یاران و اطرافیان نه اینکه سرنوشتساز باشند، اما بیتأثیر هم نیستند که اگر همین اطرافیان، همراه باشند و همدل چهها که نمیتوان کرد.
تاریخ اسلام همیشه از ناهمراهیها ضربه خورده است، چراکه همراهان در نیمه راه «امام» خویش را تنها گذاشتهاند و راه بیراهه را برگزیدهاند.
این بیراههرویها سرچشمهای دارد و آن سرچشمه گلآلود و مسموم، دنیاپرستی، قدرتطلبی و چرب و شیرین دنیا است.
همه آنهایی که دل از حق گسستند و به ناحق پیوستند، بیبصیرتی کردند و فریب زر و زور تزویر دنیایی را خوردند، هم خود را به سرنوشتی شوم دچار کردند و هم مشکل ساز برای همراهان حقیقی شدند. اسلام و شیعیان ضربههای سختی از همراهان ناهمراه خورده است، ضرباتی که مسیر اسلام را هم تغییر داد.
شرایط جهان اسلام هماکنون گرچه ناهنجار است و به ظاهر نا امیدکننده، اما همین مقطع دشوار که باز هم به خاطر بیراهههایی است که برخی در آن گام نهادهاند، پایان خواهد یافت، پایانی که آغازی زیبا را در خود دارد. اسلام در همان پیچ تاریخی است.
و اما، شرایط در ایران خودمان هم شکل و شمایل آن ناهمراهیها را دارد، ولی کمرنگ است و کمسو، تلاشها شده است و میشود تا بیراهه به صراط مستقیم تشبیه شود، تا مردم و برخی مسئولین را گمراه کند، اما به خاطر وجود راهنما و چراغ شاخص، هنوز چُنان نشده است.
و اینگونه شد که پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، که همچنان آرمانهای ایشان در سرزمین تشیع میدرخشد، رهبری از سلاله پاک پیامبر(ص) برگزیده شد که در زمان خود بیاغراق همتایی ندارد. بر این بیهمتایی حتی دشمنان او هم اعتراف دارند که هوشیاری و درایت هایی که مرید و راهنمای انقلاب با همراهی همراهان واقعی و دلی خود داشته، ایران را از بسیاری گزندهای چشم ناپاکان دنیا مصون داشته است.
حال و هوای دلدادگی و و دلبستگی عاشقانه و عارفانه به مرید و رهبر چنان است که؛
گر عارف حق بيني چشم از همه بر هم زن / چون دل به يکي دادي، آتش به دو عالم زن
هم نکته وحدت را با شاهد يکتا گو / هم بانگ اناالحق را بر دار معظم زن
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیداری با یاران جوانش که جملگی سربازان و افسران سپاه و جبهه حق هستند، سخنانی گفتند، که شاید نمونه آن را در سالها رهبری ایشان نشنیده بودیم یا کم به گوشمان خورده است.
لحن و بیان سخنان حضرت آیتالله خامنهای در آن دیدار خبر از اشاراتی دارد که مکاشفه آن شاید برای برخی سنگین بیاید اما برای برخی دیگر سهل است.
و شاید واکنش و اتفاقی که در آن دیدار افتاد و عبای ایشان از دوش کنار زده شد، خود حدیثی دارد مفصل، که چرا عبا از دوش کنار رفت؟ در میان طلاب و روحانیون نقل است که عبا را دوش برداشتن یا عبا افتادن از دوش معنای خاصی دارد.
آن سخنان نافذ و قاطع و این عبا از دوش برداشتن یا افتادن، آن هم در جمع دانشجویانی جوان و پای کار، پیامها دارد، پیامی که همراه واقعی را میطلبد تا لبیک بگوید به آن ندا.
او تنها نیست، یارانی دارد پای کار، شاید اندک تعدادی از یارانش ساز جدایی بنوازند، به بهانه خستگی، اما عاشقانشان، رهرو او هستند و میدانند که شاخص اکنون با آشوبی که جهان را در خود گرفته، تنها او است. توکل اش به خدا است و آرامشی دارد همچون دریای آرام، که اگر خروشان شود، سربازانش غوغایی بپا خواهند کرد.
شک و دو دلی را کنار بگذارید، دل را یک دله کنید و گوش به فرمانش باشید، و چون دل به او دادید آتش به دو عالم زنید. زمان زود میگذرد، عمر پایان میرسد، حسرت و غفلت از خود بجا نگذاریم که
بر آستان جانان گر سر توان نهادن / گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
قد خمیده ما سهلت نماید اما / بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد