يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۵
کد مطلب : 118517

پاندمی خودشیفتگی‌ها!

مشت نمونه خرواراست که بعضی از بی‌تفاوتی‌ها در مسائل به‌ظاهر پیش‌پاافتاده می‌توانند به عواقبی دردناک تبدیل شوند...

قسمت نهم
مشت نمونه خرواراست که بعضی از بی‌تفاوتی‌ها در مسائل به‌ظاهر پیش‌پاافتاده می‌توانند به عواقبی دردناک تبدیل شوند تا مخاطب را متقاعد نمایند خودکرده را تدبیر نیست! در هشت قسمت گذشته پاندمی خودشیفتگی‌ها سعی بر کلی‌گویی پیرامون بحران در حذف ماده‌ای حیاتی بود که هیچ جانشینی برای آن به‌منظور حفظ بقاء موجودات زنده و حتی حفظ اکوسیستم طبیعت ندارد تا هیچ‌یک از متولیان تولید، بهره‌برداری و توزیع در سه‌ماهه گذشته که این سلسله مطالب رسانه‌ای در همین روزنامه چاپ می‌شده آنچنان در خود فرورفته که فرصت خواندن آن‌ها را نداشته باشند چه رسد به اینکه حداقل پاسخگویی یا رد نمایند زیرا «در شهر اگر کس است یک حرف بس است»!
اما این رشته ادامه یافت تا به ریز آن و سرشاخه‌هایی که طی سال‌های اخیر باعث کوتاهی‌ها در حفظ آن با منش صرفه‌جویی شده‌اند برسیم و بعضی متولیان قبل از برکناری و یا جابجایی‌های مرسوم پاسخگو باشند! بی‌توجهی‌ها در تأمین زیرساخت تولید برق از نیروگاه‌های فسیلی، بادی، خورشیدی و حتی اتمی بجای تمرکز بر ابزارهای ذخایر حیاتی یعنی سدها و راحت‌طلبی مدیران آن پیامدهای غیرقابل جبرانی برای امروز و آینده نزدیک دارد که نمونه کوچک آن تنش‌ها در تأمین آب مصرفی و بخصوص شرب کلان‌شهر و دیگر نقاط استان اصفهان است که خیزش بحران‌ها در آن نزدیک می‌باشد زیرا طی دهه‌های گذشته و بخصوص اخیر کوچکترین توجهی در توزیع صحیح و مدیریت‌شده بر صرفه‌جویی در آن نشده است. شاید بتوان متجاوزان به اقتصاد جامعه و ربایندگان بانکی با چراغ روشن و عاملان قطع درختان و نابودی جنگل‌ها را مدت‌ها نادیده گرفت و برای محاکمه به آن‌ها فرصت داد اما چشم‌پوشی از سهل‌انگاری‌ها در مدیریت حفظ و حراست و صرفه‌جویی مطلق از عصاره حیات یعنی آب توسط حافظان قانون، منافع عمومی و استراتژیکی جفایی مضاعف به آحاد جامعه است. تا همین دیروز بود کبکشان خروس می‌خواند که بارندگی‌های فصلی نرمال به نظر می‌رسید و هرگز در این اندیشه سیر نمی‌کردند که ممکن است سال‌های بعد با چالش‌های نقصان شکننده روبرو باشند و اگر اینگونه نبود تمام توان خود را بر محور صرفه‌جویی در مصرف آب نه از طریق جامعه بلکه با روش مدیریت در توزیع متمرکز می‌کردند. اما آن‌ها گنجشک گونه می‌اندیشیدند و بهار و تابستان را به دانه برچیدن و خوردن و جیک‌جیک کردن گذرانده و نمی‌دیدند مورچگان علاوه بر ارتزاق از نعمت‌ها به ذخیره‌سازی برای پائیز و زمستان هم توجه دارند! تورق در اوراق تاریخ آب و مطالعه سال‌های طلایی آبفای اصفهان از ۱۳۸۹ تا به امروز نشان می‌دهد تنها موردی که درباره آن اقدامی مثبت و جدی به عمل نیامده صرفه‌جویی در توزیع آب شرب به روش صحیح و منطقی است زیرا می‌توانستند سرجمع هزینه‌های پرت این سال‌ها پیرامون برگزاری جشن و سرور، تبلیغات، سمینارها، کنگره‌ها، سمپوزیم ها و الا ماشاالله را صرف مشترکان خود در سراسر استان نمایند و شبکه‌های داخلی آن‌ها را به سبک جدید ساخته و یا بازسازی کنند و با تأمین مخازن ذخیره و موتورپمپ‌های استاندارد برای پر کردن آن‌ها زمینه را برای سهمیه‌بندی آب در ۲۴ ساعت شبانه‌روز تنها با ۵ ساعت اتصال مساعد نمایند که این خود نوعی آموزش و مانور برای مصرف‌کننده آب بود تا روش صرفه‌جویی و استفاده قطره‌ای در آن‌ها نهادینه گردد و ذخیره پشت تنها سد معتبر و قابل‌اطمینان برای یک استان شش میلیون جمعیتی همیشه در ماکزیمم باقی بماند تا اگر سالی همچون امسال با نقصان نزولات روبرو بود سمفونی عزا کوک نکنند! مدیریت مادام‌العمر این مجموعه توزیعی در تمامی این سال‌ها امر را بر محدود کردن افکار و فارغ از راهکارهای جدید متمرکز نموده و در حفظ ماده‌ای حیاتی و استراتژیک به‌صورت جزیره‌ای عمل می‌کنند که البته نمی‌توان انتظاری بیش از این از هیئت‌مدیره‌های بخش دولتی یا خصولتی داشت که حضور و تسلطشان در تشابه با بخش خصوصی بسیار متفاوت است زیرا در شرکت‌ها و مؤسسات غیردولتی هیئت‌مدیره، سهام‌دار و شریک سرمایه بوده و اجازه نمی‌دهد کوچکترین خسارتی به ساختار و بنیان آن وارد شود درحالی‌که روش‌ها در بخش عمومی متفاوت است و اعضای آن اکثراً حقوق‌بگیرانی در پی حفظ مقام و منافع شخصی هستند. بنابراین مدیرعامل که نماینده این خصولتی هاست حرف اول و آخر را خواهد زد و اعضا اگر هم حضور پررنگ داشته باشند تنها صورت‌جلسه از پیش تنظیم و تایپ‌شده را نخوانده امضا و با احسنت گفتن رضایت می‌دهند! و این یکی از برکات حضور دولت در دامنه اقتصاد بوده و هست تا نتیجه آن دود نقصان آب باشد که در تابستان گرم و سوزان همراه با چالش قطعی برق چشم آحاد جامعه را می‌سوزاند!
بحث بر سر آن نیست که گذشته، گذشته است و حالا چه باید کرد که این در توان علمی و اجرایی جامعه نیست بلکه در تعهد مدیرعامل و گروه هیئت‌مدیره این مجموعه می‌باشد که سال‌ها بابتش حقوق و مزایا و الا ماشاءالله گرفته‌اند و امروز باید پاسخگوی نقصان در آن باشند زیرا نقد پیرامون کم‌آبی حاصل کاهش بارندگی‌ها نیست و به عدم مدیریت صحیح، منطقی و علمی داشته‌ها ارتباط دارد که باید در توزیع آن صرفه‌جویی شده و بشود و منتظر نمی‌ماندند تا تبلیغات، اهدای جوایز رنگارنگ، برگزاری شو ها با حضور خوانندگان و نوازندگان، چاپ بنر و پوستر و رپرتاژ و آگهی، سخنرانی، اجرای برنامه‌ها و مسابقات رادیوتلویزیونی و الا ماشاءالله معجزه کنند و با این تفاسیر مصرف‌کننده آب به‌ صرفه‌جویی مطلق پرداخته و یا نورم جهانی را رعایت نماید درحالی‌که منطقه حاشیه کویر را نمی‌توان مطابق با کشورهای اروپایی فرض نمود زیرا آن‌ها مشکل کم‌بارشی ندارند و از چهارسو با آب‌های آزاد مرتبت بوده و در توزیع و مصرف نیز صرفه‌جویی را بر اساس موجودی روز خود نهادینه نموده‌اند زیرا با نصف لیوان آب دندان‌های خود را مسواک زده و شستشو می‌دهند اما این فرهنگ صرفه‌جویی در ایران و بخصوص استان اصفهان با حداقل یک لیتر آب بسته‌ شده است!
این معضل و چالش متعلق به کشور خشک ایران و بخصوص کویر مرکزی و حواشی آن است که اصفهان در صدر آن‌ها می‌باشد تا اگر میانگین مصرف روز سرانه جهانی اندکی بیش از صد لیتر باشد در این استان کویری ناچار به نصف خواهد بود که این اتفاق تنها با مدیریت جیره‌بندی بر اساس سرانه توزیع امکان‌پذیر و وظیفه شرکت مدیریت مهندسی آبفای کشور و زیرمجموعه‌های آن یعنی شرکت‌هایی به همین عنوان در استان‌ها است و نیازمند تغییرات لوله‌کشی‌های خانگی درون ساختمان‌ها و ایجاد مخازن آب به هزینه دولت می‌باشد همانگونه که وزارت نیرو به سرویس رایگان و تعمیر سالانه موتورخانه‌های مسکونی و تجاری می‌پردازد که درنهایت امر جاری بودن آب شرب حداکثر ۵ ساعت از شبانه‌روز در شبکه‌های انتقال صورت گیرد تا مخازن مشترکان پر شوند و البته استانداردهای لازم بر اساس حداقل و حداکثر میزان مصرف به‌موجب سرانه جمعیتی خانوار در زمان تحویل مخازن لحاظ شود. این اقدام اگرچه طرحی مشترک برای تمامی کشور است اما استان بحران‌زده آبی اصفهان را باید در اولویت اجرا قرارداد زیرا تنها منبع تأمین آب آن برخلاف دیگر مناطق سد زاینده‌رود است که سال‌هاست تحت تأثیر برداشت‌های بالادستی و نامعقول در مسیر قرار گرفته که باید به روایتی نام این سد را به مرداب زاینده‌رود تغییر داد زیرا آنچه که از مازاد نیاز پمپاژها در استان هم‌جوار است فارغ از حق آبه سند شیخ بهایی به آن می‌رسد تا مدیران توزیع را در این‌سو متوجه آلارم خطر و عواقب اسف‌بار آب شرب در استانی با جمعیت شش میلیون نفری نماید. آنچه گفته می‌شود واقعیاتی است ساده و بدون اصطلاحات و پیرایه‌های علمی تا قابل‌درک و فهم عموم باشد که بیش از آن را مدیران تولید، بهره‌برداری و توزیع بهتر می‌دانند که آیا انگیزه‌های لازم به‌منظور پذیرفتن حقایق و کنار آمدن با آن‌ها را ضمن برگزیدن مدیریت جهادی دارند که در غیر این صورت باید با خودشان خلوت کنند و ببینند چگونه می‌توانند این مقدار محدود از مایه حیات را به‌صورت منطقی و مساوی به یک‌به‌یک نیازمندان آن در جای‌جای استان برسانند و اگر چنین توفیقی حاصل شد، باقیات و صالحات بی‌بدیلی را برای خود بجا می‌گذارند. بد نیست به‌عنوان پیش‌نیاز ادامه این بحث در شماره‌های آینده تصویری از آخرین ضیافت ناهار این مجموعه مصفا و چند هزار متری واقع‌شده در بهترین نقطه کلان‌شهر اصفهان یعنی دامنه کوه صفه را که حضار بدون رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و با کفش‌های آلوده پا بر فرش‌های نمازخانه آن می‌گذارند تا در جشن رونمایی از کتاب چند میلیون تومانی تاریخ شرکت آب و فاضلاب اصفهان شرکت و هدایا و جوایزی نیز از محل درآمد قبوض آب‌بها، آبونمان، حق انشعاب و جرائم قطع و وصل دریافت تا پس از پذیرایی و صرف ناهار و گشتی در پارک مصفای آبفا که با این وسعت جنبه اداری دارد خانه میزبان را ترک کنند. البته همانطور که در قسمت‌های قبل یادآوری و عنوان شد این مکان بیشتر به درد بوستانی برای اهالی منطقه اقامتی خانواده مدافعان بهداشت و یا احداث آسایشگاه سالمندان و همچنین طرح تزریق عمومی واکسن کرونا یا دیگر موارد آرامش‌بخش جامعه آپارتمان‌نشین محدوده که پارکی عمومی ندارند می‌خورد نه اداره آب و فاضلاب استان! ان‌شاءالله و گوش شیطان کر این سلسله مطالب به‌عنوان گوشه‌ای از فعالیت‌های مجدانه زیرمجموعه‌های وزارت نیرو و روشن شدن اذهان عمومی پیرامون کم‌کاری‌ها در گذشته و حال همچنان ادامه خواهد داشت.

نویسنده: حسن روانشید

https://siasatrooz.ir/vdca6an6049n6m1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی