ریمون آرون، نظریهپرداز رئالیسم در حوزه روابط بینالملل، در جایی گفته است: «دیپلماسی یک بازی است که در آن بازیکنان گاه خطر از دست دادن جان خود را میپذیرند و گاه پیروزی را بر ثمرات حاصل از پیروزی ترجیح میدهند.»
شاید این جمله برای دیپلمات یا سیاستمداری که قرار است سالها در عرصه سیاست فعالیت کند غریب به نظر آید. به نظر میآید نمیشود همهچیز را بر سر یک پیروزی که مشخص نیست بتوانید نتیجه آن را هم ببینید یا نه قمار کنید. در واژگان جدید بینالمللی شاید بتوان به این کار لقب انتحار سیاسی داد. بااینحال به نظر میرسد گاهی اوقات برخی دیپلماتها و یا برخی از شخصیتهای سیاسی هم بهعنوان آخرین راههای پیش رو برای باقی ماندن در عرصه سیاست و یا دست زدن به «قمار آخر» دست به انتحار دیپلماتیک بزنند.
در طول یک هفته گذشته خبرهای جالبی از واشنگتن به سمت شرق مخابره شد. از یکسو بولتون مشاور جنگطلب ترامپ که از دوستان نزدیک (منافقین) بود به دلیل تحمیل کردن شکستهای پیاپی به ترامپ در عرصه سیاست خارجی این کشور بهخصوص در مذاکره با کره شمالی و گروه طالبان در افغانستان، از کاخ سفید اخراج شد. از سوی دیگر اما این لحن ترامپ بود که بار دیگر در مقابل ایران به شدت تغییر کرد. گرچه بهانه اخراج بولتون مسئله دیگری بود اما ترامپ که حالا کارنامهای جز شکست در مذاکرات بینالمللی چون مذاکره با چین، طالبان، کره شمالی، هندوستان، دانمارک و یا حتی تصمیم مذاکره با انصار الله یمن و ایران نداشته است، تنها به دنبال یک پیروزی در گفتوگویی بینالمللی است تا بتواند با خیال راحت به سمت رقابتهای انتخاباتی سال ۲۰۲۰ برود.
دولت روحانی که از ابتدای روی کار آمدن همواره اقتصاد و معیشت مردم را به مذاکره با آمریکا گره زده است، حالا که اروپا نیز به وعدههای خود در برجام جامه عمل نپوشانده است، باز هم سعی دارد راه رفته را یک بار دیگر هم امتحان کند. ترامپ با ملایم کردن لحن خود در برابر ایران به دنبال این است که تهران را وادار سازد تا گامهای خود برای کاستن از تعهدات برجامی اش را برندارد اما در مقابل قرار است چه اقدامی انجام دهد؟ وعده اعطای برخی معافیتهای نفتی به کشورهای خریدار نفت از ایران و هموار کردن بازگشت ۱۵ میلیارد دلار از درآمدهای ایران به کشور وعدهای است که قرار است ایران را وادار سازد به برجام پایبند بماند.