ناپذیر برای عزت حقیقی ایران است.